از گرمابههای کهنشهر تبریز اثری بهجا نمانده است. زمینلرزهی 7/7 ریشتریای که در شامگاه 18 دیماه 1158 خورشیدی، در روزگار صفویان، تبریز را لرزاند، کموبیش همهی شهر را ویران ساخت. از سازههای گرمابهای نیز اثری بهجا نماند. از اینرو، گرمابههای کهنی که در شهر تبریز دیده میشود دیرینهتر از دورهی قاجار نیست. یکی از آنها «گرمابه نوبر» است که دیرینگی آن را به 150 سال پیش بازمیگردانند.
پیشینیان باور داشتند که هرچه ساختمان گرمابه کهنهتر باشد، بهتر است. آنها میگفتند باید دستِ کم یک دهه از ساخت گرمابه گذشته باشد تا بوی ساروج و آهک و گِل ندهد. این را هم به سخن خود میافزودند که باید آب گرمابه شیرین باشد و فضایش گسترده. آب تلخ و شور را زیانبار میپنداشتند. اینها قانونهایی بود که از راه تجربه و آزمون بهدست آورده بودند.
تاریخ درست و بی چندوچونی برای ساخت گرمابه نوبر در دست نیست و مستند و سندی که گواه زمان دقیق ساخت آن باشد، وجود ندارد. تنها از شنیدهها و یادهای سالخوردگان تبریز است که میدانیم ساخت آن در یکونیم سده پیش بوده است. شیوهی ساخت و معماری گرمابه نیز این گمانه را تایید میکند. این را هم میدانیم که طراح و سازندهی آن استادی از قره آغاج، یکی از جنوبیترین شهرهای آذربایجان، بوده است که او را «بالا کاظم» مینامیدند. از این استاد معمار آگاهی دیگری نداریم. با این همه، گرمابه نوبر گواه چیرهدستی و هنر والای او در ساخت سازه است.
نقشههای تاریخی شهر تبریز، بهویژه نقشهای که در نیمهی نخست سدهی سیزدهم مهی کشیدهاند، گرمابه نوبر را در نزدیکی دروازه نوبر نشان میدهند، اما گسترش شهر و ویران کردن دروازهی کهن آن در دورهی پهلوی، سبب شده که اکنون این گرمابهی تاریخی در بخش مرکزی شهر جای داشته باشد؛ درست روبهروی ساختمان شهرداری تبریز. درب نوبری که امروزه در شهر تبریز دیده میشود با الهام از تصویرهایی ساخته شده است که از آن دروازهی کهن و تاریخی بهجا مانده است.
گستردگی سازه، نزدیک به 700 متر مربع است. با اینهمه، در برخی گزارشهای میدانی از وسعت 1110 متر مربعی آن نیز یاد شده است.
گرمابه نوبر دو ورودی دارد. هر دو ورودیها نهتنها به گرمابه، بلکه به دکانهایی راه میبرند که در کنار گرمابه ساخته شدهاند. یکی از ورودیها پلکانی است و در یک سوی سربینهی گرمابه دیده میشود. ورودی اصلی نیز در دیگر سوی سربینه جای دارد که راهرویی کموبیش دراز است.
طراح چیرهدست گرمابه نوبر، این سازه را از دو بخش اصلی و چندین بخش فرعی ساخته است. بخشهای اصلی، سربینه و گرمخانه است. هشتی، میان درِ خلوت، خزینه و آبانبار و دیگر بخشهای یازده گانه و فرعی است. یک حیاط نیز به این مجموعه پیوسته شده است. در بازسازیهای سالهای گذشته، با رنج بسیار و باریکبینی فراوانی، از روی تصویرها و الگوهای کهن، فضاهای گوناگون گرمابه نوبر را دوباره ساختهاند. پس از این خواهیم گفت که این گرمابهی تاریخی تا آستانه ویرانی کامل پیش رفت. بازسازیها دربردارندهی ستونها و پلکانها، هشتی، گرم خانه، سربینه و بخشهای دیگر بود.
سربینهی گرمابه نوبر، 8 ضلعی است. تاقی رسمیبندی شده که روی 8 ستون سنگی جای گرفته است، این فضا را نگه میدارد. رسمیبندی شیوهای در مهرازی ایرانی است که بر اثر برخورد (:تقاطع) چند قوس پدید میآید. در میانهی سربینه، حوض 8 گوش بسیار زیبا و تماشایی هست که گرداگرد آن را سکوها دربرگرفتهاند.
برای رسیدن به گرمخانه، یعنی بخش اصلی گرمابه، باید اندکی چرخید و راه را کج کرد. این بخش از سازه، شکلی مستطیلی دارد. چهار ستون نیز سربینه را نگهداشتهاند. ستونها و سرستونهای این بخش بهراستی شاهکاری از ذوق ورزی و آرایهسازی در معماری ایرانی به شمار میروند. سرستونها همگی مُقرنسکاری هستند. مقرنس گونهای تزیین حجمی و تاقچهای در زیر گنبدها و دیگر بخشهای سازه است که در معماری باشکوه ایرانی به کار میرود. ستونهای گرمخانه، 8 وجهیاند. اما به سبب ویرانیها پیدا نیست که فضای کهن و دیرینهی سربینهی گرمابه نوبر چگونه بوده است. آنچه اکنون دیده میشود، ثمرهی بازسازی سالهای گذشته است. سربینه گرمابه با ترکیبی از آجر و کاشی و نیز سنگنوشتههای(:کتیبههای) نقشدار ورودی، بسیار دیدنی است. بهویژه تاق و گنبد آن شکوهی دیگر دارد.
گمان میرود که خزینهی گرمابه در بخش شمالی سازه جای داشته است. ویرانیهای گذشته بیش از آن بوده است که برخی از بخشها بهدرستی شناسایی شوند. اما تون، یا آتشگاه، هنوز به شکل دیرینهی آن بهجا مانده است. در ساخت همهی بخشهای گرمابه، مصالحی مانند آجر، ملات و گچ به کار بُردهاند و ستونها و کف سازه را با سنگهای تراشخورده پوشاندهاند. این را نیز بگوییم که کاشیهای گرمابه پوشش “معقلی” دارند. معقلی گونهای از کاشیکاری است که در آن از کاشیهای بسیار کوچک استفاده میشود که در پهلوی هم چیده شدهاند.
اما داستان ویرانگری گرمابهی کهنشهر تبریز چنین است که در سال 1376 خورشیدی، گنبدهای سربینه و گرمخانه و نیز تون گرمابه را ویران کردند تا به یکباره سازه را از میان ببرند. اما با دخالت میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی، گرمابه نوبر از دستدرازیها نجات پیدا کرد و کار بازسازی و مرمت آن آغاز شد. با این همه، پیش از آن هم دستکاری هایی نیز در گذر زمان انجام گرفته بود. افزودن دیوارهای جدید، فضای کهن گرمابه را به تمامی دگرگون کرده بود و بدینگونه بازسازی آن بسیار دشوار شده بود. بهویژه آنکه ورودی گرمابه را که به خیابان تاریخی تربیت باز میشد، به تمامی بسته و مخدوش کرده بودند.
بوروکراسی اداری نیز بر دشواری بازسازی و چگونگی کاربری گرمابه نوبر افزوده است. پس از آن که مالک گرمابه، این سازه را به شهرداری فروخت، شهرداری بخشی از سربینه را برای ساخت دکان، ویران کرد (گزارش خبرگزاری فارس، 20 مهرماه 1387). این فرایند اعتراض کنشگران میراث فرهنگی را برانگیخت و با کمک میراث فرهنگی استان، جلوی ویرانیهای بیشتر گرفته شد. بازسازیها را نیز اندکاندک آغاز کردند. اما دعواهای حقوقی بر سر گرمابه نوبر تبریز، هنوز هم میان شهرداری و میراث فرهنگی استان ادامه دارد (گزارش خبرگزاری همنوا، 4 دیماه 1397).
پس از بازسازی و مرمت گرمابه نوبر، کاربری آن را دگرگون کردند و در آن جا سفرهخانهای سنتی برپا ساختند. پشت بام گرمابه، چایخانه شده است و جایی برای برگزاری آیینهای پردهخوانی و نقالی. اما به سبب دشواریهای حقوقی که به آن اشاره شد، گویا چندی است گرمابه نوبر بسته است و «چشم انتظار پیچ و خم بوروکراسی اداری» (گزارش خبرگزاری همنوا) مانده است. برپایهی آنچه از سخنان مدیر کل میراث فرهنگی آذربایجان شرقی بازگو کردهاند، چگونگی کاربری آیندهی گرمابه نوبر پس از پایان مشکلات حقوقی آن، مشخص خواهد شد (خبرگزاری ایرنا، 5 دیماه 1397).
گرمابه نوبر تبریز در آذرماه 1378 خورشیدی، با شماره 2512 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
* با بهرهجویی از تارنماهای «مجله کلبه هنر»، «بولتن فرهنگی هنری تبریز» و «پارسینه».