خبری که در هفتهای که پشتسر گذاشتیم از باغوحش ارم به گوش رسید، کوتاه بود: ماده ببر سفید این باغوحش به سبب درگیری با ببر نر دیگر، از میان رفته است. اما آنچه دربارهی مرگ این جانور گفته شده بود، آکنده از ابهام و پرسش بود و چنین بهگمان میرسید که لایههای پوشیده و پنهان دیگری دارد. بدانسبب که پذیرفتنی نبود شرایط باغوحش ایناندازه بیدروپیکر باشد که جانوران همدیگر را تکهپاره کنند و هیچ نظارتی نباشد.
برای همین پرسشها یکی پس از دیگری بازگو شد و مسوولان باغوحش را ناچار کرد که توضیحات بیشتری ارایه کنند. هر چند آنچه آنها برشمردند، التهاب برآمده از این خبر دردناک را کم نکرد.
خبرهای آغازین
روز شنبه 15 آذرماه، خبرگزاریها از زبان رییس ادارهی حفاظت محیط زیست شهرستان تهران، از مرگ ماده ببر باغوحش ارم در بامداد آدینه 14 آذرماه خبر دادند. رییس محیط زیست تهران گفته بود: «بعد از ظهر روز گذشته مسوولان باغوحش ارم در تماس تلفنی خبر زخمی شدن ببر ماده این باغ وحش را در نزاع با ببر نر به محیط زیست تهران اعلام کردند. متاسفانه این ببر ماده امروز در باغوحش ارم تلف شده و اقدامات درمانی در چند روز گذشته برای مداوای آن نتیجهای دربر نداشته است» (ایلنا، 15 آذر).
در بازگویی آنچه بر سر ماده ببر آمده بود، نیز چنین افزوده بود: «بنابر گزارش اولیهی ارسالی باغ وحش که ساعتی پیش به محیط زیست رسیده این ماده ببر بهعلت پارگی کامل نای و پارگی طولی مری و خفگی در اثر پنومونی استنشاقی بهدلیل صدمه فیزیکیِ نزاع با ببر نر تلف شده است». همهی این توضیحات پزشکی، خبر از مرگی دردناک میداد.
اما درگیری میان دو ببر باغ وحش چگونه رُخ داده بود؟ معاون مدیر کل و رییس ادارهی محیط زیست شهر تهران، در همان گزارش گفته بود: «ببر نر در روز یکشنبه ٩ آذرماه پس از شکستن و تخریب حصار مجاور محل نگهداری ببر ماده وارد محدودهی نگهداری این حیوان شده و به نزاع با آن پرداخته است». سپس افزوده بود: «بررسیها در این خصوص از سوی محیط زیست استان تهران انجام و نتایج حاصله اعلام خواهد شد، اما درگام اول، نظارت ناکافی مجموعهی باغ وحش یکی از دلایل این اتفاق میتواند باشد».
اینکه «نظارت ناکافی مجموعه باغ وحش» ممکن بود سببساز چنان حادثهای شده باشد، معنایی دیگر و پرسشبرانگیز به آن خبر میداد.
راستگویی یا پردهپوشی؟
در این خبر آنچه دور از ذهن بهگمان میرسید، تخریب حصار توسط ببر نر بود. از همینرو، در واکنش به چنین دلیل نااستواری، عبدالله سالاری، متخصص اکولوژی و مدیریت حیات وحش، ادعای تخریب حصار میان محلهای نگهداری ببرها توسط ببر نر را تعجبآور خوانده بود و گفته بود: «دو ببر ماده این باغوحش در یک محل مشترک نگهداری میشدهاند پس اگر ببر نر به جایگاه آنها حمله کرده باشد باید به هر دو ماده ببر آسیب وارد میشد» (ایسنا، 17 آذر).
حتا محمد کرمی، رییس ادارهی نظارت بر امور حیاتوحش استان تهران، نتوانسته بود شگفتی خود را از این دلیل سست مسوولان باغوحش، پنهان کند و به روشنی گفته بود: «در محل نگهداری ببرهای باغوحش ارم دوربینی وجود نداشته و عکسی از درب کشویی باز یا نیمهباز میان دو جایگاه و میلهی خمشده تهیه نشده است. زمانیکه از باغ وحش ارم بازدید کردیم، میلهی جدید قوی و با کیفیتتری برای درب کشویی تعبیه و جوش داده بودند و یک میلهی خمشده خارج از جایگاه وجود داشت که گفته شد همان میلهای است که توسط ضربات ببر نر خم شده است. از اینرو هنوز علت اصلی این حادثه برای ما مبهم است و تا گزارشها و مستنداتی که باغوحش ارم از جزییات این حادثه ارائه کرده به لحاظ کارشناسی مورد بررسی قرار نگیرد، نمیتوان ادعای مسوولان باغ وحش را مبنی بر اینکه ببر نر درب میان دو جایگاه را باز کرده است، تایید کرد». (ایسنا، 17 آذر)
سخن کرمی دربارهی میلههای خمشده، اشاره به گزارش دیگر مسوولان باغ وحش ارم بود. آنها در گزارش مرگ ماده ببر گفته بودند: «روز یکشنبه (۹ آذر) نگهبان و مسوول شیفت شب، پس از انتقال ببرها به جایگاه استراحت شبانه آنها که در پشت جایگاه اصلی نمایش ببرها قرار دارد، به سمت جایگاه پرندگان میرود. پس از اینکه به محل جایگاه گربهسانان بازمیگردد، متوجه سر و صدا میشود و میبیند که ببر نر وارد جایگاه ماده ببر سفید شده است و با یکدیگر در حال نزاع هستند. نگهبان شیفت شب باغوحش ارم پس از مشاهده نزاع میان ببر نر و ماده با امکانات موجود این دو ببر را از یکدیگر جدا میکند و این حادثه را به مسوولان باغ وحش گزارش میدهد. دو ببر ماده این باغ وحش در جایگاه شیشهای که محل نمایش آنها است، در کنار یکدیگر نگهداری میشدند اما هر سه ببر در جایگاه استراحت بهصورت جداگانهای نگهداری میشدهاند و جایگاه ماده ببر سفید و ببر نر در کنار یکدیگر قرار داشت. برپایهی گفتهی مسوولان باغوحش محل جوش میلهای که نگهدارندهی درب کشویی میان این دو جایگاه استراحت بود توسط ضربههایی که ببر نر به درب وارد کرده بود خم شده و این میله از جایگاه نگهدارنده درب کشویی خارج شده و ببر نر این درب را با پنجه خود باز یا نیمه باز کرده و شرایط برای ورود آن به جایگاه ببر ماده فراهم شده است» (ایسنا، 17 آذر).
از این گزارش که در آن کوشش شده است همه چیز ناخواسته و از سرِ اتفاق نشان داده شود، نمیشود به چنین اطمینانی رسید که مرگ مادهببر باغ وحش ارم، ربطی به غفلت مسوولان نداشته است. از همینرو، روزنامه «اعتماد» در شمارهی روز 17 آذرماه خود در اینباره نوشته بود:«بر فرض اينكه ببر بنگال نر توانسته باشد اين حصار را شكسته و وارد قفس دو ماده ببر باغوحش ارم شده باشد، جای سوال دارد كه چطور تنها به ماده ببر سفيد آسيب رسانده و با ماده ببر سيبری كه در همين قفس نگهداری میشده كاری نداشته است؟ اگر دو ماده ببری كه در كنار يكديگر و در يک محفظه نگهداری میشدند، در اين زمان از يكديگر جدا شده بودند، باغوحش ارم بايد اعلام كند كه علت اين جدايی چه بوده است؟ اين درحالی است كه علت جدايی دو ماده ببر باغوحش ارم تنها ممكن است به علت اقدام به جفتگيری ببر نر و ماده ببر سفيد اين مجموعه صورت گرفته باشد».
مسالهای دیگر که بر نگرانیها میافزود
اما در این میان کارشناسان موضوع دیگری را پیش کشیدند که بسیار نگرانکننده بود. روزنامهی «اعتماد» در یادداشتی که به آن اشاره شد، از پافشاری مسوولان باغوحش ارم برای جفتگیری ببرها، سخن گفته بود؛ در حالی که اجازهی چنین کاری را نداشتهاند. اعتماد نوشته بود: «كارشناسان دليل یادشده برای مرگ ببر سفيد را قانعكننده ندانستند و به تحليل ماجرا و دلايل محتمل ديگر پرداختند. عليرضا شهرداری، كارشناس حياتوحش، با تاكيد بر اينكه به دليل مشكلات ژنتيكی فراوان میان ببرهای سفيد هرگز اجازه تكثير ببر سفيد را نداشتيم، گفت: مسوولان اين باغوحش بر جفتگيری اصرار كردهاند و ببر ماده به نيت جفتگيری پيش انداخته شده است. به گفتهی اين كارشناس، اين جفتگيری باعث درگيری دو ببر و كشته شدن ببر ماده كه كوئين نام داشت، میشود. به گفته او، در سالهای گذشته اين دو ببر از هم جدا نگهداری میشدند و اين ببر ماده با آفتاب، ديگر ببر ماده باغوحش ارم كه سيبريايی است، در یک جايگاه نگهداری میشده است».
در ادامهی یادداشت اعتماد، به گمانهزنی بیشتر دربارهی مرگ ببر بر اثر «تکثیر غیرعلمی» پرداخته شده و آمده است: «احتمال تلاش برای تكثير غيرعلمی در صحبتهای عبدالله سالاری، كارشناس حياتوحش، نيز تكرار شده است».
ابهامهای دیگر
از مجموع آن سخنها، میتوان دریافت که حملهی ببر نر، ناشی از پرخاشگری نبوده است. کرمی، رییس ادارهی نظارت بر امور حیاتوحش استان تهران، نیز در سخنان خود به همین نکته اشاره کرده بود و گفته بود: «نمیتوان گفت که علت این اقدام ببر نر ناشی از پرخاشگری بوده است چراکه حیوانات زمانهایی آماده آمیزش و جفتگیری هستند. بنابراین شاید اکنون فصل جفتگیری ببرها بوده و این مساله باعث شده است این حیوان چنین رفتاری از خود نشان دهد». (ایسنا، 17 آذر)
بازدیدهای بالینی نیز از «مشکلات تنفسی» خبر نمیداد. کرمی در سخنان خود نخست اطمینان داده بود که: علت اصلی ازمیانرفتن ماده ببر سفید باغ وحش ارم پس از انجام کالبدگشایی و آزمایش نمونهها از سوی سازمان دامپزشکی اعلام خواهد شد و سپس افزوده بود: «تا یک روز پس از نزاعی که روز یکشنبه (۹ آذر) میان دو ببر نر و ماده صورت گرفت، ببر ماده هیچ علایم ناراحتی از خود نشان نداده بود اما در روز دوم علایمی از مشکلات تنفسی در آن مشاهده شد که تیم دامپزشکی در محل حضور پیدا کردند و طبق معاینات و نتایج رادیوگرافی انجام شده از ببر ماده روشن شد که گلوی ببر ماده فشرده شده که باعث خونریزی داخلی در ناحیهی نای و حنجره آن شده بود. از همان لحظه درمان این ببر آغاز شد اما متاسفانه فایده نداشت و صبح روز جمعه،۱۴ آذر، این ببر ماده تلف شد. همچنان علت اصلی تلف شدن ماده ببر سفید باغوحش ارم مشخص نیست و سازمان دامپزشکی باید این موضوع را بهصورت رسمی اعلام کند».
شگفتآورتر اینکه سیدمهدی حسینی، معاون دفتر حفاظت و مدیریت حیاتوحش محیط زیست، با گفتن و بازگویی دوباره گزارش مسوولان باغ وحش ارم و گزارش آن ها، گفته بود: «البته گزارش هنوز به دست ما نرسیده است و تنها بهصورت تلفنی با باغوحش مذاکره داشتیم!» (ایلنا، 17 آذر). وی سپس در ادامه گفته بود:«ما منتظر هستیم تا کارشناس به صورت کتبی گزارش را برای ما بیاورد تا برخورد مناسب صورت بگیرد». چند روز از رویداد باغ وحش گذشته بود و مسوولان دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش، چشم به راه بودند تا کارشناس گزارش کتبی را برای آنها بیاورد!
نگاهی دیگر، از زاویهای جداگانه
در این میان، واکنش یکی از کارشناسان به رخداد باغوحش ارم، بسیار روشنگر بود. علیرضا شهرداری، کارشناس حیاتوحش، داستان را به گونهای دیگری بازگو کرده است. بهگفتهی او: «باوجودیکه ما بهدلیل مشکلات ژنتیکی فراوان میان ببرهای سفید هرگز اجازهی تکثیر ببر سفید را نداشتیم، اما بازهم کوئین ببر سفید با بریو به نیت جفتگیری پیش هم انداخته شده بودند و این ترکیب، باعث درگیری میان دو ببر شده، درنهایت کوئین بهشدت زخمی میشود.» (شهرآرا نیوز، 16 آذر)
شهرداری رویداد دیگری را به یاد آورده و افزوده است: «شمسی، مادهشامپانزهی ارم، مادر باران، هم ماه گذشته با همین روش در باغوحش ارم با نیت تکثیر، پیش نرها انداخته شد که باعث درگیری و کشته شدن شمسی شد.» وی در ادامه به طرح این پرسش میپردازد که: «این روش تا کی ادامه خواهد داشت؟».
از سوی دیگر، خبرنگار «باشگاه خبرنگاران جوان» به گزارشهای منتشرشده بسنده نکرده بود و کوشیده بود خود به باغوحش ارم برود و پیجوی سبب مرگ ماده ببر سفید بشود. او در گزارش خود نوشته بود: «دقیقیان، مدیرعامل مجموعهی ارم سبز، در پاسخ به اینکه آیا بهتر نبود این فاصله میان جانوران، محافظ قویتری داشته باشد؟ بیان کرد: باغوحش ارم قدمت بالایی دارد و بیش از ۲۹ سال است که در این منطقه فعالیت دارد و تا به امروز موردی در این زمینه نداشتیم و برای ما نیز این اتفاق خوشایند نیست. ما در پی آن هستیم تا عوامل اصلی این ماجرا را شناسایی کنیم. موضوع زادوولد و مرگومیر امری طبیعی در حیاتوحش است و یکی از تدابیر اندیشیده شده در این راستا این است که باید در تعداد گونههای نگهداری شده در این مکان کاهش داشته باشیم، چراکه زمانی که تعداد گونهها افزایش پیدا میکند، فضای نگهداری از آنها نیز کمتر میشود».
اما خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، در گزارش خود بیدرنگ افزوده است: «گفتنی است، در حالی که رییس این مجموعه اظهار میکند که تاکنون اتفاقی شبیه به تلف شدن یک گونهی ماده بهدست یک گونهی نر با ورود به قفس آن سابقه نداشته است، باید به این موضوع اشاره کرد که پیش از این در اوایل آبانماه در همین مجموعه یک شامپانزه ماده (شمسی) به دست یک شامپانزهی نر کشته شد؛ شامپانزههایی که بهگفته کارشناسان محیط زیست و دامپزشکان مبتلا به افسردگی هستند و حالا با تمام این اتفاقات تلخ و ناگوار شامپانزهی سه سالهای که به باغ وحش ارم منتقل شده و هنوز بالغ نشده است، در این مجموعه بهصورت تنها و جداگانه نگهداری میشود».
حقیقت آن است که شرایط بد باغوحشهای کشور تنها به باغوحش ارمپایان نمییابد. این سخنی است که سیدمهدی حسینی، معاون دفتر حفاظت و مدیریت حیاتوحش محیط زیست، نیز در گفتوگو با خبرنگار ایلنا برشمرده بود و به «شرایط نامناسب اغلب باغ وحشهای کشور» اشاره کرده بود.
واکنشهای طنزآمیز در فضای مجازی
خبر مرگ مادهببر باغوحش ارم، واکنش بسیاری از کاربران فضای مجازی را هم درپی داشت. برخی از آنها با زبانی طنزآمیز کوشیده بودند توجیح مسوولان باغوحش ارم را به پرسش بگیرند. کاربری در توییتی اینگونه نوشته بود: «احتمالا مسوولان باغوحش تهران، سرشون توی گوشیهاشون بوده و حسابی سرگرم بودن، وگرنه دلیلی نداشته دوتا ببر باهم درگیر بشن و اینقدر زخمی بشن که یکیشون تلف بشه. مثلا آوردنشون باغوحش که مراقب نسلشون باشن!» (تارنمای شهرآرا نیوز).
دیگری نیز در توییت خود به ضعف مدیریت باغوحش اشاره کرده بود: «کوئین، ببر سفید باغوحش ارم، مُرد یا بهتره بگیم کشته شد. بهتر از اینم میشه گفت؛ مثلا بگیم که کوئین بهخاطر نبود مدیر لایق و همچنین بیتوجهیهای زیاد مُرد. امیدوارم این جمله رو پسفردا برای باران نشنویم که مثلا شامپانزهای، دیوارههای باغوحش را درید و باران را خورد!»
بازهم بودند کاربرانی که به این موضوع با نگاه طنز نگاه کرده بودند؛ ازجمله کاربری که نوشته بود: «یه مساله خانوادگی بوده، به ما ربطی نداره!».
تارنمای شهرآرا نیوز که چنین پستهایی را بازتاب داده بود، در گزارش خود افزوده بود: «برخی کاربران نیز، نگاهی کلیتر داشتند. آنها بر این باور بودند که اسارت حیوانات در باغوحش، عملی غیرانسانی است و حتا برخی از آنها به دیگران پیشنهاد میکردند که با نرفتن به باغوحشها، باعث تعطیلی آنها و آزادی جانوران شویم».
اما بیشتر کاربران ضعف مدیر باغوحش را دلیل اصلی چنین رویدادی میدانستند. کاربری در توییت خود نوشته بود: «به ادعای مسوولان باغوحش، ببر نر باغوحش ارم با شکست حصار، مادهببر را میکشد! بعد ما توقع داریم که از گونههای درحال انقراض حفاظت کنند و آنها را تکثیر کنند».
ارژنگ حاتمی، گزارشنویس تارنمای شهرآرانیوز، با زبانی آمیخته به شوخی و جدی نوشته بود: «گویا مسوولان باغوحش ارم نمیدانستند ببرها، همواره کانون خانوادهشان گرم نیست. برخی مواقع حوصله همدیگر را ندارند، دعوایشان میشود و خُب، ببرها همواره دعوایشان به دعوای لفظی خاتمه پیدا نمیکند. اینگونه میشود که خبر “ببر باغوحش ارم تلف شد” بهناگاه بیشتر سایتهای خبری را دربر میگیرد».