امروز فرخ روز شهریور امشاسپند از ماه بهمن سال 3758 زرتشتی، یکشنبه 28 دیماه 1399 خورشیدی، 17 ژانویه 2021 میلادی
چنین روزی 17 ژانویه سال 226 میلادی، دودمان پادشاهی اشکانیان پس از نزدیک به پنج سده فرمانروایی، در زمان اردوان پنجم، برابر همرزم داخلی خود، اردشیر بابکان تاب ایستادگی نیاورد و فروپاشید.
این راستینگی (:واقعیت) را نمیتوان نادیده انگاشت که در درازنای روزگار فرمانروایی اشکانی که از دویستوپنجاه سال پیش از میلاد مسیح (سال بنیان دولت پارتیان در شمال خاوری ایران) تا سال ۲۲۴ پس از میلاد مسیح (سال پایهگذاری دولت ساسانی از سوی اردشیر بابکان در مرکز و جنوبغرب ایران)، یعنی کمی کمتر از پنج سده و به درستی چهارصدوهفتادوچهار سال، اشکانیان با توان و سیاست، بینش و آگاهی، استواری ایرانزمین سترگ را با گسترهی کممانندش پاس داشته و بر آن فرمانروایی کردند.
دودمان اشکانیان در سال 250 پیش از میلاد از سوی اَرَشک یکی از بزرگان بلندپایهی دودمان پارت در نزدیکی خراسان و گرگان پایهگذاری شد و 29 پادشاهِ این دودمان، به مدت 470 سال بر ایران فرمانروایی کردند. به دنبال گسترش گسترهی اشکانیان و همسایگی با روم، فرمانروایی اشکانیان از یک حکومت محلی در سرزمینهای شرقی فلات ایران به یک فرمانروایی بزرگ جهانی دگرگون شد و از این پس با امپراتوری روم درگیری پیدا کرد. اشکانیان و رومیان بارها بر سر تصرف سرزمینهای بیشتر با یکدیگر جنگیدند اما رومیان یورشگر هرگز به پیروزی و پیشرفت دست نیافتند. واپسین پادشاه اشکانی به نام اردوان پنجم با اینکه نیروهای روم را درهم شکست و حتا آنها را وادار به پرداخت تاوان کرد، اما شورشی که در پارس انجام گرفت سرانجام به شاهنشاهی اشکانی پایان داد. این شورش در سال ۲۲۰ میلادی و به دست اردشیر بابکان آغاز شد. نبرد اردشیر و یارانش با اردوان پنجم و فرمانروایان ایالتها چندین سال به درازا کشید. اردوان پنجم در برابر همرزم داخلی خود، اردشیر بابکان تاب ایستادگی نیاورد و در جنگی که میان این دو رخ داد، کشته شد و بدین سان دودمان شاهنشاهی اشکانی نیز فروپاشید. گسترهی فرمانروایی اشکانیان در دورهی شکوه آن از مشرق تا هندوکش و نزدیکی پنجاب، از شمال تا رود جیحون و دریای خزر، از جنوب تا دریای عمان و از غرب تا رود فرات بود. پس از فروپاشی اشکانیان، دودمان پادشاهی ساسانیان بر سر کار آمد.
خشَترا در اوستا نام سومین فروزه اهورامزدا از گروه امشاسپندان است. خشَتَره وییریه یا شهریور به چم «شهریاری و نیرومندی اهورایی»، نام سومین امشاسپند است. این امشاسپند نشان از پیروزی دارد، زیرا وظیفهی اصلی او پاسداری از فلزات است. در اوستا نماد توانمندی و فر و شکوه پادشاهی اهورامزدا است. نگهبانی توپالها (فلزات) بر روی زمین به او سپرده شده است.
به واژهی خشترا در زبان پارسی امروزی شهریور میگوییم و در زبان سنسکریت به خشترا کشتراkshatra گفته میشود چراکه در کیش هندوایرانی در روزگار باستان پیوند ویژه و پیچیدهای وجود داشته است. در آیین هند معنی نیرومندی را میدهد اما در آیین و دین ایرانی این مفهوم بسیار گستردهتر است. در پرتو کردارنیک و نیروی اهورایی است که شهریاری اهورایی بوجود میآید که در آن اشا به پیروزی کامل میرسد و انسانها را از بدبختی و فرومایگی رهایی میبخشد. آرمان اشوزرتشت بر این است که همه مردم جهان در راه برقراری فرمانروایی راستی و درستی به تلاش و کوشش بپردازند. این تنها با برقراری حکومت راستینی است که انسان توانایی مییابد همهی نمادهای تباهی در خود را که از دروغ سرچشمه میگیرد از میان بردارد و درستی را بهجای نادرستی بنشاند.
«خشترا وئیریا» نیروی چیرگی و فرمانروایی بر خود است. «خشترا وئیریا» نیروی فرمانروایی به سهشهای (:احساسات) ویرانگر در جهان درونی انسان است. این واژه خشترا در گاتها ۶۲ بار آمده است.
ابوریحان بیرونی، در آثارالباقیه در بارهی این جشن کهنسال ایرانی میگوید: “شهریور ماه که روز چهارم آن شهریور روز است و به مناسبت برابری دو نام روز و ماه جشن میگیرند، آن جشن را شهریورگان گویند . چم (معنی) شهریور دوستی و آرزوست.
شهریور (امشاسپند)، خَشَتَرَه وَیریَه نام یکی از امشاسپندان زرتشتی است. در اوستا «خشَثرَ وَیریَه» و در پهلوی «شَهرِوَر» و در فارسی «شَهریوَر» یا «شَهریَر» است. بخش نخست این واژه به چم (:معنای) شهریاری و شهر است (مراد از شهر، همانا کشور است، چنانکه سرزمین ایران را، ایران شهر مینامیدند) بخش دوم این واژه، یعنی «ویریه»، فروزه (:صفت) و به چم مورد پسند است. بر این اساس، خشترهویریه، به معنای آرمانشهر یا شهریاری آرمانی یا توانایی مینُوی آرمانی است. در اساطیر زرتشتی و ایرانی این امشاسپند نماد شهریاری و فّر و فرمانروایی اهورا مزدا و نگاهبان فلزها و پاسدار فَر و پیروزی شهریاران دادگر و یاور بینوایان و دستگیر مستمندان است.
در جهان مادی پاسبان فلزات است. شهریاری اهورایی از قانون اشا ( هنجار هستی ) بر می خیزد و همه جهان را در بر می گیرد. در این روز نیکوست به خواستگاری رفتن و زن خواستن.
در بندهش که از نامه های کهن ایرانی است از دیوی بنام سئورو یاد شده که دیو آشوب و تباهی است و از دشمنان و هماوردان خشَتریور می باشد، از سوی دیگر ایزدانی مانند ایزد خور، ایزد مهر و ایزد آسمان از یاران و همکاران او هستند.
مسعود سعد سلمان میسراید:
«ای تنت را ز نیکویی زیور / شهره روزی ست روز شهریور».
چکامه از «مسعود سعد سلمان»
شهریور است و گیتی از عدل شهریار
شاد است، خیز و مایه شادی به من بیآر
باده شناس، مایه شادی و خرمی
بی باده هیچ جان نشد از مایه شاد خوار
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
این تنت را ز نیکویی زیور
شهره روزی است روز شهریور
تا به اقبال شهریار جهان
بگذرانیم جان به لهو و بطر
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
خوش باش
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (شهریور) اندر شوی شادخوار/ کنی در (سپندارمز) کشت و کار