امروز فرخ روز مانترهسپند ایزد و بهمنماه به سال 3758 زرتشتی، 23 بهمنماه 1399 خورشیدی 11 فوریه 2021 میلادی
امیرتیمور گورکان که سه بار به ایران لشکر کشید 12 فوریه سال 1405 میلادی (23 بهمنماه) در 69 سالگی در کزاخستان امروز درگذشت.
پس از درگذشت امیرتیمور، پیکر او به سمرقند منتقل و در گورگاهی که خود در این شهر ایران باستان ساخته بود به خاک سپرده شد. تیمور درجریان لشکرکشی به چین بود که بیمارشد و درگذشت. او یک مغول تبار از ایل«بارلاس» بود که در ناحیه «کش» واقع در منطقه فرارود که امروز شهر سبز خوانده میشود، به جهان آمده بود. تازش نظامی تیمور را به زبان تاتاری «یورش» نوشتهاند. فرمانروایی تیمور از هند تا قفقاز و از مرز غربی مغولستان تا دمشق گستردگی داشت که پس از مرگ او دیری نپایید.
تیمور در یکی از لشکرکشیهایش به ایران، شهر اصفهان را ویران و در این شهر از کلّه کشتهشدگان مناره ساخت. با وجود این، ابن خلدون از او به عنوان مردی ادیب پرور و علاقمند به اصحاب فکر و دانش و مشوّق هنر، معماری و مهندسی یاد کرده است. تاریخنویسان نظامی نوشتهاند که تیمور نبردها را عمدتا با جنگ روانی و تبلیغات قبلی در مهارت و شجاعت لشکریانش و سلاحهای برتر آنان میبُرد. او ناچار به این کار بود، زیراکه به حد کافی رزمنده نداشت و خشونتهای او هم عمدتا به همین دلیل بود. او به هنرمندان و عالمان اهمیت میداد و علاقمند به شنیدن اخبار و تاریخ بود.
جهان غرب برگرفته از تاریخنویسان ایرانی، امیرتیمور را تیمور لنگ (تیمور لین) مینویسد. «پارسی» زبان نوشتاری رسمی سازمانهای دولتی و موسسات فرهنگی دوران امیرتیمور و تیموریان ازجمله در منطقه فرارود و هندوستان بود.
در اوستا «مانترَسپِنتَ»، فارسی میانه «اَمَهرَسپنت» و فارسی امروز «ماراسپند» و «مانترسپند» آمده است. وی ایزد و نگاهبان آب است.
ای دلارام روز ماراسپند
دست بیجام لعل مِی، مپسند
بیست و نهمین روز ماه، مانترهسپند دو بخش دارد؛ نخست مانتره یا منتره به معنای سخن اندیشه برانگیز و دوم سپند یعنی مقدس. ایزد ماراسپند نگهبان گاه و روز و خرد و گوشها و چشمهاست. مانترهسپند به چم گفتار نیک، پاک و سپندینه و سخن فزونی بخش است.
اشوزرتشت سرودهای خود گاتها را مانتره که همان سخن اندیشهبرانگیز است نامید. مانتره در سراسر اوستا ستوده شده است. مانترسپند ایزد درمانگری ست و به چم آرام بخش روانها هم آماده است و شفا میبخشد قلبهای خسته انسان در رنج را.
مانتره در سراسر اوستا ستوده شده است. مانترسپند ایزد درمانگری است و به چَم آرامبخش روانها هم آمده است و قلبهای خستهی انسانها را در رنج و سختی شفا میبخشد.
«مانتره» یکی از واژههای بنیادین گاهانست. این کلمه از ریشه من به چم اندیشیدن و در کل به چم وسیله اندیشه کردن و یا موجب اندیشه برانگیزی آمده است. اما روانترین ترجمه کلام اندیشه برانگیز است. اشوزرتشت در گاتها، سرودهای خود (گاهان) را مانتره مینامد. همچنین در اوستا ، او ِستاهای «اَشِم وُهو» و «یَـتااَهو = اهونـَوَر» به نام مانتره شناخته میشوند. سراینده مانتره نیز «مانترن» نامیده میشود.
ویژگیهای مانتره :
درمان بخشی
در گاهان در هات ۴۴ بند ۱۶ ،
از درمان بخشی و به عبارتی همان جنبه روان شناسی مانتره اشاره شده است.
الهام گونه بودن:
اشوزرتشت فردی است که با الهام از جهان ِ پیرامون خویش (چه درون و چه محیط) به تعالی رسید ، وی مانتره را هم نوعی الهام (چه درونی و چه از محیط) میداند.
موسیقیایی بودن:
یکی از شروط مانتره بودن ِ یک سخن ، موسیقایی بودن آن است.
توانایی اهورایی مانتره:
در گاهان برای تاثیر کلام مانتره بر اقشار مردم و سعادت آنها بسیار گفته شده است.
از آن چه که در متون اصلی دین ِ ما گاتها و قسمتهای اصلی اوستا بر میآید، مانتره جزئی از نوای خداوندی است که به مانند «فرَوَهَر» در وجود هر آدمی قرار داده شده است و در اصل توانایی اندیشه برانگیزی است و از آن جایی که خداوند «مبدا خرد» است، پس مانتره هم توانایی اندیشمندی و اندیشه برانگیزی است، که یک انسان از آن بهرهمند میشود و نیز مانتره کلامی است از همین نوع که از مانتره ِ وجودی انسان به صدا در میآید و به مانتره وجودی انسان دیگری میرسد و آن را بر میانگیزد.
چه نیکو و زیباست در این روز خواندن گاتها. پیدایی و روایی دین نیک اندر جهان به دست مانترسپند است و میتوان نیکی دین را به وسیله مانترسپند از آن خویش کرد. گویند هر کس در این روز زاده شود دلیر باشد.
نماد این روز «کرکم» یا همان گل زعفران است
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
ای دلارام روز ماراسپند
دست بیجام لعل مِی، مپسند
خرمی در جهانِ خرم بین
شادمانی کن و به ناز بخند
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
جامه افزای و دوز و پوش و زن به زنی کن که فرزند تیز ویر ( باهوش) و نیک زاید.
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
زن تازه در (ماراسفند) گیر / که فرزند نیک آید و تیز ویر