بالاتر از موجها مجموعه داستان کوتاهی است با محوریت موضوعی ِ جنگ . مرضیه کهرانی نویسندهی این مجموعه دراینباره میگوید: شخصیتهای ِ کتاب من ؛سربازها و رزمندههایی هستند که از کنار من ؛ همسایگی من ؛ شهر من و سرزمین من بودهاند. انسانهای ِ عادی ؛ معلمها ؛ دانشآموزها ؛ دانشجوها , برقکارها ؛ میوهفروشها و کارگرهایی که در مراقبت از کیان ِ ارزشهایشان ِ در جنگ شرکت کردهاند . شخصیتهای ِ کتاب من ساده و صمیمیاند. آنها کسانی هستند که معتقدند برای دفاع از ارزشهای ِ مذهبی و ملیشان به جنگ رفتهاند.
مرضیه کهرانی در پاسخ این پرسش که آیا این نحوهی نگرش نوعی تقدس گرایی برای جنگ محسوب نمیشود میگوید: تقدس گرایی در کتاب من اگر باشد برای جنگ نیست برای آدمهایی است که از نظر من مقدس به شمار میآیند. آدمهایی در شرف ازدواج یا با مسولیت خانه و خانواده ؛ آدمهایی که آدم بودند ؛ ممکن بوده دروغ بگویند یا بخشنده باشند یا در یک عروسی برقصند و ناگهان برای ِ حفظ ِ ارزشهایشان خودشان را در جریانی سخت و تلخ بی اندازند ؛ به دلیل ِ انسان بودنشان مقدسند. همین انسان بودن به معنای ِ گاهی حتی دروغ گفتن ؛ خندیدن ؛ رقصیدن ؛ امید داشتن و معمولی بودن….
خانم کهرانی که اکنون مادرِ یک نوجوان است از اضطرابهای ِ روزهای ِ درگیر جنگ میگوید. و اشاره میکند به مصادیق ِ دلهره اور ِ کودکی ِدر جنگش و اینکه ؛ شما نمیدانید ترس یک دختر بچه در برابر ِ دیدن ِ یک عروسک با پیشفرض ِ اینکه هواپیماهای ِ عراقی پرتابش کردهاند و اگر به آن دست بزند منفجر خواهد شد یعنی چه ؟!
وی میگوید نوشتهام و مینویسم برای اینکه به کودکانمان بگویم جنگ این است . جنگ راهگشا نیست. جنگ هرگز راهگشا نیست.
در کتاب نویسنده و راوی ِ جنگی که باورش این است ؛ جنگ راهگشا نیست به نکات ِ تازهتری بیش از کلیشهی جنگ و انفجار و آتش برمیخوریم.
هرچند جرات نویسنده برای ِ گام نهادن در خط اول جبهه شایان ِ توجه است. و نویسنده زنی است که خط اول و خون و تانک و توپ ِ 57 میلیمتری و . . . . . را دستکم بهخوبی شنیده است و توانسته است بنویسد.
تاثیر جنگ به سالهای ِ سال بعد از آن ؛ نمود جنگ در شهرها و خانهها همزمان با خط اول ؛ کشتههای ِ توامان و همزمان با کشتههای ِ خط ِ اول و در نهایت ؛ امید و زندگی که همیشه در جریان است و ادامه دارد ؛ ویژه گیهای ِ متفاوت ِ این مجموعه داستان ِ جنگی است.
داستان ِ «هنوز هم نگاهم میکند» از مجموعهی ِ بالاتر از موجها را میتوان مشتی نمونهی ِ خروار ِ نگاه لایه دار ِ نویسنده شناخت. نگاهی کوتاهی از یک تاریخ ِ نسبتا بلند . در این داستان ؛ درختی هست که همیشه هست ؛ دخترکی که بزرگ میشود , دیوارهای ِ نو و بوی صابونهای ِ عطرآگین و یکهو جنگ که میآید و آرامآرام ؛ کهنگی دیوارهایی که نو بودهاند و پیرزنی که با فرزندش که در جنگ کشته میشود ؛ پایان مییابد و دیگر حتی پیرتر هم نمیشود. تکثیر مرگ ِ یک سرباز در خانوادهاش دور از جنگ ؛ در شهر و درعینحال زندگی که ادامه دارد و دخترکی که بزرگ میشود وبرای ِ عروسیاش شیرینی میدهد به پیرزنی که تکثیر ِ مرگ ِ یک سرباز میشود در شهر و ناخودآگاه کام ِ جنگزدهی ِ شهر را شیرین میسازد.
نگاه ِ مرضیه کهرانی ؛ صمیمانه با دغدغههای ِ عمومی انسانی خو گرفته است و جان هر انسانی را دوستداشتنی بازمیگوید. جنگ را راهگشا نمیداند و تاثیر تلخیهایش را بهوضوح بیان میکند ؛ لیک امید و جاری ِ زندگی را لحظهای وانمیدهد.
بالاتر از موجها ؛ به قلم مرضیه کهرانی با مشارکت حوزه هنری و انتشارات شهید فهمیده ؛ چاپ و منتشر شده است. بالاتر از موجها روایت ِ جنگ است و گوشهای از ابعاد گستردهاش . . . . .
این کتاب درعینحال نمود امید و جریان زندگی و نامیرایی ایران و جامعهی ِ ایرانی است .
یک پاسخ
از خون جوانان وطن ؛ لاله دمیده . . . . .