خبر در گذشت خلبان جهانگیر بهبودی، نخستین خلبان پیشکسوت ایران ایر، هواپیمایی ملی ایران «هما»، پنجشنبه یکم شهریورماه 1397 خورشیدی منتشر شد، خبری کوتاه با اندوهی به پهنهی آسمان. روانشاد جهانگیر خدابنده بهبودی، نخستین خلبان زرتشتی ایران و از کنشگران هازمان زرتشتیان بود. بهرام بهرامی از دوستان زندهیاد جهانگیر بهبودی در کانادا، در روزنامهی شهروند یادنامهای از وی نوشته است. متن کامل این نوشتار را در دنباله میخوانید:
امروز از درگذشت نیکمردی بهدین، کسی که از همان سالهای نخست که گام به خاک کانادا گذاشتم می شناختمش، آگاه شدم. مرگ خبر نمی کند. این را بارها شنیدهایم. اما مرگ جهانگیر بهبودی با اینکه پیش بینی شدنی بود، همچنان بیخبر رسید. او زندگی پربار و درازی را پشت سر گذاشته بود:
در زندگینامه کوتاهی که از او به انگلیسی به جا مانده نسبنامه خانواده خود را تا دوران شاه سلطان صفوی بر نوشته است. دورانی که شاه سلطان حسین صفوی به زرتشتیان گبرآباد اصفهان، پر جمعیتترین مرکز زرتشتی نشین، که جامعه ای پیشرفته و بالنده شده بودند، دستور داد که یا اسلام بپذیرند یا آنها را قتل عام خواهد کرد. بسیاری از آنها دار و ندار خود را گذاشتند و شبانه از شهر گریختند و خود را به یزد رساندند. اصفهان از آن پس مرکزیت خود را به عنوان شهرک زرتشتی نشین از دست داد. سلطان نادان هم سرانجام با خفت و خواری ناچار شد تاج پادشاهی را از سر خود بردارد و بر سر راهزن آواره ای به نام اشرف افغان بگذارد. جهانگیر بهبودی در زندگینامهاش خود را «پور خدابنده، پور بهرام، پور هیربد جاماسب، پور هیربد نوشیروان، پور جاماسب، پور موبد کاووس، بازپسین موبد موبدان اصفهان» می خواند.
پدرش در سال ۱۸۸۰ پا به جهان می گذارد و در پی سخت تر شدن روزگار زرتشتیان سر از هند در می آورد. در هند فرخنده و مهربان است که جهانگیر بهبودی پس از تحصیل و زندگی کنار پارسیان هند که توان اقتصادی شان سبب رشک همگان بود، رشد می کند. او با دلبستگی که به پرواز داشت پس از مرگ پدر مسوولیت تامین معاش خانواده را بر عهده میگیرد. به نیروی هوایی سلطنتی هند ملحق میشود. جنگ دوم جهانی رو به پایان است و به فکر بازگشت به میهن اصلی خود ایران میافتد. در بیست و سه سالگی در تاریخ ۱۴ ژوین ۱۹۴۷ در خرمشهر پا به خشکی میگذارد و به گفته خودش روی زانو میافتد و خاک میهن را میبوسد.
پس از ورود به ایران اندک زمانی در شرکت نفت ایران و انگلیس کار میکند و بعدها پس از اعتصابهای کارگری و جریانهای نفت دوران مصدق و همراهی و سپس جداشدن از جریان چپ حاکم بر آن رویدادها سر از تهران در میآورد و به خلبانی روی میآورد.
جهانگیر بهبودی خلبان برجسته و پرتجربه (هما) هواپیمایی ملی ایران، کنشگر جامعه کوچک زرتشتیان تورونتو، مدافع زیست بوم، مردی بس مهربان و خوش برخورد و خستگی ناپذیر… بود.
اینها هیچکدام فروزههای رایجی نیست که برای خوش آمد بازماندگان و یا به احترام درگذشته معمولا در پی مرگ کسی درباره او گفته میشود.
زنده یاد جهانگیر بهبودی
او در مقام کاپیتان خوش تیپ ایران ایر نخستین پرواز مستقیم این هواپیمایی را با هواپیمای ۷۴۷ به نیویورک هدایت کرده بود. در جامعه کوچک و مهربان زرتشتیان تورونتو هرگاه کاری ناشدنی در پیش بود او را میدیدی که رهبری میکند. عضو هیات امنای بنیاد گیو که خستگیناپذیر میکوشید کارها به بهترین شکل برگزار شود. هموندان انجمن زرتشتیان تورونتو همواره از امکانات اهدا شده توسط روانشاد رستم گیو در راه بالندگی این باهماد کوچک اما کاری، به بهترین شکل استفاده کردهاند.
بیش از یک بار دوستاران زیستبوم را در پیادهروی گروهی از تورونتو تا نیاگارا برای پاکسازی این منطقه و آگاه سازی مردم نسبت به ارزش های حفظ زیستبوم در میهن دوم و به یک معنا میهن سومش (پس از هند و ایران) رهبری کرده بود، آن هم در شرایطی که دیگران از رفتن باز مانده بودند، اما او در هشتاد و چند سالگی تا نیاگارا پای پیاده رفته بود.
در جشنهای فرهنگی همیشه در هر سنی که بود میکوشید بیشتر و پیشتر از دیگران فعال باشد، (یک بار همین آخرها در نودوچند سالگی هنگام پریدن از روی آتش چهارشنبه سوری افتاد و با سرسختی از روی زمین پا شد و نگذاشت کسی کمکش کند.) در مهمانیها و جشنها با پوران بانو بهبودی همسرش نخستین زوجی بودند که به رقصیدن آغاز میکردند و آخرین کسی بود که صحنه رقص را ترک میکرد. همین چند سال پیش عشق پرواز دوباره در جانش سر زد. سرانجام راضی شد که از یک هواپیمای ویژه به همراه مربی، پرش آزاد کند.
در راه اندازی کانون فرهنگی زرتشتیان ایرانی (وابسته به انجمن زرتشتیان که پارسیان هند و پاکستان نیز در آن عضویت دارند) گسترش فرهنگی جشنکهای ایرانی را به بایستهترین شکل بر عهده گرفت و از پیشگامان این کانون بود. او توانست به همراه دیگر هموندان کانون جشنهای کمابیش فراموش شده مانند تیرگان، مهرگان، سده و یلدا را زنده کند و رونقی تازه ببخشد. آخرین آرزویش این بود که گروههای زرتشتی ایرانی و پارسی آیینهای فرهنگی را پاس بدارند و از گروه بازی و جداگری دست بردارند.
هم اکنون پارسیان (زرتشتیان شبه قاره هند) از گاهشمار ویژه خود پیروی میکنند که نوروز را در ماه آگوست جشن میگیرد. رسمهای دیگر مانند نیایشهایی که موبدان از اوستا میخوانند با نیایشهایی که موبدان ایرانی از روی آن میخوانند تفاوتهای چشمگیری دارد. جهانگیر بهبودی بر این باور بود که دین بهی دین متعلق به یک گروه ویژه نیست. پیامبرفرزانه آن، این اندیشه ها را برای همه جهان فراز آورده است. رسالت او از مرزها می گذرد و به زاد و ذات آدمی توجه دارد نه خون و نژاد.
خبر درگذشت او را از فرشید بهبودی شنیدم، به روایت از او، پدرش جهانگیر بهبودی در یکی از دیدارهایش به اعضای خانواده گفته بود میخواهم پرواز کنم، دیگر خسته شدهام.
4 پاسخ
روحش شاد .
چقدر مایه تاسف هست که چنین بزرگانی تا زنده هستند به مردم ایران و جوانان این مرزو بوم معرفی نمی شوند .
روحش شاد و بهشت برین جایگاهش
بر خود می بالم که چنین کسانی وبا چنین پیشینه ای داشته ایم ولی ای کاش زودتر درموردش می دانستم ،نه حالا که از میان ما رفته است.این نوشتار را برای پسر۸ ساله ام می خوانم تا بزرگانمان را بشناسد.روحش شاد است ،مطمئنم
روانش شاد، یادش گرامی، نامش تا بیکران جاودان
ای کاش مردم و خاک ایران بزرگ از گرجستان و ارمنستان و قفقاز تا هند، از تاجیکستان و ازبکستان تا میان رودان و آناتولی میانی دوباره یکی می شدند با هر دین و آیین و زبانی (چه بهتر که پیرو زرتشت بزرگ)