دقایقی سپری شده از آغاز سال 1400، زرتشتیان شیراز خانواده به خانواده و برپایهی برنامهریزی و زمانبندی ویژه از سوی نمایندهی انجمن زرتشتیان شیراز، با بازدید از باغ آدریان به نیایش پرداختند.
همکیشان شیرازی برای نیایش، بازدید و بهرهمندی از حال و هوای باغ آدریان و گرفتن فرتور یادگاری با سفرهی هفتسین چیده شده از سوی کمیسیون ورزش آن انجمن، به باغ آدریان میآیند. صدای زنگ که میآید، نگاهی به برنامه میاندازی و میدانی کدام یک از همکیشان وارد خواهند شد. سال گذشته تعطیلی باغ آدریان و آتشکده، در روزهای نوروز برای مقابله با بیماری کرونا بهترین راهکار به نظر میرسید، اکنون با یکسال تجربه بایستی به بیماری کرونا فهمانده میشد که با برنامهریزی، اندیشه کردن و در نظر گرفتن شیوهنامههای بهداشتی و همکاری و همدلی، نیایش، حس خوب و ثبت خاطرات با گرفتن فرتور یادگاری کنار سفرهی هفتسین، برقرار بوده و تعطیلناپذیر است. اینگونه بود که با هر زنگی که در باغ آدریان باز شد، همکیشان با ماسک وارد شدند و دستورو شستند و دستانشان را ضدعفونی کردند، کلاه شخصی و یا یکبار مصرف بر سر نهادند و در مدت زمان تعیین شده نیایش خواندند، فرتور یادگاری گرفتند، گشتی هم در باغ آدریان زدند و از فضای سبز همراه با حال و هوای بهاری آن بهره بردند. هر گروهی که با شادی از باغ آدریان میرفت، برپایهی مدت زمان پیشبینی شده، آتشکده خالی میماند تا از راه دریچهها تهویهی هوای داخل به گونهای کامل انجام شده و ضدعفونی دستگیرههای درها نیزانجام شود. بوی گلدانهای شببو و اسفند و کندر، رایحهای بود که مشام هر بازدیدکنندهای را با خود همراه میساخت. نگاهی که به درختان، گلها و در و دیوار آتشکده میانداختی، حس میکردی در حال حرف زدن بوده و خوشحال هستند. آری، پس از 13 ماه دیدار همراهان دیروز، پایان تنهاییها و شنیدن صدای نیایش شادمانی هم دارد، انگار سر از پا نمیشناختند و شکرگزاری میکردند. درختان و گلها با هر نسیمی به رقص در میآمدند تا اگر صدایشان شنیده نمیشود، شادمانیشان را به گونهای نمایان سازند. شامگاه یکم فروردینماه (روز اورمزد و فروردینماه گاهشماری زرتشتی) فرا میرسد و برپایهی برنامه همه آمدهاند و رفتهاند، به داخل آتشکده و اطراف نگاهی میاندازی، به رسم همیشه به اتاق روان، اتاقی که فرتورهای درگذشتگان را میزبان است میروی تا در واپسین هنگام دلت آرام گیرد و بعد بروی، ناخودآگاه نگاهت به فرتور روانشاد افلاتون سهرابی میافتد، دلت میلرزد، ولی خیلی زود خودت را جمعوجور میکنی، چون لبخند رضایت برچهره دارد. یاد سخن کودکی افتادم که هنگام غروب خندههایش از اتاق روان توجه مادربزرگش را جلب کرده بود و هنگامی که دلیل خندههایش را جویا شد، گفته بود: «این عکسها همگی خدابیامرز شدهاند، خندهام میگیرد که چرا عکس آقای سهرابی میان آنهاست، آقای سهرابی که خدابیامرز نشده، خودش هم خندهاش گرفته است».
در حاشیه:
– فرشته هنگامی نوهی روانشاد بهرام فرهمند، جانشین فرنشین سالهای نه چندان دور انجمن زرتشتیان شیراز، در دو روز مراجعهی بازدیدکنندگان از سوی کمیسیون ورزش مسوولیت گرفتن فرتور یادگاری از مهمانان و ارسال برای آنان را بر دوش داشت.
– فرشاد جمشیدیکلانتری، داریوش و کوروش جوانمرد نیز نمایندهی انجمن را در به سرانجام رساندن برنامهی بازدید نوروزی، در دو روز اجرای آن همراهی کردند.
– دفترچهای که سالنمای سال 1400 و یادداشتهای روزانه را در خود داشت نیز از سوی خانوادهی سهرابی تهیه شده بود که به هر خانواده ای در پایان بازدید پیشکش میشد.
فرتورها از شهرام پوردهی است.
4090
3 پاسخ
مثل همیشه بسیار عالی بود موفق باشید
درود بر شما، از دیدن تصاویر لذت بردم، به خوبی حال و هوای نوروزی را در گزارشتان وصف کردید . همتتان بلند.
با درود و آرزوی سالی خوب وخوش برای همه و بدون کرونا: نوشته ها و فرتور ها بسیار عالی بود. شاد و پیروز باشید، همت کم نشوید.