امروز فرخ روز شهریور امشاسپند و فروردینماه سال 3759 زرتشتی، چهارشنبه چهارم فروردینماه 1400 خورشیدی، 24 مارس 2021
امروز زادروز پروفسور داریوش فرهود، متخصص در حوزه ژنتیک، روانشناسی، انسانشناسی و اخلاق و عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی ایران و عضو دائمی فرهنگستان علوم جهان سوم تریست ایتالیا است.
او دکترای ژنتیک انسانی از دانشگاه ماینس آلمان ۱۹۷۲ درجه استادی ژنتیک پزشکی از دانشگاه مونیخ ۱۹۹۱ و استاد و بنیانگذار گروه ژنتیک انسانی دانشکده بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی تهران ۱۳۵۲ است.
پروفسور فرهود در سال ۱۳۵۱ به عنوان یکی از دانشآموختگان موفق در کشور آلمان شناخته میشد و همین باعث شد شهردار یکی از شهرهای آلمان از او برای بنیادگذاری یک مجتمع درمانی دعوت کند. اما او چشم بر امکانات تحقیقاتی پژوهشی کشور آلمان بست و در سال ۱۳۵۱ به ایران بازگشت و اولین کرسی علم ژنتیک را در دانشگاه تهران راه اندازی کرد.
وی نخستین کلینیک ژنتیک ایران ۱۳۵۴ و برگزیده جشنوارههای بینالمللی خوارزمی ۱۳۶۹ و ابنسینا ۱۳۷۸ و ۱۳۸۲ و رازی ۱۳۷۸ است.
پروفسور فرهود، همچنین عضو کمیته اخلاق در ژنتیک پزشکی سازمان جهانی بهداشت ژنو از ۱۳۷۳ و عضو کمیته اخلاق زیستی کمیسیون ملی یونسکو از ۱۳۸۲ است.
وی از سال ۱۳۶۰ سردبیر مجله Iranian Journal Public Health و برنده جایزه ممتاز سردبیری مجله ممتاز بینالمللی انگلیسی زبان ۱۳۸۸ است و برنده لوح افتخار سیسال سردبیری مجله بهداشت ایران ۱۳۸۹ و همچنین سردبیر مجله کودکان استثنایی و مجله اخلاق در علوم و فنآوری است.
فرهود در سال ۱۳۱۷ در خیابان سیروس تهران به دنیا آمد. او دوران دبیرستان را در البرز و دارالفنون گذراند و بارها به البرزی بودن و دارالفنونی بودنش افتخار کرد. هنوز استادان و فارغالتحصیلان دارالفنون نزد وی جلسات ماهیانه خود را برگزار میکنند. همچنین سالهاست دوستداران تاریخ و فرهنگ ایران هرهفته نشستهای نقد و بررسی نامآوران ایرانی و جشنهای ایرانی را نزد او برگزار میکنند و جشنها و آیینهای تیرگان و مهرگان و اسفندگان به پشتیبانی وی برگزار میشود.
از همشاگردیها و دوستان برجسته وی میتوان از پروفسور سمیعی «جراح مغز ساکن آلمان» و فنایی، رحمانزاده و تینگر ناگل “برنده جایزه نوبل” نام برد و همچنین بیش از بیست هزار دانشجو در رشتههای مختلف پزشکی دانشجوی وی بودهاند. او بیش از ۱۲۰ مقاله علمی بهزبان انگلیسی و ارایه ۲۳۰ مقاله در کنگرههای علمی و کشفگونه ترانسفرین انسان ۱۳۶۷ و کشف و گزارش بیماری ژنتیکی جدید مولتی پلسینوستوزیس ۱۳۷۸ را در کارنامه خود دارد.
دکتر فرهود کتابهای زیادی تالیف کرده است که از کتابهای ژنتیک پزشکی، سندروم ترنر، ژنومیک و تغذیه و… میتوان نام برد اما آنچه خودش همیشه از دستاورد فرهنگیاش یاد میکند، مجموعه کتابهای ایران فرهنگی است.
مجموعه دایرهالمعارف ایران فرهنگی در ۱۰ جلد از کارهای برجسته اوست که بهدلیل عشق و دلبستگی به ایران مدت ۱۴ سال از وقتش صرف نگارش و ویرایش این مجموعه وزین شده است. ایران فرهنگی دغدغه همیشگی وی بوده و هست تا جایی که در خاطراتش میگوید زمانی که از آلمان پس از سالها به ایران بازگشت، صورتش را برخاک وطن میمالید. در راستای بهکار و خدمت در راه ایران فرهنگی او این نام را با نگارش کتاب و تشکیل انجمن ایران فرهنگی و حمایت از افرادی که در این راه میکوشند، به ایرانیان و جهانیان معرفی کرد.
دکتر داریوش فرهود، پدر علم ژنتیک در ایران بر این باور است که بهجای اصطلاح «فرار مغزها» باید از «فرار ژنها» استفاده کرد و خطری که یک جامعه را تهدید میکند، از دست رفتن ژنهای هوشمند آن جامعه است. فرار مغزها، رفتن میوه است فرار ژنها، رفتن بذر.
خشَترا در اوستا نام سومین فروزه اهورامزدا از گروه امشاسپندان است. خشَتَره وییریه یا شهریور به چم «شهریاری و نیرومندی اهورایی»، نام سومین امشاسپند است. این امشاسپند نشان از پیروزی دارد، زیرا وظیفهی اصلی او پاسداری از فلزات است. در اوستا نماد توانمندی و فر و شکوه پادشاهی اهورامزدا است. نگهبانی توپالها (فلزات) بر روی زمین به او سپرده شده است.
این تنت را ز نیكویی زیور
شهره روزی است روز شهریور
در گاهشمار زرتشتی روز چهارم هر ماه شهریور نامیده میشود و برابر آیین، هرگاه نام روز و نام ماه برابر میشد آن روز را جشن برپا میکردند و به شادمانی و ستایش آفریده های نیک اهورا مزدا میپرداختند. برابری روز شهریور با نام شهریورماه در گاهشمار زرتشتی را شهریورگان مینامیدند. جشن شهریورگان، شهریور روز از شهریور ماه که روز سی ام امردادماه و به نام امشاسپند توانای “خْـشَـتْـرَه وَئیریَـه” به معنی کشور آسمانی یا شهریاری آرمانی و شایسته است.
به واژهی خشترا در زبان پارسی امروزی شهریور میگوییم و در زبان سنسکریت به خشترا کشتراkshatra گفته میشود چراکه در کیش هندوایرانی در روزگار باستان پیوند ویژه و پیچیدهای وجود داشته است. در آیین هند معنی نیرومندی را میدهد اما در آیین و دین ایرانی این مفهوم بسیار گستردهتر است. در پرتو کردارنیک و نیروی اهورایی است که شهریاری اهورایی بوجود میآید که در آن اشا به پیروزی کامل میرسد و انسانها را از بدبختی و فرومایگی رهایی میبخشد. آرمان اشوزرتشت بر این است که همه مردم جهان در راه برقراری فرمانروایی راستی و درستی به تلاش و کوشش بپردازند. این تنها با برقراری حکومت راستینی است که انسان توانایی مییابد همهی نمادهای تباهی در خود را که از دروغ سرچشمه میگیرد از میان بردارد و درستی را بهجای نادرستی بنشاند.
«خشترا وئیریا» نیروی چیرگی و فرمانروایی بر خود است. «خشترا وئیریا» نیروی فرمانروایی به سهشهای(:احساسات) ویرانگر در جهان درونی انسان است. این واژه خشترا در گاتها ۶۲ بار آمده است.
ابوریحان بیرونی، در آثارالباقیه در بارهی این جشن کهنسال ایرانی میگوید: “شهریور ماه که روز چهارم آن شهریور روز است و به مناسبت برابری دو نام روز و ماه جشن میگیرند، آن جشن را شهریورگان گویند . چم (معنی) شهریور دوستی و آرزوست.
شهریور (امشاسپند)، خَشَتَرَه وَیریَه نام یکی از امشاسپندان زرتشتی است. در اوستا «خشَثرَ وَیریَه» و در پهلوی «شَهرِوَر» و در فارسی «شَهریوَر» یا «شَهریَر» است. بخش نخست این واژه به چم (:معنای) شهریاری و شهر است (مراد از شهر، همانا کشور است، چنانکه سرزمین ایران را، ایران شهر مینامیدند) بخش دوم این واژه، یعنی «ویریه»، فروزه (:صفت) و به چم مورد پسند است. بر این اساس، خشترهویریه، به معنای آرمانشهر یا شهریاری آرمانی یا توانایی مینُوی آرمانی است. در اساطیر زرتشتی و ایرانی این امشاسپند نماد شهریاری و فّر و فرمانروایی اهورا مزدا و نگاهبان فلزها و پاسدار فَر و پیروزی شهریاران دادگر و یاور بینوایان و دستگیر مستمندان است.
در جهان مادی پاسبان فلزات است. شهریاری اهورایی از قانون اشا ( هنجار هستی ) بر می خیزد و همه جهان را در بر می گیرد. در این روز نیکوست به خواستگاری رفتن و زن خواستن.
در بندهش که از نامه های کهن ایرانی است از دیوی بنام سئورو یاد شده که دیو آشوب و تباهی است و از دشمنان و هماوردان خشَتریور می باشد، از سوی دیگر ایزدانی مانند ایزد خور، ایزد مهر و ایزد آسمان از یاران و همکاران او هستند.
مسعود سعد سلمان میسراید:
«ای تنت را ز نیکویی زیور / شهره روزی ست روز شهریور».
چکامه از «مسعود سعد سلمان»
شهریور است و گیتی از عدل شهریار
شاد است، خیز و مایه شادی به من بیآر
باده شناس، مایه شادی و خرمی
بی باده هیچ جان نشد از مایه شاد خوار
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
این تنت را ز نیكویی زیور
شهره روزی است روز شهریور
تا به اقبال شهریار جهان
بگذرانیم جان به لهو و بطر
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
خوش باش
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (شهریور) اندر شوی شادخوار/ کنی در (سپندارمز) کشت و کار