امروز فرخ و پیروز روز سپندارمزد امشاسپند، پنجم اردیبهشتماه سال 3759 زرتشتی، شنبه چهارم اردیبهشتماه 1400 خورشیدی، 24 آوریل 2021 میلادی
نخستین فرستندهی رادیو در ایران چهارم اردیبهشتماه ۱۳۱۹ خورشیدی ساعت 19 در تهران با نام «رادیو تهران» گشایش یافت. از فردای آن روز برنامههای عادی رادیو آغاز شد و چون برنامهها تنها در تهران قابل دریافت بود رادیو تهران نامیده میشد.
سالروز راهاندازی رادیو تهران چهارم اردیبهشتماه ۱۳۱۹ خورشیدی است، اما نخستین فرستنده بیسیم موج بلند تهران و شهرهای تبریز، مشهد، کرمان، کرمانشاه و خرمشهر در ساعت 15 ششم اردیبهشتماه سال ۱۳۰۵ خورشیدی آغاز به کار کرد.
یک سال پیش از یورش متفقین به ایران (سال ۱۳۱۹ خورشیدی) رادیوی ایران بنیاد شد و ادارهی آن به سازمانی بهنام اداره کل انتشارات و تبلیغات واگذار شد. آنگاه در اراضی اطراف میدان مشق در قسمت غربی ساختمان بانک رهنی خانه نوسازی را اجاره کردند و بدین ترتیب برای نخستین بار در ایران چنین تشکیلاتی برای اداره کردن فرستنده رادیویی دولتی پایهگذاری شد.
با اینکه راهاندازی بیسیم سرانجام زیرساختی برای راهاندازی رادیو شد اما در آغاز برای وزارت جنگ، رادیو یک دستگاه بیسیم و با هدف مخابره پیام بود و بیشتر به آن نگاهی نظامیداشت. رضاخان شش فرستنده کوچکتر با قدرت چهار کیلووات و موج متوسط برای تبریز، مشهد، کرمان، شیراز، کرمانشاه و خرمشهر هم از روسیه خرید. بیسیم تهران در سال 1305 با مخابره نخستین پیام از روسیه آغاز به کار کرد. ایران در ششم اردیبهشت 1305 همراه با راهاندازی بیسیم، تلگرافی عمومی مبنی بر همکاری با همه کشورهای جهان پخش کرد. تا سال 1311 موسسات بیسیم توسعه پیدا کردند.
در سال ۱۳۱۶ زیرساخت مرکز رادیو از سوی وزرات پست و تلگراف و تلفن فراهم و بهدنبال این اقدام در سال ۱۳۱۷ سازمان پرورشافکار بنیاد شد. این سازمان دارایکمیسیونهای مطبوعات، کیت کلاسیک، سخنرانی، نمایشهای رادیویی و موسیقی بود. قرار بود تاسیسات بیسیم در ایران با همکاری روسها تکمیل شوند اما وقتی مهندسان روسی کار بنیادگذاری بیسیم را نیمه تمام گذاشتند، رضاخان که نسبت به انگلیسها هم بیاعتماد شده بود و دلبستگی زیادی به آلمانها داشت. تصمیم گرفت پایان کار را به مهندسان آلمانی بسپارد. شرکت تلفنکن آلمانی اجرای طرح را بر دوش گرفت و بعد از دو سال کار در اردیبهشت 1318 نخستین ایستگاه رادیویی در تهران آماده و سرانجام در چهارم اردیبهشتماه 1319 خورشیدی با باشندگی محمدرضا شاه، ولیعهد وقت، احمد متین دفتری نخست وزیر و اعضای کابینه نخستین فرستندهرادیویی در ایران در محل بیسیم در جاده قدیم شمیران گشایش یافت و ولیعهد متن پیام شاه را خواند. عیسی صدیق یکی از نویسندگان معاصر و سومین رئیس دانشگاه تهران هم به عنوان نخستین رئیس تشکیلات رادیو که آن زمان یک اتاق بیشتر نداشت، منصوب شد.
از سال ۱۳۱۹ رادیو تهران در ۲۴ ساعت فقط ۸ ساعت برنامه اجرا میکرد که شامل اخبار، موسیقی ایرانی، گفتار مذهبی، فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی بود. در سال ۱۳۲۲ رادیو تهران بخش دیگری به بخشهای پیشین خود افزود و بامدادان نیز برنامه آن سه ساعت افزایش یافت. در سال ۱۳۲۴ برای روزهای تعطیل نیز برنامههایی پخش میشد.
توسعه رادیو در ایران:
در آغاز پایهگذاری، رادیو تهران که دارای دو فرستنده یکی برای موج متوسط و دیگری برای موجکوتاه بود، برای پخش برنامههای خود از یک استودیو در محل اداره بیسیم استفاده میکرد. در سال ۱۳۲۷ یک فرستنده در اختیار رادیو قرار گرفت و یک استودیوی کوچک در میدان ارگ برای پخش اخبار ساخته شد. در سال ۱۳۳۶ نام «رادیو تهران» به «رادیو ایران» دگرگون شد و سپستر در کنار رادیو ایران فرستنده دومی بنام رادیو تهران نیز مشغول به کار کرد که در آغاز کار تنها موسیقی از آن پخش میشد.
سپندارمزد پنجمین روز گاهشمار زرتشتی، امشاسپند نماد بردباری است. سپند آرامئیتی یا همان اسفند به معنی بینقصی و سلامت کامل است. وی نگاهبان و پاسدار زمین و در عین حال مظهر تمکین، تقوا و عبادت است.
این واژه که در اوستایی «سْپِنْتَه آرمَئیتی»(Spenta-Ârmaiti) است و نام چهارمین امشاسپند شناخته میشود، از دو بخش «سپنته»(Spenta) یا «سپند» به چم (:معنی) پاک و مقدس و «آرمئیتی»(Ârmaiti) به چم فروتنی و بردباری تشکیل شده است و این دو با هم به چم فروتنیِ پاک و مقدس است. این واژه در پهلوی «سپندارمت»(SpandÂrmat) و در فارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شده است.
سپنته آرمیتی یکی از ایزدبانوان و امشاسپندان زرتشتی است که در زبان اوستایی، سپنته آرمیتی یا سپنت اَرمَیتی یا سپند آرامئیتی خوانده میشود، در زبان پهلوی بدان سپندارمذ یا سپندارمت گویند و در فارسی، سپندارمد نیز خوانده شدهاست. امشاسپند سپندارمذ، نگهبان و ایزدبانوی زمین سرسبز و نشانی از باروری و زایش است.
در فرهنگ پهلوی سپندرمت یا همان سپندارمذ، نام یکی از امشاسپندان و در عین حال نام پنجمین روز ماه و دوازدهمین ماه سال معرفی شدهاست. وی را همان الهه بسیار قدیمی اسفند دانستهاند و گفتهاند که او را دو امشاسپند دیگر یعنی هورواتات (خرداد) و امرتات (امرداد) همراهی میکنند و این سه گروهی از امشاسپندان را میسازند که قرینهٔ سه امشاسپند نخستین، یعنی وهمن (وهومن یا همان بهمن)، اشه وهیشته (اردیبهشت) و خشتره وییریه (شهریور) محسوب میشوند.
این فروزه در انسان به گونهی فروتنی و مهر و خدمت به دیگران، نمایان میشود. سپندارمزد در جهان خاکی، نگاهدارندهی زمین و زنان است. زمینی که بیهیچ چشمداشتی هرچه دارد در اختیار جانداران میگذارد و زنانی چون مادر که همچون زمین، مهربان و فروتنند، مهر میورزند بدون این که چشم به راه پاسخی مهرانگیز باشند.
زن و زمین همسانیهای بسیاری دارند. زن و زمین هر دو نماد باروری و زایش هستند، زندگی از زن و زمین است که جریان دارد.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
سپندارمزروز خیز ای نگار
سپند آر ما را و جام می آر
می آر از پی آن که بی می نشد
دلی شادمان و تنی شادخوار
سپند آر پی آن که چشم بدان
بگرداند ایزد ازین روزگار
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
ورز زمین کن
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (شهریور) اندر شوی شادخوار/ کنی در (سپندارمز)کشت و کار