امروز پیروز و فرخ روز دی بهمهر ایزد، 15 خوردادماه سال 3759 زرتشتی، 13 خوردادماه 1400 خورشیدی، سوم ژوئن 2021 میلادی
۱۱۷۷ سال پیش برپایهی بازگفتهای تاریخی در چنین روزی، سال ۲۶۵ مهی (:قمری) «یعقوب لیث صفاری»، بنیادگذار دودمان صفاریان در ایران، در گندی شاپور، از شهرهای کهن و تاریخی ایران، درگذشت.
یعقوب لیث (رادمان پور ماهک) بنیانگذار دودمان فرمانروایی صفاریان در سیستان بود. او در روستای قرنین در سیستان زاده شد و از رویگری به پادشاهی رسید. پس از فراز و فرودهای بسیار، زمانی که دیگربار آماده میشد با لشکریان خلیفهی عباسی رودررو شود، بر اثر بیماری درگذشت. در این زمان او به همراه سپاهیانش در خوزستان به سر میبُرد. از اینرو، پیکر یعقوب را در همان جا به خاک سپردند. چند سده پس از آن آرامگاهی بر سنگ مزار او آرامگاه در کنار بازماندههای شهر کهن و تاریخی گندیشاپور ساخته شد. یعقوب لیث در سال 265 مهی (:قمری) درگذشت. او مردی سختکوش و خودساخته و شهریاری خردمند بود. یعقوب لیث را نخستین شهریار ایرانیِ زندهکنندهی زبان پارسی، پس از فروپاشی شاهنشاهی ساسانیان میدانند. وقتی شاعری بنا بر رسم زمان قصیدهای به زبان تازی در ستایش او سرود، وی او را سرزنش کرد که چرا به زبانی که نمیفهمد برایش شعر سروده است که «چیزی که من اندر نیابم چرا باید گفت».
یعقوب لیث در سال 868 میلادی پس از آزاد کردن کرمان، پارسی را زبان رسمی همه ایرانیان اعلام کرده و گفته بود که از آن پس به زبانی که او نمیفهمد گفتوگو و نوشتن نکنند. از سال 652 میلادی تازی زبان رسمی گفتوگو و رایزنی بود، زیرا تازیان فرمانروای شهرها بودند و زبان دیگری نمیدانستند و به ایرانیانی را كه تازی نمیدانستند و کوششی در یادگرفتن آن نمیكردند «عَجَم به معنای گُنگ و لال» مینامیدند. هنوز هم این زبانزد است. یعقوب لیث هشدار داده بود که از آن پس اگر كسی در قلمرو او جز به پارسی سخن بگوید و بنویسد؛ سخت مجازات خواهد شد. ایرانیان تنها مسلمانان دوران سلطهی تازیان هستند که زبان و فرهنگ ملی خودرا پاسداشتند.
مهمترین کار او پرهیز ایرانیان از گفتن و نوشتن به زبان تازی، پس گرفتن خوزستان از خلیفه عباسی و بازدارندگی از ادامه کوچ قبایل تازی به این بخش از ایران بود.
روز پانزدهم از هر ماه زرتشتی دی به مهر نام گرفته است. سه روز در هر ماه سالنمای زرتشتی با پیشوند «دی» همراه است. روزهای هشتم ، پانزدهم و بیستوسوم ماه زرتشتی كه برای پرهیز از اشتباه با پسوند نام روز پس از خودش شناخته میشوند؛ برای نمونه فردای روز دیبهمهر روز مهر است.
«دی» اوستایی «دَثوش» به چم پروردگار و دادار است. روزهای دی در هر ماه روزهای نیایش همگانی، به آتشکده رفتن و آسایش و دست از كار كشیدن زرتشتیان است (روز استراحت) .
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
روز دی است خیز و بیار ای نگار مِی
ای ترک ، مِی بیار كه تركی گرفت دی
می ده برطل و جام كه در بزم خسروی
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به مِی
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
سر شوی و موی و ناخن پیرای
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار
به (دیبآذر) اندر سر و تن بشوی
به پیرای ناخن ، بیارای موی