امروز پیروز و فرخ روز ارد ایزد و اَمُردادماه، 25 اَمُردادماه سال 3759 زرتشتی، پنجشنبه 21 اَمُردادماه 1400 خورشیدی، اَمُرداد نماد جاودانگی و بیمرگی، 12 آگوست 2021 میلادی
چنین روزی 2351 سال پیش، آغاز حماسهی دروازهی پارس (دربند پارس)، ایستادگی قهرمان ملی آریوبرزن و جانفشانی میهنپرستان از خودگذشتهای است که در برابر تازش گجستهی مقدونی تا واپسین دم تاب آوردند.
آریوبَرزَن (به یونانی: Aριoβαρζάνης) نام یکی از شاهزادگان هخامنشی و سردار ایرانی بود که در برابر سپاه اسکندر مقدونی ایستادگی کرد و خود و سربازانش تا واپسین تن کشته شدند. بر پایهی یادداشتهای به دست آمده از کالیستنس تاریخنگار اسکندر، 12 آگوست سال ۳۳۰ پیش از میلاد، نیروهای اسکندر مقدونی در پیشروی از سوی جنوب به سوی پرسپولیس پایتخت پادشاهی آن زمان ایران (استان فارس کنونی)، در منطقه دربند پارس که منطقهای کوهستانی و سخت گذر و تنها مکان قابل دستیابی از جنوب بسوی پارس بودهاست، باز ایستادند و در این منطقه درگیری میان اسکندر و آریو برزن رخ داد. به گفته همراهان اسکندر پس از ورود به درههای بیمناک دربند پارس، با وجود انبوه درختان و ازدیاد باران، خورشید را به مدت سه شبانه روز بهچشم ندیدند. اسکندر با یک هنگ ارتش ایران به فرماندهی آریوبرزن روبهرو شد. این هنگ چندین روز از ادامهی پیشروی ارتش دهها هزار تن اسکندر جلوگیری کرده بود. ارتش چند هزاری اسکندر که پیشتر مصر، بابل و شوش را گرفته بود و در سه جنگ، داریوش سوم را شکست و فراری داده بود. سرانجام این هنگ با محاصره کوهها و یورش به افراد آن از ارتفاعات بالاتر از پای درآمد و فرمانده آریوبرزن نیز کشته شد. ناآشنایی اسکندر با منطقه به سود پارسیان بود ولی یک چوپان که تاریخنگاران نامش را لیبانی نوشتهاند راه گذر از کوهستان را به مقدونیان نشان میدهد و اسکندر میتواند آریوبرزن و یارانش را به دام اندازد. گفته میشود اسکندر پس از پایان جنگ آن اسیر را به خاطر خیانت میکشد. یوتاب (به معنی درخشنده و بیمانند) خواهر آریو برزن نیز فرماندهی بخشی از سپاهیان برادر را بردوش داشت و در کوهها راه را بر اسکندر بست. یوتاب همراه برادر به مقابله با سپاه اسکندر رفتند و به شوند نبود نیروی کافی همگی به دست سپاه اسکندر کشته شدند. آریوبرزن نماد پایداری ایرانی و یارانش شرافتمندانه به خاک غلتیدند و جان خود را در راه ایران و ایرانی نثار كردند.
ارد، ایزدی است که همه خوشیها و آسایشها به او ویژه شده است و گویند اگر به خانوادهای «ارت» به گونه دختری زیبا رو کند، داده و خواسته و گشایش و گسترش به آن خانه و خانواده روی میآورد. آموزشهای اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و به دست آوردن خواسته سفارش میکند. هر زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش میپردازد. خواندن سرود «اشم وهی»؛ به بهدینان میآموزد که: «خوشبختی از آن کسی ست که در پی خوشبختی دیگران باشد».
ایزد ارد كه در اوستا به گونهی «اشا ونگهوئی» آمده است، بیست و پنجمین روز هر ماه است. در یشتها «ارد ایزد»، خواهر امشاسپندان خوانده شده است. یکی از یشتهای اوستا به نام او «ارتیشت» است. ایزد ارد یا «ارت»، در اوستا «اشی ونگوهی»، و به چم توانگری، خواسته و دارایی است و به چم «خوب و نیک» نیز آمده است.
در اوستا یشت هفدهم، بهنام این ایزد است. نگهبانی از ثروت و دارایی بر دوش این ایزد است. آموزشهای اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و بهدست آوردن خواسته سفارش میکند. زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش میپردازد. این یشت 62 بند دارد.
در اوستا اَشی وَنگوهی به چم توانگری، خواسته و دارایی است. و در پهلوی اَرت آمده ، کلمه ٔ ونگهو صفت است به چم نیک وخوب . ترکیب این کلمه به چم اشی نیک است و آن در پهلوی بصورت اَرشَش وَنگ و اَشَش وَنگ و اَرشوش ونگ و بیشتر اَشیش وَنگ آمده است که همگی به چم اشی نیک است . ارت یا ارد نیز پهلوی است که در فارسی باقی مانده . در لغتنامه ها اَرد و آراد و آرد هر سه یاد شده است . در گاتها و دیگر بخشهای اوستا، ارت (اشی) گاه اسم مجرد است به معنی توانگری و بخشایش و برکت و نعمت و مزد و بهره و گاهی اسم خاص ایزدی که نگهبان مال و خواسته و دارایی است . اسم این ایزد در گاتها یاد شده است . وی مانند سفندارمذ، آناهید و چیستا (فرشته ی دانش ) مونث شناخته شده . در جهان مادّی مال و جلال و خوشی دینداران از پرتو وجود اوست و در جهان مینوی و روز واپسین ، پاداش کارهای نیک و سزای کردارهای زشت به یاری او انجام شود. برخی نیز او را اشیش ونگ مینامند، او بفر و شکوه خانه میافزاید. زیرا هرکه بدیگران چیزی بدهد همان چیز افزوده و بزرگتر شده به خانه ٔ وی بازگردد (چنان که در یسنای 43 بند 12)
زرتشتیان در این روز جامه نو میپوشند، به سفر میروند و سالمندان را یاری میکنند.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
ارد روز است فرخ و میمون / با همه لهو و خرمی مقرون
ای دلارای یار گلگونرخ / خیز و پیشآر بادهی گلگون
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
هرچیز نو بخر و اندر خانه بر.
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به بازار شو، روز (ارد) ای پسر / نوانو بخر چیز و با خانه بر
یک پاسخ
یک چوپان، میهن را به اسکندر مقدونی فروخت. یک آسیابان، طومار ساسانیان را درهم پیچید و ایران را تحویل اعراب داد. چه وضعیه!!!