امروز فرخ روز گوش ایزد و شهریورماه، نَبُر روز پرهیز از خوردن گوشت، ۱4 شهریورماه سال ۳۷۵۹ زرتشتی، سهشنبه نهم شهریورماه ۱۴۰۰ خورشیدی، ۳1 آگوست ۲۰۲۱ میلادی
۹ شهریورماه ۱۳۱۸ عبدالمجید ارفعی، متخصص زبانهای باستانی، کتیبهشناس، یکی از چهرههای نامدار پژوهشگر تاریخ ایرانباستان، در اِوَز استان فارس چشم به هستی گشود. «عبدالمجید ارفعی» نخستین ترجمه فارسی فرمان کوروش بزرگ (منشور کورش) را از روی مولاژی از اصل منشور، همراه با نسخهبرداری جدید انجام داد.
عبدالمجید ارفعی پژوهشگر و متخصص زبانهای اکدی و ایلامی، ایلامشناس و از واپسین بازماندگان مترجم خط میخی ایلامی در جهان و از مهمترین کتیبهخوانان ایرانی است و برخی از لوحهای گلی تختجمشید با تلاش وی ترجمه شدهاست. وی همچنین نخستین مترجم استوانه کوروش بزرگ از زبان اصلی بابلینو به فارسی است. او در سال ۱۳۹۴ جایزه سرو ایرانی، در زمینه میراث فرهنگی را بهعنوان یک عمر کوشش فرهنگی دریافت کرد.
پدرش میرعبداله ارفعی و اهل اِوَز از توابع استان فارس بود. او دوران دبستان را در مدارس بندرعباس و یزد به پایان رساند و در سال ۱۳۲۸ بههمراه خانواده به تهران آمد و در مدرسه منوچهری و البرز به تحصیل پرداخت و با بهرام بیضایی همدرس شد.
پس از پایان دوره دبیرستان و تا پیش از ورود به دانشگاه در سالهای ۱۳۳۲ در کتابخانه ملی با نوشتههای ابراهیم پورداوود آشنا شد. در همان زمان از استاد متینی معلم ادبیاتش، الفبای فارسی باستان را آموخت و در همان سالها زبان پهلوی را نیز از روی کتاب کارنامه اردشیر بابکان محمدجواد مشکور فراگرفت. برای آموزش زبان اوستایی گاتهای پورداوود را سرمشق قرار داد و آن را نیز آموخت.
پس از دریافت دانشنامه لیسانس زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران، در مهرماه سال ۱۳۴۴ به آمریکا رفت. بنا بر پیشنهاد و سفارش پرویز ناتلخانلری و استقبال استاد پورداوود، دوسال به آموزش مقدمات اکدی پرداخت و پس از آن به موسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو رفت و تا هشت سال زیر نظر ریچارد هلک، از برجستهترین استادان خط و زبان ایلامی، به یادگیری زبان ایلامی و اکدی مشغول شد. در همان زمان با گلنوشتههای ایلامی و کتیبههای تختجمشید که به امانت نزد دانشگاه شیکاگو بود و ریچارد هلک در حال بررسی، خواندن و ترجمه آنها بودهاست، آشنا شد. هلک در آن دوران هر شب چند کتیبه خوانده شده را به ارفعی میداد تا او از روی متن ترجمهشده، کتیبهها را بخواند. پس از مدتی هلک کتیبههای خوانده نشده را هم به ارفعی میداد. این تجربه بعدها به ارفعی در نوشتن کتاب «گلنوشتههای باروی تختجمشید» کمک کرد. ارفعی نخستین ایرانی است که در این رشته تحصیل کرد. همچنین او تنها متخصصی است که میتواند بقیه آن کتیبهها را بخواند و آنها را ترجمه کند.
وی تیرماه ۱۳۵۳ از رساله دکترایش باعنوان «زمینههای جغرافیایی فارس بر اساس گلنوشتههای تختجمشید» دفاع کرد و با مدرک دکترا به تهران بازگشت. سپس نزد ناتلخانلری رفت و در فرهنگستان ادب و هنر ایران به همکاری پرداخت.
نتیجه همکاری او با دکتر خانلری در بین سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ گردآوری گنجینه بیشماری از مجلات، مقالات و کتابهای گوناگون درباره تاریخ ایران و جهان و گلنوشتهها و خطهای خوانده شده است که در پژوهشکده علومانسانی نگهداری میشود. ارزش دلاری این کتابخانه در زمان خرید میان ۳ تا ۴ میلیون دلار بوده که امروز ارزشی به مراتب بالاتر دارد. تالار کتیبهها در موزه ملی ایران بین سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۲ از سوی او و شاهرخ رزمجو ساخته و آماده شد. وی پیشینهی همکاری با بنیاد پژوهشی پارسه و پاسارگاد و بنیاد پژوهشی شوش را در کارنامه خود دارد. همکاری او با بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد، به خوانده شدن کتیبههای خزانه تختجمشید انجامید که در موزه همانجا نگهداری میشود. وی به همراه دکتر جعفری دهقی از استادان دانشگاه تهران در حال تحقیق و بررسی ترجمه دو کتیبه از بیستون است. بخش زبان ایلامی و بابلی «اکدی» این متنها بر دوش ارفعی است.
کتاب گلنبشتههای باروی تختجمشید پژوهشی است بر روی ۱۵۰ گلنبشتهای که موسسه شرقی دانشگاه شیکاگو به ایران پس فرستاد. افزونبر این مقدار شماری از گلنبشتههایی که در بخش تاریخی موزه ملی ایران نگاهداری میشوند و گلنبشته منفرد دیگری از باروی تخت جمشید برای نخستین بار بازخوانی و بههمراه تصاویرشان منتشر شدند. این کتاب در هشتمین دوره جایزه کتاب فصل ویژه آثار منتشره در زمستان سال ۱۳۸۷ در حوزه زبان و در بخش زبانهای باستانی بهعنوان کتاب برتر شناختهشد.
آثار:
کتاب فرمان کوروش بزرگ، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ۱۳۸۹ شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۰۱۵-۹۲-۸
گلنوشتههای باروی تخت جمشید، عبدالمجید ارفعی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ۱۳۸۷ شابک
فرهنگ، عبدالمجید ارفعی، مهدی مداینی، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی ۱۳۶۹
ترجمه متنهای حقوقی بینالنهرین از روی کتیبهها
روز «گوش» نام این ایزد در اوستا «گئوش» آمده به چم «جهان». چهاردهمین روز هر ماه با این ایزد در پیوند است. ایزد گوش نگهبان همه جهان هستی است. این روز یکی از چهار روز پرهیز از خوردن گوشت است. زرتشتیان این روز را «نبر» مینامند و از کشتن حیوانات و خوردن گوشت خودداری میکنند. گویند در این روز باید جشن گرفت.
امروز، روز «گوش ایزد» چهاردهمین روز از گاهشمار زرتشتی است. بنابر گاهشمار زرتشتی که دیرینگی آن به روزگار پیش از اسلام میرسد، هر ماه، ٣٠ روز دارد و هر کدام از این ٣٠ روز، نامی و امروز، روزی است که نامش «گوش» است. گوش، یک ایزد است و عنوان ایزد برای آنچیزهایی کاربری دارد که ستودنی هستند، یعنی دادههای نیک اهورایی که در خور ستایشند. گوشایزد، ستودنی است آن اندازه که حتا یکی از یشتهای اوستا، به این ایزد ویژه شده است. «گوشیشت» یا «درواسپیشت»، آن یشتی است که درآن از «گوشایزد» سخن رفته است.
واژهی «گِوش» یا «گئوش» بارها در «گاتها» (سرودههای اشوزرتشت)، در «اوستا» و در نوشتههای پهلوی آمده است. واژهی گئوش همچون واژگان بسیار دیگری که معناهایی گوناگون دارند، چند معنا دارد که بیگمان باید در جمله معنایش کرد. این واژه به معنای «گیتی» و «مجموعهی آفرینش» و از سویی دیگر به معنای «گاو» است، البته این معنا یعنی گاو نیز در استورههای ایرانی، همان «آفریده» یا گیتی است. گوش یا گئوش در اوستا هم به معنی گاو و هم به معنی گیتی آمده است. «اورو» نیز كه به معنی روان است همراه با واژهی گئوش، معنی روان جهان یا روان گاو را میرساند. «گئوشارورون» نگاهدار گلهها و چارپایان سودمند است. گاو در استورهها، نماد گیتی است و از دیدگاه فلسفی نماد زندگی دنیوی و خاكی است.
بنابر باور ایرانیان گوشایزد، پاسدار و نگهبان جانداران سودمند است که این خویشکاری با معنای این ایزد، همخوانی دارد. یعنی آزردن جانداران سودمند به نوعی به معنای آزار آفرینش، به معنای آزار گیتیست.
ایزد گوش برای پاسداری از جانداران سودمند، به همراهیِ «ماه ایزد» و «رامایزد» به یاریِ «وهمن امشاسپند» میشتابد. پس ماه ایزد، رامایزد و گوشایزد، یارانِ «وهمن امشاسپند» در این خویشکاری هستند.
زرتشتیان از دیرباز در این ۴ روز از ریختن خون جانوران و از خوردن گوشت آنها پرهیز میکنند و این کار برای نگهبانی از شمار جانوری و سلامتی انسانها انجام میشود.
پرهیز از کشتن و خوردن جانوران همچون یک قرارداد کلی است برای آنکه در این ۴ روز، جانوران در امان باشند.
تصور کنید که این قرارداد از این دایرهی کوچک (هازمان زرتشتی) فراتر رود و جهانیان در این ۴ روز بر خود بایسته بدانند که از کشتن جانوران و خوردن خوراکهای گوشتی بپرهیزند؛ بیگمان که آمار کشتار جانوران به اندازهی بسیاری پایین خواهد آمد و از سویی برای انسانها تمرینی خواهد بود برای خوردن خوراکهای گیاهی.
روز «گوشایزد» همچون یک تلنگر، هر ماه، به ما «مجموعهی آفرینش» را یادآوری میکند. گوشایزد، همچون رامایزد و ماه ایزد و وهمنامشاسپند، تلنگری است تا «گیتی» را از یاد نبریم و یادمان نرود که بخشی از این مجموعه هستیم، اگر بخشی از هستی را بیازاریم، آزرده خواهیم شد. گویند در این روز باید جشن گرفت.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
گوشروز ای نگار مشكین خال
گوش بربط بگیر و نیک بمال
من ز بهر سماع خواهم گوش
بیسماعم مدار در هر حال
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
پرورش گوش اورون کن، گاو به ورز آموز.
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (گوش) اندرون گاو ساله، به مرز / ببند و بیامرز بر گاو، ورز