لوگو امرداد
امروز مانتره‌سپند ایزد؛ بیست‌ونهمین روز گاهشمار زرتشتی؛ 24 شهریورماه خورشیدی

سالروز درگذشت عبدالحسین زرین‌کوب؛ نویسنده و تاریخ‌نگار ایران

downs life abdolhosseinzarrinkoob97062401امروز مانتره‌سپند ایزد از ماه شهریور، روز چهارم گهنبار چَهره پیته‌شهیم‌گاه پایان تابستان، ۲9 شهریورماه سال ۳۷۵۹ زرتشتی، چهارشنبه ۲4 شهریورماه ۱۴۰۰ خورشیدی، 15 سپتامبر ۲۰۲۱ میلادی

۲۴ شهریورماه سالروز درگذشت عبدالحسین زرین‌کوب، ادیب، تاریخ‌نگار، منتقد ادبی، نویسنده، و مترجم برجسته‌ی ایران همروزگار (:معاصر) است. آثار او به‌عنوان مرجع در مطالعات تصوف و مولوی‌شناسی شناخته می‌شود.

وی از تاریخ‌نگاران برجسته‌ی ایران است و آثار شناخته‌شده‌ای در تاریخ ایران و نیز تاریخ اسلام دارد. این آثار به‌ شوند بیان ادبی و حماسی تاریخ از آثار پرفروش در میان ایرانیان هستند. زرین‌کوب کتابی تحت عنوان دو قرن سکوت پیرامون رخداد و اوضاع تاریخیِ ایران در دو سده‌ی نخست اسلام «از حمله عرب تا ظهور دولت طاهریان» نگاشته و در سال ۱۳۳۶ در چاپ دوم کتاب به بسیاری از پرسش‌های مطرح‌شده از سوی منتقدان و نیز شبهات وارده‌ بر نوشتار چاپ اول کتاب پاسخ داده‌است.
زرین‌کوب بیش از چهار دهه در دانشگاه تهران، ادبیات فارسی، تاریخ اسلام و تاریخ ایران تدریس کرد و پس از انقلاب، با مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی همکاری کرد، از جمله این که ۶۵۰۰ کتاب و مجله را به دایرةالمعارف بزرگ اسلامی اهدا کرد.
زرین‌کوب زاده ۲۹ اسفند ۱۳۰۱ بروجرد، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را تا سال پنجم در زادگاهش گذراند و برای کلاس ششم رهسپار تهران شد و رشته ادبی را برگزید و در سال ۱۳۱۹ تحصیلات دبیرستانی را به‌پایان رسانید. او سال بعد به بروجرد بازگشت و به‌تدریس در دبیرستان‌های خرم‌آباد و بروجرد پرداخت. در همین دوره نخستین کتاب او به‌نام فلسفه، شعر یا تاریخ تطور شعر و شاعری در ایران در بروجرد منتشر شد.
وی در سال ۱۳۲۴ پس از آنکه در امتحان ورودی «دانشکده علوم معقول و منقول» و «دانشکده ادبیات» حائز رتبه اول شده ‌بود، وارد رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۲۷ دوره لیسانس ادبیات فارسی را با رتبه اول به‌پایان رساند و سال بعد وارد دوره دکتری رشته ادبیات دانشگاه تهران شد. او در سال ۱۳۳۴ از رساله دکتری خود باعنوان نقد شعر تاریخ و اصول آن که زیرنظر بدیع‌الزمان فروزانفر تألیف شده ‌بود، با موفقیت دفاع کرد. دکتر زرین‌کوب در سال ۱۳۳۰ در کنار شماری از اندیشمندان زمان، همچون محمد معین، ناتل خانلری، غلامحسین صدیقی و عباس زریاب‌خویی برای مشارکت در طرح ترجمه مقالات دائرةالمعارف اسلام «چاپ هلند» دعوت شد.
وی از سال ۱۳۳۵ با رتبه دانشیاری کار خود را در دانشگاه تهران آغاز کرد و عهده‌دار تدریس تاریخ اسلام، تاریخ ادیان، تاریخ کلام و تاریخ تصوف در دانشکده‌های ادبیات و الهیات شد. او چندی نیز در «دانشسرای عالی تهران» و «دانشکده هنرهای دراماتیک» تدریس کرد و از سال ۱۳۴۱ به‌بعد در فواصل تدریس در دانشگاه تهران، در دانشگاه‌های آکسفورد، سوربن، هند و پاکستان و در سالهای ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۴۹ در آمریکا به‌عنوان استاد میهمان در دانشگاه‌های کالیفرنیا و پرینستون به‌تدریس پرداخت.
وی در سالهای ورودش به دانشکده، با بانو قمر آریان آشنا شد. قمر آریان در گفت‌وگویی که در سال ۱۳۸۳ در روزنامه جام‌جم چاپ شد، تعریف کرد که آشنایی آنها در فضای دانشکده نزدیک به ۹ سال ادامه یافته‌ بود و سرانجام از آریان خواستگاری کرد. به‌گفته آریان، زمانی که ماجرا را با پدرش مطرح کرد، پدرش گفت که به‌.خوبی با زرین‌کوب آشناست و مقالاتی از او خوانده، اما گمان می‌کرده که نویسنده آن مقالات باید مردی ۵۰ ساله باشد.
آریان و زرین‌کوب در سال ۱۳۳۲ ازدواج کردند و تحصیلات خود را در مقطع دکتری نیز ادامه دادند «زرین‌کوب رتبه نخست و آریان دوم در کنکور دکتری بود» و پس از فارغ‌التحصیلی، سال‌های سفرشان آغاز شد. قمر آریان سال‌های بسیاری را همراه با همسرش در هند و چندین کشور اروپایی و عربی گذراند.
دکتر عبدالحسین‌ زرین‌کوب سال ۱۳۷۸ در ۷۷ سالگی در تهران درگذشت.

mantraesدر اوستا «مانترَسپِنتَ»، فارسی میانه «اَمَهرَسپنت» و فارسی امروز «ماراسپند» و «مانترسپند» آمده است. وی ایزد و نگاهبان آب است.

بیست و نهمین روز ماه در گاهشماری زرتشتی، مانتره‌سپند دو بخش دارد؛ نخست مانتره یا منتره به معنای سخن اندیشه برانگیز و دوم سپند یعنی مقدس. ایزد ماراسپند نگهبان گاه و روز و خرد و گوش‌ها و چشم‌هاست. مانتره‌سپند به چم گفتار نیک، پاک و سپندینه و سخن فزونی بخش است.

اشوزرتشت سرودهای خود گات‌ها را مانتره که همان سخن اندیشه‌برانگیز است نامید. مانتره در سراسر اوستا ستوده شده است. مانترسپند ایزد درمانگری ست و به چم آرام بخش روان‌ها هم آماده است و شفا می‌بخشد قلب‌های خسته انسان در رنج را.

مانتره در سراسر اوستا ستوده شده است. مانترسپند ایزد درمانگری است و به چَم آرام‌بخش روان‌ها هم آمده است و قلب‌های خسته‌ی انسان‌ها را در رنج و سختی شفا می‌بخشد.

«مانتره» یکی از واژه‌های بنیادین گاهانست. این کلمه از ریشه من به چم اندیشیدن و در کل به چم وسیله اندیشه کردن و یا موجب اندیشه برانگیزی آمده است. اما روان‌ترین ترجمه کلام اندیشه برانگیز است. اشوزرتشت در گات‌ها، سرودهای خود (گاهان) را مانتره می‌نامد. همچنین در اوستا ، او ِستاهای «اَشِم وُهو» و «یَـتااَهو = اهونـَوَر» به نام مانتره شناخته می‌شوند. سراینده مانتره نیز «مانترن» نامیده می‌شود.

 ویژگی‌های مانتره :

درمان بخشی

در گاهان در هات ۴۴ بند ۱۶ ،

از درمان بخشی و به عبارتی همان جنبه روان شناسی مانتره اشاره شده است.

الهام گونه بودن:

اشوزرتشت فردی است که با الهام از جهان ِ پیرامون خویش (چه درون و چه محیط) به تعالی رسید ، وی مانتره را هم نوعی الهام (چه درونی و چه از محیط) می‌داند.

موسیقیایی بودن:

یکی از شروط مانتره بودن ِ یک سخن ، موسیقایی بودن آن است.

توانایی اهورایی مانتره:

در گاهان برای تاثیر کلام مانتره بر اقشار مردم و سعادت آن‌ها بسیار گفته شده است.

از آن چه که در متون اصلی دین ِ ما گات‌ها و قسمت‌های اصلی اوستا بر می‌آید، مانتره جزئی از نوای خداوندی است که به مانند «فرَوَهَر» در وجود هر آدمی قرار داده شده است و در اصل توانایی اندیشه برانگیزی است و از آن جایی که خداوند «مبدا خرد» است، پس مانتره هم توانایی اندیشمندی و اندیشه برانگیزی است، که یک انسان از آن بهره‌مند می‌شود و نیز مانتره کلامی است از همین نوع که از مانتره ِ وجودی انسان به صدا در می‌آید و به مانتره وجودی انسان دیگری می‌رسد و آن را بر می‌انگیزد.

چه نیکو و زیباست در این روز خواندن گاتها. پیدایی و روایی دین نیک اندر جهان به دست مانترسپند است و می‌توان نیکی دین را به وسیله مانترسپند از آن خویش کرد. گویند هر کس در این روز زاده شود دلیر باشد.

نماد این روز «کرکم» یا همان گل زعفران است

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش

ای دلارام روز مار‌اسپند

دست بی‌جام لعل مِی، مپسند

خرمی در جهانِ خرم بین

شادمانی كن و به ناز بخند

اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

جامه افزای و دوز و پوش و زن به زنی کن که فرزند تیز ویر ( باهوش) و نیک زاید.

 

اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار:

زن تازه در (ماراسفند) گیر / که فرزند نیک آید و تیز ویر

 

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-06