امروز سپندارمزد و آبانماه، پنجم آبانماه سال ۳۷۵۹ زرتشتی، پنجشنبه 29 مهرماه ۱۴۰۰ خورشیدی، ۲1 اکتبر ۲۰۲۱ میلادی
29 مهرماه 1387 مهرانگیز دولتشاهی نخستین بانوی سفیر در تاریخ معاصر ایران، سه دوره نماینده مجلس شورای ملی و کنشگر حقوق زنان زندگانی را بدرود گفت.
در زمان وزارت عباسعلی خلعتبری در وزارت امور خارجه ایران سال 1354 از وی برای عهدهداری سفارت ایران در دانمارک دعوت شد و بهعنوان نخستین سفیر زن رهسپار سفارت ایران در دانمارک شد و تا زمان آغاز انقلاب ۱۳۵۷ به این ماموریت ادامه داد. وی یکی از نوآوران قانون حمایت خانواده بود که حق طلاق را برای زنان بهرسمیت میشناخت و اختیار همسر دوم برای مرد را، وابسته به اجازه همسر اول میکرد. کتاب جامعه، دولت و جنبش زنان ایران از آخرین نوشتههای مهرانگیز دولتشاهی است. وی بهمدت سه دوره بهعنوان نماینده کرمانشاه در مجلس شورای ملی حضور داشت.
او خواهرزاده صادق هدایت، دختر محمدعلی میرزا شکوهالدوله وزیر پست و تلگراف در حکومت پهلوی، خواهر مهین دولتشاهی و همسر مظفر فیروز وزیر کار در کابینه احمد قوام بود.
مهرانگیز دولتشاهی زاده 1296 در اصفهان، تحصیلات دانشگاهیاش را در آلمان گذراند و مدرک دکترا در رشته علوماجتماعی گرفت و بخش بیشتری از زندگی خود را برای بهبود امور زنان گذراند. وی در سال ۱۳۲۵ در سازمان خدمات اجتماعی و انجمن حمایت از زندانیان مشغول بهکار شد. پیش از سفر کاری به دانمارک، «جمعیت راه نو» را بنیاد کرده بود که در راستای احقاق حقوق زنان ایرانی فعالیت میکرد. او برای اینکه به روحانیت آن زمان نشان دهد فعالیت این جمعیت در سمت و سوی بی بندوباری زنان هازمان (:جامعه) نیست، با تنی چند از روحانیان چون آیتاله بروجردی و امام موسی صدر، دیدارهایی داشت.
مهرانگیز دولتشاهی 13 سال پیش در ۹۱ سالگی دور از زادگاهش در پاریس درگذشت.
سپند آرامئیتی یا همان اسفند به معنی بی نقصی و سلامت کامل است. وی نگاهبان و پاسدار زمین و در عین حال مظهر تمکین، تقوا و عبادت است.
این واژه که در اوستایی «سْپِنْتَه آرمَئیتی»(Spenta-Ârmaiti) است و نام چهارمین امشاسپند شناخته میشود، از دو بخش «سپنته»(Spenta) یا «سپند» به چم (:معنی) پاک و مقدس و «آرمئیتی»(Ârmaiti) به چم فروتنی و بردباری تشکیل شده است و این دو با هم به چم فروتنیِ پاک و مقدس است. این واژه در پهلوی «سپندارمت»(SpandÂrmat) و در فارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شده است.
سپنته آرمیتی یکی از ایزدبانوان و امشاسپندان زرتشتی است که در زبان اوستایی، سپنته آرمیتی یا سپنت اَرمَیتی یا سپند آرامئیتی خوانده میشود، در زبان پهلوی بدان سپندارمذ یا سپندارمت گویند و در فارسی، سپندارمد نیز خوانده شدهاست. امشاسپند سپندارمذ، نگهبان و ایزدبانوی زمین سرسبز و نشانی از باروری و زایش است.
در فرهنگ پهلوی سپندرمت یا همان سپندارمذ، نام یکی از امشاسپندان و در عین حال نام پنجمین روز ماه و دوازدهمین ماه سال معرفی شدهاست. وی را همان الهه بسیار قدیمی اسفند دانستهاند و گفتهاند که او را دو امشاسپند دیگر یعنی هورواتات (خرداد) و امرتات (امرداد) همراهی میکنند و این سه گروهی از امشاسپندان را میسازند که قرینهی سه امشاسپند نخستین، یعنی وهمن (وهومن یا همان بهمن)، اشه وهیشته (اردیبهشت) و خشتره وییریه (شهریور) محسوب میشوند.
این فروزه در انسان به گونهی فروتنی و مهر و خدمت به دیگران، نمایان میشود. سپندارمزد در جهان خاكی، نگاهدارندهی زمین و زنان است. زمینی كه بیهیچ چشمداشتی هرچه دارد در اختیار جانداران میگذارد و زنانی چون مادر كه همچون زمین، مهربان و فروتنند، مهر میورزند بدون این كه چشمبه راه پاسخی مهرانگیز باشند.
زن و زمین همسانیهای بسیاری دارند. زن و زمین هر دو نماد باروری و زایش هستند، زندگی از زن و زمین است كه جریان دارد.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
سپندارمزروز خیز ای نگار
سپند آر ما را و جام می آر
می آر از پی آن كه بی مینشد
دلی شادمان و تنی شادخوار
سپند آر پی آن كه چشم بدان
بگرداند ایزد ازین روزگار
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
ورز زمین کن
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (شهریور) اندر شوی شادخوار/ کنی در (سپندارمز) کشت و کار
2 پاسخ
یادش خانم دولتشاهی گرامی. هرچند که سالها در اروپا بود اما همیشه ایران را دوست داشت. با گروهی از دوستانش انجمنی به نام فرهنگ ایران را در پاریس بنیان و تقریبا هر ماه افراد مختلفی درباره ایران سخنرانی می کردند. تا اخرین سالهای عمرش، در همه برنامه ها حاضر بود.
درود بر شما از این مهربانی تان سباسگزارم خواندیهای بی مانند شما را بینهایت شیرین وخوندی است گاهی از ان در دفتر دیگر مینویسم تا فرزندان ازان بهره مند شوند امیدوارم روزی بگونه یک کتابشود (زمان و برداشت آنرا هم مینویسم از هفته نامه امرداد