امروز پیروز و فرخ روز دی بهدین ایزد و آبانماه، 23 آبانماه سال ۳۷۵۹ زرتشتی، دوشنبه ۱7 آبانماه ۱۴۰۰ خورشیدی، هشتم نوامبر ۲۰۲۱ میلاد
1761 سال پیش، سال 260 ميلادی، روزی درخشان در تاریخ ایران بهشمار میرود، ایران پیروز بر رومیان باردیگر ابرقدرت جهان شد.
شاهپور يکم، شهریار وقت ايرانزمین از دودمان ساسانی، در آیینی در شهر تيسفون، در حالی که والرين امپراتور روم و سرلشکرهایش دستوپا بسته در برابرش زانو زده بودند، ايران را تنها ابَرقدرت جهان خواند. والرين (پوبليوس ليسينيوس والريانوس) و سرلشکریانش درجنگ به اسارت ايران در آمده بودند و اين روز نه تنها يکی از روزهای درخشان تاريخ ميهن ما، بلکه همه مشرق زمين است. در ادامه، شاهپور يکم هزاران اسير رومی را به خوزستان فرستاد تا در ساخت سد شادروان و پل شوشتر بکار گمارده شوند. برای اين که ايرانيان اين پيروزی خود را فراموش نکنند و جهانيان برای هميشه بزرگی ايران را به یاد داشته باشند و مشرق زمينیها خود را وامدار توان ارتش ايران بدانند، به خواست شاهپور يکم نگاره به زانو نشستن امپراتور روم در برابرش را در چند جا در ايران بر سنگ تصوير کردند که تا همیشه بماند و مانده است. سنگنگاره پیروزی شاهپور بر امپراتوران روم یکی از آثار بازمانده از دورهی ساسانی است که در محوطهی نقش رستم و در ده متری شرق آرامگاه داریوش بزرگ بر سینهی صخرهای تراشیده شده که بلندای آن نزدیک به ۱۱ متر و عرضش ۵ متر است.
شرح اين پيروزی درخشان ارتش ايرانيان را «مارسليوس» که خود تماشاگر صحنههای آن بوده برنگاشته است. به نوشته ادوارد گيبون، اين شکست شيرازه امپراتوری روم را از هم گسيخت و آغاز پايان اين امپراتوری و تجزيه آن قرارگرفت.
شاهپور يکم پیش از این نيز «گرديانوس سوم» امپراتور روم را که به ايران لشکر کشيده بود در جنگ سال 246 ميلادی شکست داده بود. اين شکست چنان بر افسران رومی گران آمده بود که در حال واپسنشینی بر سر«گرديانوس سوم» ريختند و اورا کشتند و فيليپ را بر جای او نشاندند که فيليپ با پرداخت پانصدهزار سکه طلا به ايران، موافقت شاهپور را به ترک مخاصمه جلب کرد و نيروهای رومی را به اروپا باز گردانيد. گرديانوس برای جبران شکست نيروهای رومی از اردشير پاپکان (پدر شاهپور يکم) در جنگ سال 238 ميلادی با شاهپور که بر جای پدر نشسته بود وارد جنگ شده بود. سنای روم به از میانبرداشتن ملیگرای ایرانی (ناسيوناليسم ايرانی) که بار ديگر با بپاخيزی اردشير ساسانی نمایان شده بود، پافشاری داشت و موفق نشد. اين ملیگرایی تا پایان دوران ساسانيان ماندگار بود. فيليپ نيز پس از بازگشت به «روم» برای کوچک شمردن امپراتوری و دادن باج به شاهپور کشته شد و سنای روم والرين را به امپراتوری برگزید و مامور جنگ با ايران و گرفتن انتقام شکستهای گذشته کرد که در جنگ سال 260 خود او هم به اسارت ارتش ايران درآمد و با سرلشکریانش به تيسفون منتقل شد.
تاریخنگاران سدههای پیشین همزبان نوشتهاند که ملیگرایی ایرانیان «ناسیونالیسم ایرانی» جنگهای دوران ساسانیان را برنده شد و هنر بزرگ شاهان ساسانی این بود که نگذارند «ناسیونالیسم ایرانی و نیروی خیرهکنندهی آن» ضعیف شود.
بیستوسومین روز در گاهشماری دینی زرتشتی دیبدین نامیده شده است. دی به چم آفریننده و آفریدگار است, و چون در ماه سه دی وجود دارد برای مشخص شدن, نام روز بعد را به آن می افزایند تا از هم مجزا گردد,”دیبآذر،دی بمهر،دی بدین”.
دی در ادبیات اوستا به چم اهورامزدا می باشد که به شوند سپندینگی این نام بارها در ماه بازگویی شده است. در اوستا نام همکاران را اورمزد اواگاه, سه دی ویسپه شام نامیده اند.
این روز که همچون، دیبآذر و دیبمهر به معنای دادار یا آفریدگار است یکی دیگر از تعطیلیهای هر ماه بهشمار میآمده است.
نماد این روز در دین زرتشتی گل « شنبلید» است .روز نیایش همگانی است و در ایران باستان استراحت کاری بوده است.
یک پاسخ
اِستِراحَتِ کاری = آسوده کاری
تَعطیلی = آکاری ، ناکاری ، فُروکاری
مُشَخَّص شُدَن = بَرجَسته شُدَن ، بازشِناخته شُدَن
مجَزّا = جُدا ، ویسَست ( وی – سَست)، گُسَست،
ویپار( وی – پار ) ، گُپار ( گُ – پار)
پَرد وَ پار به مینِشِ جُدا ( سَوا )
پَرده = جُدا کُنَنده
پارچه = جُدا شُده یِ کوچَک