امروز دی بهآذر ایزد و آذرماه، هشتم آذرماه سال ۳۷۵۹ زرتشتی، سهشنبه دوم آذرماه ۱۴۰۰ خورشیدی، 23 نوامبر ۲۰۲۱ میلاد
دوم آذرماه سالمرگ درویشخان هنرمندی است كه موسیقی را از دربار به میان مردم كشاند. درویشخان از هنرمندان نامی و استادان موسیقی سنتی ایرانی پایان دوره قاجاریان است. او به عنوان نخستین قربانی سوانح رانندگی در ایران نیز شناخته میشود.
95 سال از مرگ درویش خان استاد تار ایران میگذرد اما مرگ نیز نتوانست نوای موسیقی او را به فراموشی بسپارد. شاید بتوان گفت ساز ایرانی تار با نام درویش خان گره خورده است، گویی هرگاه نام درویش خان به زبان آید ناخواسته تصویر و نام تار در ذهن زنده میشود. دوم آذرماه سال 1305 سالمرگ استاد تار ایران است. نامش «غلامحسین درویش» بود كه بعدها به «درویش خان» آوازه یافت. كارشناسان و موسیقیدانان بر این نكته تاكید دارند كه در میان تارنوازان این مرزوبوم او یكتا و بیهمتا بوده و با گذشت 9 دهه از مرگش هنوز رنگها و پیش درآمدهایش در اركسترها نواخته و در آموزشگاههای موسیقی تدریس میشود. وی با موسیقی اروپایی نیز آشنایی داشت و قطعات غربی را به آسانی مینواخت. از آثار درویشخان به پیشدرآمدهای ماهور، ابوعطا، سه گاه، شوشتری، افشاری، راک و تصنیف ماهور با شعر (دائم مه من برمن دل ریش كند ناز)، تصنیف افشاری باشعر (بادخزان وزان شد)، ابوعطا با شعر (بهار دلكش رسید)، ماهور (زمن نگارم خبر ندارد)، سه گاه (صبح دم زمشرق طلوعی در جهان كن) نام برد. درویش خان تار و سه تار را به خوبی می نواخت. تلفیق نواها از ویژگیهای هنری درویش خان است. صدای سازش بسیار گرم و دلنشین بود و با به كارگیری قطعات اروپایی با تار، تنوعی آشکار در نوازندگیش ایجاد كرده بود. او با نوآوریهای خود، موسيقي ايراني را تا اندازهای از يكنواختی خارج ساخت. او همچنين تصنيفها و كنسرتهایی نيز برای كمک به مستمندان و آسيبديدگان اجرا میکرد. درویش در اواخر عمر کنسرتهای دیگری نیز با حضور هنرمندانی چـون، عـارف قـزوینی، حاجی ضربگـیر، اسماعیلزاده، ابـراهیم منصوری، رضا محجوبی و رکنالدین مختاری در گراند هتل اجرا کرد.
درویش خان در سال 1251 در یک خانواده متوسط در تهران دیده به جهان گشود. پدرش حاجی بشیر اهل طالقان و از بلنپایگان اداره پست بود و با موسیقی آشنایی داشت و پسرش غلامحسین را برای فراگیری این هنر به دسته موزیک دارالفنون سپرد. غلامحسین به فراگیری خط موسیقی و نواختن شیپور و طبل كوچک مشغول شد و از همان كودكی در دسته موزیكچیهای ملیجک و كامران میرزا نواختن طبل كوچک و شیپور را بر دوش گرفت.
پدر كه بنابر عادت، دوستان را با عنوان «درویش» میخواند فرزند خود را نیز با همین عنوان فرا میخواند تا این كه این واژه برسر زبانها افتاد و مكمل نام این هنرمند گشت. در سال ۱۲۸۴ اولین ضبط آثار درویشخان (مجموعا ۹ اثر) با آواز احمدخان در تهران انجام شد. در سال ۱۲۸۸ ضبط دوم آثار درویشخان در سفر به لندن به همراه هنگآفرین، طاهرزاده، رضاقلی نوروزی، میرزا اسداله و…انجام شد. مجموع آثار ضبط شده در لندن ۲۸ اثر بود.
در سال ۱۲۹۳ ضبط سوم آثار درویشخان به اتفاق اقبال آذر، طاهرزاده، عبداله دوامی و باقرخان انجام شد که مجموعا ۱۶ اثر بود.
با آغاز جنگ جهانی اول، آثار کمی به تهران میرسید. درویش برای ضبط آثارش در تفلیس منزلش را گرو گذاشته بود که هیچوقت نتوانست آن را از گرو در بیاورد.
شمار شاگردان درویشخان بسیار بود، ولی تنها چـندتن از آنها به پیشرفت و آوازه رسیدند. او به شاگردانی که موفق به گذراندن دوره مخـتلف درسش میشدند، نشانی به شکل تـبرزین هدیه میکرد، که از مس و نقره یا برای شاگردان سطوح عالی، طلا بود.
از شاگردان او که موفـق به دریافت تبرزین طـلا شدند، میتوان از مرتضی نیداوود، ابوالحسن صبا، موسی معروفی و سعید هـرمزی نام برد.
درویش در اواخر عمر در تنگدستی به سر میبرد و ناچار شد خانه مسكونیش را بفروشد.
این هنرمند دوم آذر 1305 خورشید ی درحالی كه با درشكه به منزل میرفت با اتومبیل تصادف كرد و در اثر ضربه مغزی در سن 54 سالگی زندگی را به درود گفت و پیکرش در ظهیرالدوله بهخاک سپرده شد. زمانی که وی درگذشت روزنامهها نوشتند تار مُرد.
دی یکی از نامهای اهورامزداست و در اوستا، دَثوش یا دَدوش یا دَذوه فرنامی و به چم آفریننده، جهاندار زیباییهاست. دی اوستایی دَثوش به چم : پروردگار و دادار هست. روزهای دی در هر ماه روزهای نیایش همگانی، به آتشکده رفتن، آسایش و دست از كار كشیدن زرتشتیان است.
دیبآذر، روز هشتم از هر ماه در گاهشماری زرتشتیان است. دی یکی از نامهای اهورامزداست.
«دی» (اوستایی:«دَثوش») به چم (:معنی) پروردگار، دادار، آفریننده و جهاندار زیباییها است. در گاه شماری زرتشتی، روز نخست هر ماه اورمزد روز نامیده میشود، سه روز دیگر به نام اهورامزدای بیهمتاست که به واژهی دی آمده و از آن سخن گفته شده است.
در هر ماه سه روز با نام «دی» شناخته میشود. روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم ماه زرتشتی به نام «دی» است مانند دی به آذر، روز هشتم هر ماه، دی به مهر، روز پانزدهم از هرماه، دی به دین، روز بیست و سوم از هر ماه. برای باز شناختن هر یک از این سه روز ، نام روز پس از آن به واژهی دی پیوند داده شده است برای نمونه فردای روز دی بآذر روز آذر است.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
روز دی است خیز و بیار ای نگار می
ای ترک، می بیار كه تركی گرفت دی
می ده برطل و جام كه در بزم خسروی
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به می
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
سر شوی و موی و ناخن پیرای
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (دیبآذر) اندر سر و تن بشوی/ بپیرای ناخن، بیارای موی