هر بخشی از زیستبوم ما گویی با نام یک گُل شناخته میشود. تنکابن نیز با گلهای بابونهی زردرنگاش که میان دشتی سبز در سبز سربرآوردهاند، به یاد میآید. تنکابن پهندشتی از بابونههاست. گردشگری این بار ما، در آنجاست و دیدن انبوهی از گلهای شادیبخش بابونهای!
دشتی که با نام زیبای «دریاسر» خوانده میشود، در جنوب شهر تنکابن، در استان مازندران، رُخ گشوده است و جلوهای از طبیعت دلانگیز ماست. از دریاسر تا شهر تنکابن 35 کیلومتر فاصله است. شهری نزدیکتر از تنکابن به دریاسر نمیشناسیم. شهر دیگر که با دریاسر سربهسر است، رامسر با اندکی بیش از 60 کیلومتر دوری است. خودِ تنکابن از شهرهای باختری استان مازندران شناخته میشود و بیش از همه با باغهای پرتغالاش آوازه دارد. طبیعت و زیستبوم تنکابن نیز چنان آوازهای دارد که نیازی به یادآوریاش نیست و آنهایی که اهل گردشگریاند با طبیعت آنسو آشناییهای بسیار دارند.
دشت دریاسر در گسترهی «دوهزار» جای دارد. از اینرو، هر سو را که بنگریم کوهی بلند و سر به آسمان کشیده خواهیم دید. در جنوب باختری به رشتهکوههای الموت، در باختر به گردنه سیالان و قلههای خشچال و کندیگان و در خاور به طالقان، برمیخوریم. زمانی که میان دشت پُر از گلهای بابونهی دریاسر میایستید چکاد بلند و بیش از چهارهزار متری سیالان بهروشنی نمایان است و تماشایش لذتها میبخشد. دریاسر را مرزی میان جنگلهای شمال و یخچالهای سردِ سردِ کوه الموت هم میتوان فرض کرد.
برای رفتن و رسیدن به دشت دریاسر و بوییدن عطر خوش گلهای بابونهاش باید از جادهی دوهزار گذر کرد. چه راهی دلخواهتر و رویاییتر از آن؟ جادهای که مارپیچگونه از میان انبوهی از درختان میگذرد و خیال هر نگرندهای را تا دورهای ناپیدا میبَرد. انگار با جهانی دیگر که سراپا زیبایی و شکوه و سبزینه است، رودررو شدهایم.
از دیگر چشمبندیهای دشت دریاسر، چشمههای فراوانی است که از زمین میجوشند و دشت را آکنده از آبی زلال و جاری میسازند. در فصل بهار فراوانی چشمهها بدان اندازه است که زمینی خشک و بیآب، که بتوان در آن به آسودگی پا گذاشت و گذر کرد، پیدا نمیشود. آن چشمههای سِحرانگیز از دل بلندیهای کوه سیالان سرازیر میشوند و دشت دریاسر را سیراب و پُرآب میسازند. خوشا چنین دیدنیای!
بهارِ دشت دریاسر با گلهای بابونهاش زیباتر است؛ بهویژه در ماه فرحبخش و شادیآور اردیبهشت. در آن زمان، از یکسو طراوات و تازگی بهاران را باید دید و چشید و تازه شد، از دیگرسو گلهای بابونه را تماشا کرد که با هر وزش ملایم و دلنواز اردیبهشتی سر به اینسو و آنسو خَم میکنند و هر نگرندهای را مست و از خودبیخود میسازند. خوشا چنین سرمستیای!
آنهایی که میگویند دشت دریاسر در میانهی بهار «بهشت اردیبهشتی ایران» است، سخن درستی بر زبان میآورند. بهشتی زمینی دیدنیتر از دشت گلهای بابونهی دریاسر یافت نمیشود! رنگ زرد بابونهها و سبزی چمنهای خودرو و نسیم خوشی که میوزد، کجای دیگر یافتنی است؟
بابونهها تا بلندای 30 سانتیمتر قد میکِشند و سرتاسر دشت دریاسر را میپوشانند. بوی آنها خوش و هوشرُباست. ویژگی درمانگری نیز دارند و دَمنوش بابونهای را برای آرامشبخشی کممانند میدانند. برای آنهایی که گرفتار بیخوابی هستند نوشیدن یک استکان از چای این گل، درمانی است که از پسِ هیچ دارو و قرصی برنمیآید! این را ما نمیگوییم، پزشکانی میگویند که بیماران بدخوابشان را به نوشیدن چای بابونه دلگرم میکنند. برگهای بابونه بلند است. بر روی هر شاخهی آن سه برگ دیده میشود و گاهی نیز دو برگی است. گلهای بابونهای سفیدرنگاند.
بهار را باید با رفتن به دشت دریاسر تنکابن گذراند و گلهای بابونهاش را بویید تا دریافت آنهایی که در شهرهای پُردود و دَم زندگی میکنند و با هر نفَسی که میکِشند سَم را به ریههای خود میبَرند، تا چه اندازه زیباییهای طبیعت و حالوهوای خوش آن را از کف میدهند.
دریاسر بهاران بیهمتایی دارد. تابستانهایش با روزهای گرم و شبهای بسیار سرد سپری میشود. زمستاناش یخبندان است و ماندن در چنان سرمایی شدنی نیست. شبهای دریاسر ستارهباران است و هر آن باید چشمبهراه شهابی بود که تند و شتابان گذر میکند.
در ماه اردیبهشت هر سال، دشت دریاسر و گلهای بابونهاش میزبان گردشگران فراوانی بود. به همین بهانه جشنوارهای در آنجا برپا میشد و گروهگروه مردم ِ دوستدار طبیعت به آن سو میرفتند تا به حالی خوش و شاد بازگردند؛ تا آن که سروکلهی ویروس کرونا پیدا شد و جشنواره را برهم زد و دشت دریاسر، بهناچار، بر روی گردشگران بسته شد. بد هم نبود؛ دشت و طبیعت و گل و گیاهان میتوانند در نبودِ آدمیان نفسی آسوده بکِشند! پیش از ویروس کرونا، در اردیبهشت هر سال نزدیک به 30 هزار تَن از دشت دریاسر دیدن میکردند. کسی چه میداند؟ شاید کرونا به پایان رسید و باز برای دیدن و سیراب شدن از زیباییهای زیستبوممان به دریاسر رفتیم و به گلهای بابونهاش درودی دوباره گفتیم!
*با بهرهجویی از: گزارش خبرگزاری «ایرنا» و نوشتار تارنمای «کجارو».