لوگو امرداد
نامه‌ی اعتراضی باستان‌شناسان کشور، به رییس مجلس

طرح استفاده‌ی بهینه از اشیاء باستانی و گنج‌ها یا سپردن تیغ به دستِ زنگی مست

dafineباورکردنی نیست که شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به‌جای جلوگیری از به تاراج رفتن میراث تاریخی و فرهنگی کشور، طرحی را پیشنهاد دهند که راه را بر به یغما رفتن این یادمان‌ها باز و از آن به عنوان استفاده‌ی بهینه از این آثار یاد کنند. ارایه این طرح نابخردانه و حتا غرض‌مند گویی که تنها در قالب یک طرح پیشنهادی باقی بماند و راه به جایی نبرد مایه‌ی نگرانی مردم و دل‌سوزان فرهنگ و نشانه‌ی پایبند نبود پیشنهاددهندگان به پاسداری از مرزهای فرهنگی و میراث ارزشمند آن است. در این میان نخستین پرسشی که پیش‌می‌آید این است که: آیا ‌امضاکنندگان به تاریخ، فرهنگ، تمدن و هنر کشورشان دل‌بستگی‌ دارند؟

در همین راستا شماری از استادان باستان‌شناسی دانشگاه‌های سراسر کشور در نامه‌ای سرگشاده به محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی درباره‌ی طرحی با عنوان «استفاده‌ی بهینه از اشیاء باستانی و گنج‌ها» ابراز نگرانی کرده و خواستار لغو این طرح شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، ۶۱ تَن از استادان باستان‌شناسی سراسر کشور با امضای این نامه، اعتراض آشکار خود را نسبت به این طرح اعلام کرده‌اند. ۴۶ نماینده مجلس طرحی را با نام «استفاده‌ی بهینه از اشیاء باستانی و گنج‌ها» به رییس مجلس ارایه کردند. آگاهان می‌گویند که «نگاه سطحی آن به موضوع میراث تاریخی ایران با عنوان گنج و عتیقه» واکنش‌برانگیز شده است. بسیاری بر این باورند طرح نمایندگان مجلس به حفاری‌ها و قاچاق‌های غیرمجاز، رسمیت و پذیرش قانونی می‌بخشد. این طرح درحالی از سوی برخی نمایندگان به انگیزه تبدیل ایران به هاب خرید و فروش اشیا تاریخی و جلوگیری از قاچاق به جریان انداخته شده که مغایریت کامل با قوانین کشور دارد.

امضاکنندگان طرح، ناآگاه از ابتدایی‌ترین مسایل باستان‌شناسی‌اند
در متن نامه سرگشاده شماری از استادان باستان‌شناسی به محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی آمده است: «اخیرا و به صورت مکتوب طرحی مشاهده شده است با عنوان “استفاده‌ی بهینه از اشیاء باستانی و گنج‌ها” که توسط تعدادی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی تدوین شده و گویا قرار است تا با طی کردن مراحل اداری، روال قانونی خود را در مجلس محترم طی کند. تنها یک نگاه گذرا به طرح از جانب هر دانش‌­آموخته‌ی باستان‌شناسی کافی‌ست تا روشن سازد که تهیه­‌کنندگان طرح یادشده، نه تنها از بدیهیات و الفبای رشته‌ی باستان‌شناسی بی‌اطلاع بوده‌اند، بلکه از مشاوره‌ی هیچ‌یک از نهادهای رسمی باستان‌شناسی کشور (پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی در پژوهشگاه میراث فرهنگی، انجمن علمی باستان‌شناسی ایران، کارگروه باستان‌شناسی در وزارت علوم) نیز کوچکترین بهره‌ای نبرده‌اند؛ نفس حضور واژه‌ی سخیف و گمراه‌کننده “گنج” در عنوان طرح، خود بسیار گویاست».
امضاکنندگان در ادامه افزوده‌اند: «صرف نظر از مغایرت‌های آشکار و واضح طرح یادشده با قوانین مصوب جمهوری اسلامی ایران، همچون: لایحه قانونی راجع به جلوگیری از انجام اعمال حفاری‌های غیرمجاز و کاوش به قصد به دست آوردن اشیا عتیقه و آثار تاریخی و بند ۱۴ سیاست‌های کلی قضایی مصوب 28/7/ 1381 ابلاغی مقام معظم رهبری (بازنگری در قوانین برای کاهش عناوین جرایم و کاهش استفاده از مجازات زندان)، لازم است از منظر فنی و آموزشی نکاتی چند درباره‌ی به اصطلاح مزایای ذکرشده از جانب نویسندگان طرح در صفحه سوم طرح یادشده به استحضار رسانده شود. ­
نخستین برتری (:مزیت) این طرح این‌گونه عنوان شده است: «تبدیل شدن ایران به هاب منطقه‌ای خرید و فروش آثار باستانی و ورود ارز به کشور». خرید و فروش آثار باستانی؟ توسط چه کسانی؟ آیا جز این است که میراث فرهنگی کشور عزیزمان ایران مایه‌ی مباهات، غرور و افتخار هر ایرانی در سراسر جهان بوده و هست؟ آیا مواریث فرهنگی کشور عزیزمان جزو ناموس ملی ما محسوب نمی‌شوند؟ کدامین کشور با سابقه تاریخی همچون ایران را سراغ دارید تا با حراج نوامیس ملی و فرهنگی خود اقدام به ارزآوری کرده باشد؟ در مقدمه‌ی طرح، اشاره شده که در کشورهای مصر و انگلستان چنین قوانینی به تصویب رسیده است. تنها یک نگاه به وبگاه دولت بریتانیا درخصوص وظایف شهروندان در قبال کشف آثار باستانی و اطلاع‌رسانی به نزدیکترین مسوول مربوطه، حاکی از کذب بودن چنین ادعاهایی است».
باز گفته شده است: «ایجاد ردیف درآمدی جدید برای وزارت گردشگری و میراث فرهنگی برای خرید و حفظ آثار باستانی» عطف به توضیح درباره‌ی بند نخست، اساسا نفس درآمدزایی از مواریث ملی و فرهنگی کشور، از طرف هیچ فرد ایرانی با وجدان و آگاهی قابل پذیرش نبوده، نیست و نخواهد بود. مضافا این‌که وزارت محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی همواره در خلال سالیان گذشته به دلیل قلت بودجه، قادر به آزادسازی محوطه‌های باستانیِ واقع در املاک شخصی افراد از طریق پرداخت وجه نبوده است و بی‌شمار محوطه و بافت بی‌نظیر باستانی به همین دلیل از بین رفته‌اند. حال این وزارتخانه چگونه و با کدام بودجه می‌خواهد برای خرید این آثار اقدام کند؟ وظیفه‌ی ذاتی وزارت میراث فرهنگی، حفاظت از کیان مواریث ملی است، نه مشارکت در به تاراج دادن آن‌ها»
در بند دیگرطرح یادشده گفته شده: «اشتغال‌زایی فراوان برای فارغ‌التحصیلان رشته‌های مرتبط با تاریخ، گوهرشناسی و باستان­‌شناسی». بی‌تردید این بند از بخشِ مزایای یادشده برای طرح مذکور می‌­تواند خطرناک‌ترین بخش طرح تلقی شود. پرواضح است که نویسندگان محترم طرح حتی یک‌بار هم در طول حیاتشان یک ۲۴ ساعت را با یک گروه کاوش باستان‌شناسی سپری نکرده‌اند تا دریابند اساسا هدف از انجام کار میدانی باستان‌شناسی چیست؟ چگونه شکل می‌گیرد؟ چه مقدمات و مراحل اداری‌ای دارد؟ چطور و با چه استانداردهایی در عمل به انجام می‌رسد؟ ثبت و ضبط و تشکیل بانکِ داده چیست؟ حفاظت حین و پس از کاوش چیست؟ کاوش باستان­‌شناسی توسط باستان‌شناسان زبده چگونه و با چه مهارت‌هایی انجام می‌شود؟ این مهارت‌ها چگونه کسب می‌شود؟ نمونه‌برداری چیست و چگونه انجام می‌شود؟ مراکز و آزمایشگاه‌های کار روی نمونه‌ها در ایران و جهان کدامند؟ و ده‌­ها مورد دیگر».
نویسندگان نامه در ادامه افزوده‌اند: «به استحضار نمایندگان محترم در خانه ملت رسانده می‌شود باستان‌شناسان فعال در حوزه‌ی کاوش‌های میدانی در ایران نه تنها ملزم به تحصیل در رشته‌ی باستان‌شناسی به مدت حداقل ۱۱ سال (تا اخذ مدرک دکتری) بوده، بلکه صرف در دست داشتن مدرک دکتری نیز آنان را مجاز به انجام کار کاوش نمی‌سازد. این عزیزان در طول تحصیل و پس از آن سال‌ها در هیأت‌های باستان‌شناسی از پایین‌ترین مرتبه (عضو ساده‌ی هیأت) تا بالاترین رتبه (معاون هیأت) به کار و کسب تجربه می‌پردازند. هر دوره‌ی باستان‌شناسی (عصر سنگ، عصر یکجانشینی در پیش از تاریخ، ادوار تاریخی و شاهنشاهی‌ها، ایران پس از اسلام) مختصات و ملزومات کار میدانی مخصوص به خود را می‌طلبد که استانداردهای خاص خود را دارد. تنها پس از اخذ مدارج تحصیلی یادشده، سال‌ها کسب تجربه و داشتن رزومه‌ای کارآمد، پژوهشکده‌ی باستان­‌شناسی به عنوان تنها نهاد واجد صلاحیت در صدور مجوز قانونی کاوش، اقدام به بررسی صلاحیت فرد کرده و پس از طرح موضوع در جلسات شورای تخصصی پژوهشکده در حضور متخصصان نامدار هر حوزه به فرد ذی‌صلاح، مجوز کاوش داده می‌شود. شایان اشاره است، نظر به حساسیت فوق‌العاده مواد فرهنگی باستانی و ماهیت عمل کاوش که امری تخریبی است، صدور این مجوزها با حساسیت‌های علمی فوق‌العاده‌ای همراه است. به بیانی دیگر پر بی‌راه نیست اگر ادعا شود که کاوش باستان‌شناسی از منظر دقت، ظرافت، روش‌شناسی و تجربه‌ی علمی/عملی قابل مقایسه با عمل جراحی چشم یا قلب است که تنها متبحرترین و حاذق‌ترین پزشکان متخصص قادر به انجام صحیح آن هستند. حال تنها کافی‌ست همین ذکر مختصر از پیچیدگی و تخصصی بودن موضوع کاوش‌های باستانی را با موارد مطروحه در ماده‌­های شماره ۳ و ۴ طرح یادشده (گذراندن دورۀ کوتاه مدت کاوشگری باستان‌شناسی!!) مقایسه کرد تا متوجه شد عزیزان نگارنده‌ی طرح تا چه میزان از کم و کیف کار باستان‌شناسی بی‌اطلاع بوده‌­اند».

این طرح مانند سپردن تیغ به دست زنگی مست است!
در ادامه‌ی این نامه آمده است: «نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی! در باستان‌شناسی، کشف اشیاء باستانی و خود اشیاء به خودی خود اهمیت ندارند، بلکه نحوه‌ی کشف، خاک و نهشته‌ای که اشیاء از آن‌ها به دست آمده، رابطه‌ی اشیاء باستانی با یکدیگر، استاندارهای کاوش، ثبت و ضبط دقیق، مطالعات علمی و آزمایشگاهی روی شی و نگارش ماحصل این موارد است که اهمیت دارند و بدیهی است این موارد تنها از عهده‌ی باستان‌شناسان متخصص و باتجربه برخواهد آمد و نه هر فردی که در دوره‌ یادشده شرکت کرده باشد. به عبارت ساده‌تر، برخلاف تصور غلط رایج، هدف باستان‌شناسی گنج‌یابی! یا پیداکردن دفینه نیست، بلکه هدف اصلی بازسازی نظام زیستی/معیشتی و … اجدادمان است. سپردن چنین فرایند پیچیده و تخصصی به افراد مطابق با موارد مطروحه در ماده‌های شماره ۳ و ۴ طرح یادشده، درست به مثابه تیغ به کف زنگی مست دادن است».

نویسندگان درباره‌ی بند دیگر طرح افزوده‌اند: «این که گفته‌شده: «حفظ گنجینه تمدنی و میراث باستانی از تخریب‌ها و کاوش‌های غیرکارشناسی» است، پر واضح است نظر به شرحی که در بخش پیشین بدان اشاره شد، اجرای این بند نه تنها از تخریب‌ها و کاوش‌های غیرکارشناسی جلوگیری نمی‌کند، بلکه درست به مثابه شرکت­ دادن همه‌ی تخریب‌گران و غارتگران آثار ملی و فرهنگی کشور

عزیزمان ایران، در انجام این کار است. این طرح به نوعی به سودجویان و عتیقه‌جویان در قبال اخذ مدرکی در ازای شرکت در دوره‌های کاوش (به جای ۱۱ سال تحصیل و سال‌ها شرکت و کسب تجربه در محوطه‌های باستانی) اجازه خواهد داد تا این‌بار رسمی و تحت نام قانون به غارت و آسیب‌رسانی به آثار باستانی و مواریث ملی کشورمان بپردازند. بیان چنین استدلالی در طرح یادشده درست به مانند آن است که گفته شود: چون سودجویانی بدون داشتن مدارج و مدارک حرفه‌ای به انجام طبابت می‌پردازند، برای جلوگیری از این امر، این افراد یا دیگر افراد با در دست داشتن مدرک کارشناسی ارشد و گذراندن دورۀ فشردۀ طبابتِ مورد تایید وزارت بهداشت! می‌توانند به این مهم دست یابند!! پس سال‌ها تحصیل و کار و مرارت و کسب تجربه و… در رشتۀ پزشکی چه می‌شود؟ تنها فرق در این میان آن است که آن یکی منجر به مرگ انسانی می‌شود و این یکی منجر به نابودی مواریث فرهنگی.
بند دیگر طرح: «حفظ گنجینه تمدنی و میراث باستانی از فروش به ثمن بخس به دلالان و قاچاقچیان» این فرموده، درست مصداق ما ز یاران چشم یاری داشتیم… است. درست زمانی که باستان‌شناسان و دوستداران فرهنگ غنی ایران عزیز منتظر بودند تا نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی با تاکید بر انجام قوانین موجود، با هرگونه خرید و فروش و قاچاق آثار باستانی به شدت مقابله کرده و مرتکبان را به دستگاه قانون معرفی کنند، آن‌گاه با استدلالی به غایت ضعیف و تنها با نگاهی مادی به اشیای فرهنگی، در پی کمتر شدن سود دلالان و قاچاقچیان عتیقه و حتی درآمدزایی از این طریق برای دولت هستند. نمایندگان محترم خانه ملت، مستحضر باشید اصل فراموش‌شده در ایران که منجر به چنین نابسامانی شده است، عدم مقابله‌ی درست نهادهای ذی‌ربط با پدیده‌ی شوم گنج‌یابی و قاچاق آثار باستانی است. قوانین مکفی و کارآمد هستند، اما در عمل اجرا نمی‌شوند. از همین روی است که شاهد حضور هزاران صفحه رسمی گنج‌یابی و تبلیغ فلزیاب در فضای مجازی هستیم، بدون آن‌که شاهد برخوردی از جانب پلیس فضای مجازی باشیم. یگان‌های حفاظت میراث فرهنگی هر روز و هر هفته ده‌ها قاچاقچی را بازداشت کرده و به قانون می‌سپارند و قضات در ظرف چند روز رای به برائت می‌دهند و ده‌ها مورد از این دست».
نویسندگان نامه در پایان گفته‌اند: «نمایندگان محترم ملت ایران در مجلس شورای اسلامی! دیر زمانی‌ست که عنان محافظت از دستاوردها و مواریث فرهنگی ایران عزیزمان از کف متولیان امر خارج شده است. شمار محوطه‌های باستانی آسیب‌دیده و به تاراج‌رفته از عدد خارج است و تنها چارۀ کار، اقدام به مُر قانون است نه تغییر آن به نفع طرف سودجو. امضاء­کنندگان این نامه که از اعضای هیات علمی گروه‌های باستان‌شناسی سراسر کشور هستند، ضمن بیان اعتراض علنی و آشکار خود نسبت به این طرح، با اعتماد و وثوق کامل به مدیریت و درایت موجود در بدنه‌ی مجلس شورای اسلامی محترم، امید دارند تا با منفک کردن این طرح، متخصصین دلسوز را در پیشبرد اهداف بلند و متعالی باستان‌شناسی در این سرزمین یاری رسانید».

امضاکنندگان:

۱-رضا نوری شادمهانی، مدیر گروه باستان­‌شناسی دانشگاه کاشان

۲-سامان فرزین، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه بیرجند

۳-جواد علائی مقدم، استادیار گروه باستان­‌شناسی دانشگاه زابل

۴-حمید حسنعلی پور، استادیار گروه باستان­‌شناسی دانشگاه زابل

۵-حسن فاضلی نشلی، استاد تمام گروه باستان­‌شناسی دانشگاه تهران

۶-جواد حسین‌زاده ساداتی، استادیار گروه باستان‌شناسی، دانشگاه کاشان

۷- محمود حیدریان، دانشیار گروه باستان­‌شناسی دانشگاه شهرکرد

۸- مرتضی عطایی، استادیار گروه باستان­‌شناسی دانشگاه مازندران

۹- علیرضا خسروزاده، دانشیار گروه باستان­‌شناسی دانشگاه شهرکرد

۱۰- سرور خراشادی، استادیار گروه باستان­شناسی دانشگاه تربیت مدرس

۱۱- مصطفی ده­پهلوان، دانشیار گروه باستان­‌شناسی دانشگاه تهران

۱۲- روح­الله شیرازی، دانشیار گروه باستان‌­شناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان

۱۳- حسینعلی کاوش، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه زابل

۱۴- سجاد علی بیگی، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه رازی کرمانشاه

۱۵- حسنعلی عرب، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه هنر شیراز

۱۶-موسی سبزی، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه لرستان

۱۷- عباس مترجم، دانشیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه بوعلی همدان

۱۸- حجت دارابی، دانشیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه رازی کرمانشاه

۱۹- محمد بهرامی، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه لرستان

۲۰- اسماعیل همتی ازندریانی، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه بوعلی همدان

۲۱- رحمت عباس‌نژاد، دانشیار گروه باستان شناسی دانشگاه مازندران

۲۲- کاظم ملازاده، دانشیار گروه باستان شناسی دانشگاه بوعلی همدان

۲۳- مژگان جایز، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه تهران

۲۴- حامد وحدتی‌نسب، استاد تمام و مدیر گروه باستان‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس

۲۵- کوروش محمدخانی، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی

۲۶- بابک رفیعی علوی، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه هنر اصفهان

۲۷- حسین صدیقیان، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه لرستان

۲۸- علی بیننده، استادیار و مدیر گروه باستان شناسی دانشگاه بوعلی همدان

۲۹- محمد قمری فتیده، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه مازندران

۳۰- میثم لباف خانیکی، دانشیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه تهران

۳۱- میترا شاطری، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه شهرکرد

۳۲- احمدعلی اسدی، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه هنر شیراز

۳۳- سیدمهدی موسوی نیا، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه نیشابور

۳۴- اسماعیل اسماعیلی جلودار، دانشیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه تهران/رئیس انجمن علمی باستانشناسی ایران

۳۵- نگین میری، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی

۳۶-سید میلاد هاشمی سروندی، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس

۳۷- مجید ساریخانی، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه شهرکرد

۳۸- سیدمهدی میری، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه زابل

۳۹- مژگان خانمرادی، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه تهران

۴۰- حسن باصفا، دانشیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه نیشابور

۴۱- حمیدرضا ولی‌پور، دانشیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی

۴۲- حسین کوهستانی اندرزی، استادیار و مدیر گروه باستان‌شناسی دانشگاه بیرجند

۴۳- رقیه رحیمی سرخنی، استادیار دانشکده میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری دانشگاه مازندران

۴۴- علی شجاعی اصفهانی، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه اصفهان

۴۵-رضا ناصری، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه زابل

۴۶- امیرصادق نقشینه، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی

۴۷- سید مهدی موسوی، استاد تمام گروه باستان‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس

۴۸- هایده لاله، دانشیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه تهران

۴۹- نصیر اسکندری، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه تهران

۵۰- سعدی سعیدیان، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان

۵۱- حمید عزیز، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه جیرفت

۵۲-حسین سرحدی دادیان، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه زابل

۵۳- میثم شهسواری، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه جیرفت

۵۴- کامیار عبدی، دانشیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی

۵۵- سعید امیرحاجلو، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس

۵۶- یعقوب محمدی فر، استاد تمام گروه باستان‌شناسی دانشگاه بوعلی

۵۷- سیدرسول موسوی حاجی، استاد تمام گروه باستان‌شناسی دانشگاه مازندران

۵۸- حکمت‌الله ملاصالحی، استاد تمام گروه باستان شناسی دانشگاه تهران

۵۹- اکبر عابدی، استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه تبریز

۶۰- بهرام آجرلو، دانشیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه تبریز

۶۱- حسن نامی، دانشیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه نیشابور

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

3 پاسخ

  1. تمنا دارم بیشتر این مسئله رو رسانه ای کنیم با هدایت شما

  2. سپاس بز امزداد که انرا رسانه ای کرد و سپاس و دروذ بر این بزرگان ایران که قلبشان برای ایران میتپد و به فکر اینده کودکان این مرز و بوم هستند . امیدوارم با پشتیبانی مردم این طرح ایران ستیز در نطفه خفه شود . کاش نماینده گان بفکر مردم و اینده ایران بودند تا …

  3. خواهشن باز نشر بدید و یک نامه سرگشاده به مقامات و مجلس بنویسید و جلوگیری از این طرح ضد ملی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-01-30