ایران با تاریخ کهن و پربارش یادمانها و سازههای تاریخی و فرهنگی پرشماری را در دل خود جای داده است. سازههایی که هرکدام یادآور شکوه فرهنگ و تمدنی برجایمانده از گذشتههای دور و نزدیک تاریخی است. این سازهها در درازای زمان دچار آسیبهای طبیعی و غیر طبیعی میشوند و برای نگاهداری از آن ها مرمت کارشناسیشده، تخصصی و بهینه بایستگی دارد. نیاز به یادآوری نیست کشوری با این پیشینهی تمدنی و این شمار یادمان تاریخی باید در زمینهی مرمت بنا و آثار در میان کشورهای جهان پیشرو باشد. با اینهمه همواره دیده میشود که بسیاری از سازههای نیازمند مرمت از مرمت اصولی بهرهمند نمی شوند و حتا گاه این مرمتها به مرور آسیب بیشتری به سازه میرسانند.
به گزارش ایسنا، یک کارشناس مرمت بر این باور است که مرمت در ایران گرفتار چرخهی معیوب شده است؛ برای «قلعه پرتغالیها» در جنوب ایران، دیوارهایی از نوع بناهای کوهستانی ساختهاند. «مسجد جامع عتیق شیراز» با تعمیرات گسترده و غیراصولی از میان رفته و مخدوش شده است. «خانه طباطباییهای کاشان» با نوسازیهایی که شده گردشگران را گمراه میکند و در خانه خشتی «ملکالتجار» هتل سنگینی بارگذاری کردهاند که معلوم نیست آبریزهای آن کجا میرود؟
استراتژی مرمت در ایران چیست؟
ذاتالله نیکزاد، هموند (:عضو) هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و کارشناس مرمت، در گفتوگو با ایسنا، با ارزیابی وضعیت مرمت بناهای تاریخی در ایران، دربارهی عواملی که موجب شدهاند مرمت در چرخه معیوبی گرفتار شود، گفت: در آغاز باید بیندیشیم چه معیارهایی برای ارزیابی وضعیت مرمت وجود دارد، از دید من با دو معیار میتوان به ارزیابی مرمت پرداخت، یکی معیار بنیادی و دیگر معیار علمی- فنی است. در زمینهی معیار بنیادی باید اندیشید که مرمت در ایران دارای استراتژی است یا خیر؟ به نظر میرسد از این دید مرمت در ایران دچار ضعف است. ابتدا باید تعیین کنیم استراتژی مرمت واقعا چه هست و مرمت به کدام سمت و سو حرکت میکند. با توجه به تعداد انبوه آثار تاریخی که در سراسر ایران داریم، مرمت در ایران کار گستردهای بهشمار میآید.
این کارشناس مرمت افزود: در زیر استراتژی، ماموریت مرمت در درجهی نخست، این است که به نجات و شناخت اثر تاریخی بینجامد. مرمت بنای تاریخی تنها یک کار فنی نیست، بلکه با شواهد تاریخی نیز سر و کار دارد و سازهی تاریخی شاهدی بر رویدادهای گوناگون دورههای تاریخی است. به این صورت که اگر به یک بنای تاریخی برای مرمت کردن دست میزنیم، اگر دقیق و عالمانه نظر بیفکنیم، ناشناختههای آن سازه باید آشکار شود. آیا مرمت امروز ما بر چنین استراتژیای استوار است؟ آیا مرمتهای ما به شناخت آثار تاریخی میانجامد؟ برای پاسخ باید این موضوع را از دو دید بررسی کنیم، نخست اینکه یک اثر پس از مرمت به شناخت ما افزوده و نشانهها و شواهد تاریخی که در بنا وجود دارد آشکار شده باشد. دوم اینکه اسنادی تهیه شده باشد که داشتهها و دادههای گوناگونی از بنا را عرضه کند و در پایان برخی خروجیهای پژوهشی مانند کتاب، مقاله و… به ثمر رسد، اما امروز کمتر با این موضوع روبهرو هستیم و اگر به انتشارات حوزه تاریخ و مرمت سر بزنیم، مقالهها و کتابهایی که در حین مرمت و یا پس از مرمت یک بنا منتشر شده باشند، خیلی کم و انگشتشمار هستند و حتا گزارشهای مرمتی درخوری فراهم نمیشود.
نیکزاد با بیان اینکه استراتژی بعدی مرمت، بهرهبرداری اصولی و منطقی از یک سازهی تاریخی است، افزود: این استراتژی مساله خیلی مهمی است. بناهای تاریخی فراوانی در ایران داریم که به هتلها، اقامتگاههای بومگردی، رستورانها و … دگرگون شدهاند. برخی از این تغییر کاربریها منطقی است، اما برخی دیگر نه! این روزها خانههای تاریخ بسیاری به هتل تبدیل شدهاند و برای این تغییر دستکاریهای بسیاری در بنا انجام شده است. در چنین مرمتهایی هدف اقتصادی به عنوان هدف اصلی مرمت در نظر گرفته میشود. هدف اقتصادی اگر در کنار اهداف دیگر قرار نگیرد، مسالهساز میشود.
بهگفتهی این کارشناس مرمت، مساله دیگری که در امر مرمت باید به عنوان یک استراتژی توجه شود این است که هر ساله پروژههای مرمتی باید در کنار کار اجرایی، باعث تقویت بنیه کارشناسی و تخصصی کشور شود.
او در این باره توضیح داد: در کنار پروژههای مرمتی باید کارشناسها آموزش ببینند و مرمتگران تجربه کسب کنند. یکی از معضلاتی که در حال حاضر با آن روبهرو میشویم کمبود استادکاران ماهری است که دارندگان دانش مرمت به معنای سنتی و تاریخیاند و این معضل یکی از بحرانهای مرمت ایران در آینده خواهد بود. تربیت کارشناسان حوزه مرمت بردوش دانشگاهها گذاشته شده است، درحالیکه دانشگاهها تا اندازهی زیادی از جامعه اجرایی مرمت جدا هستند و ارتباط آنها با یکدیگر ساختارمند نیست و وارون (:برخلاف) کشورهای دیگر، دانشگاهها در پروژههای اجرایی مرمت حضور چندانی ندارند.
نیکزاد در دنباله یادآور شد: آنچه که مطرح کردم «استراتژی مرمت» است و باید این موضوع نقد شود که آیا در ایران استراتژی مرمت به معنای علمی آن گردآوری (:تدوین) شده است و مرمت در سراسر کشور به این سو حرکت میکند؟ من نمیتوانم به این پرسشها دقیق پاسخ بدهم، زیرا نیاز به مستنداتی دارد که با انجام پژوهشها به دست میآید، اما با توجه به اقدامات اجرایی در کار مرمت میتوان گفت که یک سردرگرمی در استراتژی مرمت در ایران وجود دارد.
او افزود: میراث فرهنگی هر سال برنامههای مرمتی زیادی در سراسر کشور دارد، اما در بسیاری از موارد این پروژهها مستمر نیستند و به صورت منقطع اجرا میشوند. در حالیکه مرمت یک کار مستمر و پیدرپی است. برنامههای مستمر میتواند ضمانتی باشد که مرمت بناهای تاریخی به صورت مطلوب پیش برود. همچنین بهرهبرادری از دانش و اصول مرمت باید سرلوحه کارهای مرمتی قرار گیرد و علوم و دانشهای مرمتی بهروز باشند و در پروژههای هر سالِ اجرایی مرمت به کار برده شوند.
در شمال ایران بسیاری از سازههای تاریخی به جای مرمت از نو ساخته شدهاند
او در بخش دیگری از سخنانش به حفظ اصالت سازهها در زمان مرمت و نقش کلیدی آن اشاره کرد و افزود: هرچند در ایران بر معیارهای علمی ـ فنی مرمت پافشاری (:تاکید) میشود، اما باید در نظر گرفت موضوعاتی همچون حفظ اصالت بنا در معیارهای علمی ـ فنی نقش مهمی دارند. در واقع در کارهای اجرایی مرمت نباید اصالت بنا از میان برود و حتا مرمت نباید به سمت نوسازی پیش رود. اصالت یک معیار مهم و پایهای برای سنجش مرمت اصولی سازههاست و با دورهها و زندگی تاریخی بناها سر و کار دارد. این روزها با بناهای تاریخیای روبهرو میشویم که در مرمت به اصالت تاریخی آنها اهمیت داده نشده است، مثلا در شمال ایران (مازنداران) بسیاری از بناهای تاریخی به جای مرمت از نو ساخته شدهاند. برج مقبرههای «ناصرالحق» و «شمس آل رسول» بدون توجه به اصالت تاریخیشان نوسازی شدند و برجهای «لاجیم» و «رسکت» بناهای یگانهای هستند که سنگنوشته(:کتیبه)های پهلوی و کوفی و ارزشهای بیجایگزین دیگری دارند، اما در مرمت آنها حساسیت کافی به خرج داده نشده است، در حالیکه مرمت چنین سازههایی باید با حوصله و صرف زمان بسیار انجام شود.
گفتنیست میزان دخالت مرمتگران در زمان مرمت بناهای تاریخی از عواملی است که این کارشناس مرمت آن را عامل مهمی برای تعیین مرمت اصولی و علمی دانست.
او در اینباره گفت: امروز دست گروههای مرمتی برای مرمت یک سازه بسیار باز است، در حالیکه یک مرمتگر باید با دست بسته یک بنا را مرمت کند؛ یعنی باید درک کند که هر کدام از ساختمایهها (:مصالح) و مواد بنا و جزییات آن تکرار ناشدنی هستند و تا اندازهی ممکن نباید تغییر کنند. این در حالی است که خیلی راحت با دست باز بسیاری از دیوارهها، آجرها، خشتها و … برداشته و با عناصر و ساختمایهی تازه جایگزین میشوند. یک اصل مهم در مرمت وجود دارد که اگر بهدرستی درک و رعایت شود، هیچ آسیبی به سازهی تاریخی نمیرسد، آن هم این است که در مرمت باید کمترین دخالت و بیشترین اثرگذاری انجام شود.
این کارشناس مرمت با پافشاری بر این که باید در زمان مرمت از بازسازی بناهای تاریخی پرهیز کرد، گفت: امروز روند مرمت بناهای تاریخی به سوی بازسازی آنها پیش میرود. بازسازی هم شرایط ویژهای درحوزه مرمت دارد و باید در موارد بایسته (:ضروری) از این روش بهره گرفت.
او یکی از راهکارهای اصولی شدن مرمت را نقد کردن آن دانست و گفت: مرمت در ایران به نقد نیاز دارد و این کار میتواند مرمت را به سوی اصولی شدن پیش ببرد. سالها پیش این مساله کلید خورد و پیرو آن یکسری نشستها و همایشهای نقد مرمت در ایران برگزار شد. در این نشستها صاحبان نظران درباره نقاط قوت و ضعف مرمت یک اثر تاریخی بحث میکردند. نقد یکی از پایههای مرمت را تشکیل میدهد و در زمان مرمت سازه نیز باید نقد و ارزیابی اصولی انجام شود تا مرمت بازیابی و کامل شود.
نیکزاد ادامه داد: اگر مرمت به راهی که در آن قرار گرفته است، ادامه دهد به مخدوش کردن آثار تاریخی میانجامد و وارونِ آرمان خود پیش میرود. حفاظت و مرمت یک واژه کلی است که هر کسی ممکن است تعبیری از آن داشته باشد. مرمت نباید موجب تغییر هویت یک بنا شود. ما یکسری بنای تاریخی همچون «مسجد شیخ لطفالله» داریم که یک اتفاق در معماری ایران بهشمار میرود و باید با حساسیت بسیار دربارهی آنها تصمیم گرفته شود، نه اینکه تصمیمات شخصی افراد در مرمت بناهای تاریخی دخالت داده شود. کمیتهها و شوراهای فنی برای این است که با روشهای رایزنی (:مشورتی)، سلیقههای شخصی به کمترین میزان خود برسد.
او با اشاره به وضعیت مرمت در گذشته و امروز، از چالش هایی که این روزها گریبانگیر مرمت بناهای تاریخی شده است، سخن گفت و افزود: مرمت در ایران در یک چرخهی معیوب گرفتار شده است. هماکنون نظام فنی اجرایی مختص بناهای تاریخی در ایران نداریم و این مسالهساز است. چند دهه پیشتر در این ارتباط معضل جدی در مرمت ایران وجود نداشت، از دهه چهل «ایزوئو» به ایران آمد و یکسری پروژههای مرمتی را اجرا کرد و سازمان ملی حفاظت از آثار باستانی برپایهی توان فنی که آن زمان وجود داشت و با شناخت و مهارت افرادی که در حوزهی مرمت فعال بودند، مرمت بناهای تاریخی را برپایهی اصولی که مدون شده بود، انجام میدادند و تا اوایل دهه هشتاد چنین رویهای جریان داشت. البته باید مرمتهای آن زمان هم نقد شوند تا معایب آنها هم روشن شود و دیگر تکرار نشود. اما تا یک جایی این روند میتوانست ادامه یابد و از زمانیکه پروژههای مرمتی گسترش یافت و با افزایش پروژههای عمرانی و خطرآفرینی پیرامون سازههای تاریخی رو به افزایش رفت، دیگر نمیشد مرمت را مانند گذشته پیش برد. پروژههای مرمتی به پیمانکاران سپرده شد و بعدها بخش خصوصی نیز در این زمینه فعال شد. در این شرایط، مرمت سازههای تاریخی در ایران نیاز به نظام فنی اجرایی ویژهای دارد، در حالیکه از نظام فنی اجرایی پروژههای عمرانی برای مرمت آثار تاریخی استفاده میشود. این نظام برای بناهای جدید و نوساز است و نه بناهای قدیمی و تاریخی که پیچیده و چند بعدیاند.
مناقصههایی که جان سازههای تاریخی را به خطر میاندازند
نیکزاد با انتقاد از مناقصهای شدن پروژههای مرمتی، گفت: پروژههای مرمتی به مناقصه گذاشته میشوند تا هر کسی با کمترین قیمت پیشنهادی برنده این مناقصه شود و مرمت بنای تاریخی را در دست بگیرد. این موضوع واقعا پذیرفته نیست و تا یک جایی بحثهای مالی، اداری و بودجه در امر مرمت مطرح است، اما تا کی میتوان به این بهانهها ادامه داد؟ آثار بیجایگزینی مانند «نارین قلعه» میبد که کمترین دیرینگی آثار برپاییاش به دورهی ساسانی و آثار پنهانش دستکم به هزاره چهارم پیش از میلاد میرسد، با برگزاری مناقصه مرمتش به پیمانکاری میرسد که پایینترین قیمت را پیشنهاد داده است و هیچ تخصصی در زمینه معماری خشت ندارد، افزونبر این پیمانکار تا پیش از پروژه، این سازه را از نزدیک ندیده است. ما درمییابیم که با چنین روندی چه فاجعهای در پروژههای مرمتی رخ میدهد.
او افزود: در اصل باید مناقصهها و مسابقههایی برای ایدههای مرمتی گذاشته شود و ایدههای برترِ گروه یا پیمانکاری برنده مناقصه شود که از توانایی علمی و اجرایی توامان برخوردار است، نه پیمانکارانی که هیچ سر رشتهای در مرمت ندارند یا به آن ورود پیدا نمیکنند، در اصل پیمانکاران امروز مرمت، بیشتر پیمانکاران عمرانی هستند. یک پیمانکار مرمت باید قدرت مطالعه، طراحی و حتا تغییر اصولی طرح مرمت در زمان انجام کار را داشته باشد؛ زیرا مرمت بهراستی یک کار شناور است و طرحهای مرمتی با طرح و ایدهی کلی و حتا با اجزا باید طوری طراحی شود که هنگام اجرا امکان اصلاح داشته باشد. سازههای تاریخی ناشناخته هستند و زمانیکه وارد مرمت آنها میشوند، چهره دیگری را به ما نشان میدهد. در مرمت یک بنای قاجاری، آثار دوره سلجوقی یا پیش از اسلام پدیدار میشود. در این شرایط پیمانکار سازه باید چه کند؟ اکنون گاه روی این آثار را میپوشانند و یا آن را مخدوش میکنند که زمان مرمت به درازا نکشد. کمتر پیش میآید که در این حال پژوهشی انجام شود. مرمت در این زمانها باعث تباه شدن آثار تاریخی میشود.
نیکزاد یکی دیگر از آسیبهای به مناقصه گذاشتن پروژههای مرمتی را حذف مرمتگران متخصص دانست و اظهار کرد: زمانیکه یک پروژه مرمتی به مناقصه گذاشته میشود و پیمانکاران پروژه را در دست میگیرند، مرمتگر در این فرآیند حذف میشود. در حالیکه این مرمتگر با دانش و تخصص خود در مرمت نقش کلیدی ایفا میکند و میتواند در هر مرحلهای کار مرمت را به مسیر درست پیش ببرد و هر جا نیاز باشد پروژهی مرمت را به سمت کمیتههای تخصصی و مشورتی ببرد. چند بنای تاریخی سراغ دارید که در میانهی راه پروژهی مرمت، به سوی کمیته تخصصی سوق داده شود؟ بیشتر در آغاز و پیش از اجرا، کمیتهها و شوراهای تخصصی تشکیل شده و دربارهی طرح و نقشه های مرمتگران و طراحان بحث میشود. در آنجا طرح مرمتی پس از اصلاح تصویب میشود، اما در اجرای طرح مرمت اعضای شورا و کمیته نقشی ندارند و بسیار ممکن است مرمتگر طراح هم باخبر نباشد و حضور نیابد. ماهیت وجود این شوراها و کمیتههای تخصصی این است که مرمت را سامان دهند، نهتنها طرحهای مرمتی را. در این میان ناظران مرمت واسطهای میان طرح و اجرا هستند که البته وجود ناظر مرمت زبده و کارکشته اهمیت دارد. منظورم ناظرانی نیستند که تنها صورت وضعیت رد میکنند. این دسته ناظران بیشتر وظایفشان این شده گزارش دهند پیمانکار چند متر مربع کار کرده است و طبق ریزقرارداد کار کرده است یا خیر؟ در حالیکه نظارت مرمت باید کیفی باشد نه کمی.
مرمت «عوامپسند» یا «غیرعلمی»؟
بهگفتهی این کارشناس، در شرایط کنونی نگهداری سازهها اهمیت بیشتری دارد و حفاظتهای اضطراری نیز اهمیت بالاتری پیدا میکنند تا مرمتهایی که عمیق و گستردهاند. بر همین پایه باید به جای پناه بردن به صرف اجرا در بناهای تاریخی به پژوهش در بناها افزوده شود.
نیکزاد ادامه داد: برای «قلعه پرتغالیها» با چشمانداز تاریخیاش، خیلی راحت دیوارهای تازهای که در جادههای کوهستانی هم مشاهده میشود، میسازند. یا برای بنای آرامگاه «یعقوب لیث» نمایی تازه همراه با ویرانکردن بخشهای قدیمی به اجرا در میآید. این رخدادها برای این پیش میآید که مرمت در ایران برپایهی پژوهش و حساسیت انجام نمیشود. در کنار کارهای خوبی که متخصصان و برخی مدیران دلسوز در مرمت ایران انجام میدهند، انبوه کارهای غیراصولی در جاهای گوناگون روی میدهد که باید متوقف شوند و مرمت از یک جایی به یک فرآیند منطقی و درست وارد شود.
او همچنین اصطلاح «عوامپسند» را برای برخی مرمتهای امروز گویا ندانست و گفت: نمیتوانیم مرمت «عوامپسند» داشته باشیم، مرمت مانند جراحی است و هیچوقت نمیتوانیم بگوییم یک پزشک جراحی «عوامپسند» کرده است. در مرمت، بنای آسیبدیده را میخواهیم درمان کنیم و در زمان درمان باید به شناخت دربارهی بنا برسیم. گاهی مرمت فراتر از جراحی یک پزشک است. بنابراین بیشتر میتوانیم درباره مرمتهای «غیرعلمی» و «مخرب» سخن بگوییم، مرمتهایی که حتی گردشگران هم آنها را دوست ندارند.
نیکزاد افزود: اگر گردشگران را به سازهههایی که مرمت علمی شدهاند مانند «مسجد جامع اصفهان» یا «مسجد جامع اردستان» ببریم از چنین فضایی لذت میبرند و صرفا محو زیباییهای بنا نمیشوند. این سازهها ارزشهای منحصر به فردی دارند، مانند کاشیکاریها و کتیبهها، اما موضوع دیگری هم مطرح است، گردشگری که وارد «مسجد جامع اصفهان» میشود تاریخ دوره پس از اسلام اصفهان را مرور میکند و با بنیادگذاران، معماران و صنعتگرانی (هنرمندانی) که در آبادانی چنین آثاری نقش داشتهاند آشنا میشود. شادروان پروفسور «اوژونیو گالدیری» با همین استراتژی مرمت این بنای با ارزش را انجام داد و مرمت آن به روشن شدن تاریخ این بنا انجامید و برگهای تازهای از تاریخ ایران پدیدار شد. شادروان دکتر آیت الله زاده شیرازی نیز در مرمت «مسجد جامع اردستان» همین کار را کرد و شواهد دگرگونیهای تاریخی این بنا را آشکار ساخت. در این صورت چشم و ذهن گردشگر به ارزشهای تازهای به جز آنچه که در ظاهر بنا وجود دارد، روشن میشود. در چنین مرمتهایی بنا برای شما زبان باز میکند و میتوانید رویدادهای تاریخی را در قالب کار معمار بینید و بشنوید، اما آیا همهی مرمتهای ما این چنین هستند؟ «مسجد جامع عتیق شیراز» که از سرآمدان آثار تاریخی ایران بهشمار میرود، هیچگاه روی مرمت علمی را به خود ندیده و بسیاری از ارزشهای تاریخی آن در پس نوسازیها و تعمیرات گسترده و غیراصولی از میان رفته یا مخدوش شده است و این روند اصلاح نمیشود. اگر به این موضوع توجه نشود با پدیدهای که در خانهی طباطباییهای کاشان رخ داد، روبهرو میشویم. گچبریهایی که هرگز در این بنا وجود خارجی نداشته است، به آن اضافه کردند و مخاطب و گردشگری که به آنجا میرود، گمراه میشود. بنابراین مرمت یک فرصت بزرگ برای بازخوانی یک اثر تاریخی است.
به خانه «ملکالتجار» رحم نکردند
این کارشناس مرمت در بخش دیگری از سخنانش دربارهی دگرگونی کاربری سازههای تاریخی و آسیبهای آن گفت: دگرگونی کاربریها باید برپایهی ماهیت بنا صورت بگیرد، در حالیکه کمتر شاهد این موضوع هستیم، مثلا خانقاه «چلبی اغلو» به مهمانسرا و هتل شد، در مسائل فنی آن بحثی نیست و مرمتهای اصولی در آن انجام شده، اما ماهیت دو کاربری گذشته و امروز در تضاد است. همچنین دگرگونی کاربریها باید با در نظر گرفتن توانمندیهای بنا انجام شوند. بناهایی در ایران هستند که هنگام تغییر کاربری اصلا به توانمندی آنها توجه نمیشود، بسیاری از بناها ظرفیت جمعیتپذیری و رفتوآمد بالایی ندارند، مانند خانه «ملکالتجار» که یک خانه خشتی زیبا و بیمانند در بازار یزد است، در این خانهی خشتی هتلی سنگین بارگذاری کردند که سوییتهای این هتل هر کدام سرویس بهداشتی و حمام جداگانه دارند، آبریزهای آن کجا میروند؟ یک بنای خشتی گنجایش این همه آب را دارد؟ حتا به پشتبام این خانه هم رحم نمیشود از آن هم به بهانههایی مانند تماشای آسمان کویر فضا میافزایند و استفاده میکنند. زیرزمینی که هرگز وجود نداشته است در زیر ساختمان کنده میشود که به فضای بیشتری دست یابند. از این دست مداخلات کم نیست. بنای تاریخی گنجایش و اندازهای برای استفاده دارد، مگر چه گناهی کرده که دست ما افتاده است؟ برای بارگذاری کاربریهای سنگین دخالتهای شدیدی در بنای تاریخی صورت میگیرد و این با مرمت همخوانی ندارد.
نیکزاد دربارهی «صندوق احیا و بهرهبرداری از آثار تاریخی و فرهنگی»، گفت: ایدهی این طرح که با طرح «پردیسان» آغاز شد و سپس به صندوق احیا و بهرهبرداری رسید خوب بود. برپایهی این طرح سازههای تاریخی که نفیس نیستند به بخش خصوصی واگذار و از سوی آنها مرمت و بهرهبرداری میشوند، اما این نوع مرمتها باید هم اصول و ضوابطی داشته باشند. واگذاری این سازههای تاریخی به بخش خصوصی باید با نظارت و پایشهای مداوم باشد، اما به دلیل اینکه نظارت و پایش دائمی روی این پروژهها انجام نمیشود، در بسیاری موارد دشواریهایی پیش میآید. مسالهی دیگر این است که آیا بهرهبرداران خصوصی صاحب صلاحیت داریم؟ برای این طرح باید سرمایهگذارانی پیدا کنیم که آرمانشان تنها بهرهوری مالی و بهرهکشی از سازههای تاریخی نباشد و در کنار استفادهای که از بنا میکنند از آن به خوبی هم نگهداری کنند. به نظر من بیشتر در این بخش دچار مشکل هستیم تا اصل تغییر کاربریهای بنا.
بخش خصوصی را تربیت و از ظرفیت دانشگاهها بهره ببرند
او با اشاره به عملکرد بخش خصوصی در حوزه مرمت، گفت: باید در مرمت از همهی توانمندیهای موجود در ایران استفاده کرد و بخش خصوصی هم بخشی از این توانمندیها است و نمیتوان آن را نادیده گرفت.سازههای تاریخی در ایران بسیار هستند و مرمت تمام آنها از توان دولت خارج است. همچنین عملکرد بخش خصوصی در مرمت آثار تاریخی هم مثبت است و هم منفی. ما آثار تاریخیای داریم که بخش خصوصی در مرمت آنها خوب عمل کرده است، از سویی سازههای داریم که عملکرد بخش خصوصی در آنها ضعیف بوده ست. بنابراین باید بخش خصوصی مراقبت و هدایت شود؛ چراکه با وجود سرمایهگذاری در مرمت همهی دانش و مهارت این حوزه را در دسترس ندارد. اگر بخش خصوصی بتواند مراقبت، تربیت و پرورش داده شود، میتواند عملکرد بسیار خوبی در حوزه مرمت داشته باشد.
این کارشناس مرمت با اشاره به به نقش دانشگاهها در رشد مرمت، پافشاری کرد: باید از توانمندیهای دانشگاهها برای مرمت در ایران استفاده شود. به این معنا که ارتباطی دو سویه میان دانشگاهها و نهادهای اجرایی مرمت ایجاد شود. دانشگاهها باید افزونبر آموزش رشتههایی چون مرمت و باستانشناسی، بهگونهی واقعی با مسایل مرمتی سر و کار پیدا کنند که بیگمان در آموزش و پرورش دانشجویان این رشتهها مؤثرتر خواهد بود. از سویی، نهادهای مرمتی از این فضا بهره میبرند. همچنین استفاده از گروههای خارجی و گروهای مشترک ایرانی ـ خارجی که امروز در برخی پایگاههای پژوهشی مانند تختجمشید تجربه میشود، با اهمیت است و میتواند به بالابردن سطح مرمت ایران یاری رساند و مرمت را از دایرهی بسته خارج سازد. همچنین باید به نیروی انسانی در مرمت توجه شود. آموزش مرمت، افزایش آگاهی و تخصص کسانی که در مرمت فعال هستند و تقویت دفترهای فنی در منطقههای گوناگون ایران، از عاملهای ارزشمندی هستند که میتوانند چالشها و مشکلات مرمت را حل کنند. امیدوارم رخدادهای خوبی در حوزه مرمت روی دهد و وضعیت آن سروسامان یابد.