لوگو امرداد
اصالت‌زدایی به نام مرمت و سامان‌دهی

بیانیه‌ی جامعه‌ی باستان‌شناسی درباره‌ی مرمت کارشناسی‌نشده‌ی دژ رشکان

rashkanچندی پیش کانال اینستاگرامی میراث‌باشی از مرمت دژ رشکانِ شهر ری که بنیادگذاری آن به روزگار اشکانیان می‌رسد، با لاشه‌سنگ و سیمان  خبر داد. به گفته‌ی این رسانه این رخداد شگفت در حوزه‌ی میراث فرهنگی نشان از رفتارهای غیرکارشناسانه با یادمان‌های کهن و نیاکانی کشور دارد. رخدادهایی که بارها درباره‌ی آن از سوی دل‌سوزان و کارشناسان این حوزه هشدار داده شده است.

در گزارشی که از سوی گردانندگان رویه‌ی فرهنگی «میراث‌باشی» در اینستاگرام منتشر شده است، علی فرحانی، عضو هیات علمی پژوهشکده باستان‌شناسی و از کاوشگران پیشین استان تهران درباره‌ی اینکه آیا چنین اجازه‌ای وجود دارد که دژی مانند رشکان را به نام مرمت بازسازی کرد؟ می‌گوید: «اصلا چنین حقی وجود ندارد. درباره‌ی محوطه‌هایی همچون دژ رشکان و امثالهم حفظ وضع موجود برای ما مهم است‌ نه این که آن‌ها را بسازیم و تبدیل به یک سازه عجیب و غریب کنیم.

استفاده از مواد و مصالح مناسب و همگون و سپردن کار به اهل و متخصص آن هم مهم است. ابتدا باید مطالعه و آسیب‌شناسی کامل انجام شود، سپس طرح حفاظت تهیه و تایید و در نهایت به اهلش سپرده شود.

او تاکید می‌کند: تثبیت وضع موجود از این جهت مهم است که ما نمی‌دانیم ورای آنچه امروز می‌بینیم چه چیزی وجود داشته،نه مستنداتی داریم نه عکسی، نه طرحی و نه حتی عکسی از یک سیاح و سفرنویس قدیمی، بنابراین ما اصلا مجاز به بازسازی این گونه محوطه‌ها نیستیم. اساسا پس از کاوش‌ها وضع موجود را تثبیت می‌کنیم و در صورت لزوم یک پوشش مناسب بر روی آن‌ها می‌زنیم تا از روند تخریب جلوگیری شود».

گفتنی‌ست مسوولان میراث فرهنگی تاکنون واکنشی به این خبر نشان نداده

اکنون و در پی نگرانی کنشگران حوزه‌ی میراث فرهنگی، جامعه‌ی باستان‌شناسی ایران درباره‌ی «دژ رشکان» و کارهای بایسته برای انجام در حوزه‌ی میراث‌فرهنگی و آثار باستانی بیانیه‌ای صادر کرده است.

به گزارش ایلنا،‌ در بیانه‌ی جامعه‌ی باستان‌شناسی ایران درباره‌ی «دژ رشکان» آمده است:

«روزی نیست که خبری تازه و تاثربرانگیز از تخریب و تاراج میراث فرهنگی ایران به گوش دل‌سوزان و علاقه‌مندان آن نرسد. از سدهایی چون چمشیر -که به تازگی آبگیری شد – که به جای فرصت پژوهش و استخراج اطلاعات در زمینه‌ی تاریخ و فرهنگ ایران، گورستان محوطه‌های تاریخی کشور می‌شوند، تا بافت‌های تاریخی شهری چون یزد و شیراز و… که سوداگرانه و به سبب بی‌مبالاتی نهادهای مسوول و ترک فعل آنان، برنامه‌ریزی نامناسب و ضعف نظارت تخصصی ویران می‌شوند. بناهای گوناگون و فراوان تاریخی همچون مسجد شیخ‌لطف‌الله و شاهعباسی اصفهان به دست افراد نابلد و در زدوبندهای اداری به نام مرمت و ساماندهی و بدون نظارت مناسب به ناشیانه‌ترین شکل اصالت‌زدایی می‌شوند.

به‌تازگی «مرمت» بخش‌هایی از بنای دژ رشکان و کهندژ ری (منطقه‌ی ۲۰ تهران) آه از نهاد کارشناسان و دوستداران مواریث تاریخی- فرهنگی برآورده است و شگفت‌آور اینکه تاکنون واکنشی از سوی نهادهای مسوول چون معاونت میراث فرهنگی کشور، اداره‌ی کل پایگاه‌ها میراث ملی و جهانی، پژوهشگاه میراث فرهنگی و از همه مهمتر اداره‌ی کل میراث استان تهران نسبت به تخریب، آسیب و لطمه به اصالت این اثر تاریخی- فرهنگی دیده نمی‌شود. دژ رشکان تازه‌ترین نمونه از زنجیره‌ی تخریب‌ها و وضعیت بیمار میراث فرهنگی ایران است. تصاویر منتشر شده خود گویاتر از واژه‌ها و توصیف‌هاست. مرمت بنای دو هزارساله با مصالح ناهمخوان و ناهمگن و استفاده از سنگ و سیمان! آن هم در دل پایتخت و نه گوشه‌ای دور دست. آشکارا دانش و تخصص به بازی گرفته می‌شود. مدیریت، نظارت، ارزیابی و پاسخ‌گویی هم که وجود ندارد. اتفاقی که به تدریج به روندی عادی در تشکیلات میراث فرهنگی ایران تبدیل شده است.

تردید نیست که متاسفانه بخش عمده‌ای از فعالیت‌های حفاظتی، مرمتی و ساماندهی بناها و محوطه‌های تاریخی کشور بدون نظارت کارشناسان و متخصصین انجام می‌شود. مراکز مسوول باید پاسخ‌گوی چنین فعالیت‌هایی که اصالت و ماهیت آثار تاریخی کشور را نشانه گرفته است باشند. افکار عمومی باید بداند چرا و چگونه با بودجه‌ی عمومی، آثار فرهنگی و تاریخی کشور چنین آسیب و لطمه می‌بینند. چگونگی انتخاب مجریان این برنامه‌ها، اجرا و نظارت بر آن‌ها اینک بیش از هر زمان مورد پرسش و ابهام جدی است. چرا پژوهشکده‌ی حفاظت و مرمت هیچ‌گونه نظارتی بر امور حفاظتی و مرمتی آثار تاریخی کشور ندارد و جایگاه آن در این ساختار نامناسب و ناکارآمد کجاست؟ چرا این مرکز علمی و اداری، مسوولانه به این رویه‌ی غلط اعتراضی نمی‌کند؟

جامعه‌ی باستان‌شناسی ایران، با ابراز تاسف و هشدار از آنچه بر میراث فرهنگی و تمدنی کشور می‌گذرد، مسوولیت‌پذیری و پاسخ‌گویی نهادهای متولی به‌ویژه معاونت میراث فرهنگی کشور، اداره‌کل حفظ و احیای بناها و محوطه‌های تاریخی، اداره‌ی کل پایگاه‌ها میراث ملی و جهانی، و مراکز استانی بویژه اداره‌کل میراث فرهنگی استان تهران را در مورد دژ رشکان خواستار است. همچنین از متخصصان و جامعه‌ی مرمت‌گران کشور دعوت می‌کند با نقد این رویه‌ی مرمتی، ضمن دفاع از اعتبار حرفه‌ای جامعه‌ی حفاظت و مرمت ایران که کارهای درخشان نیز در کارنامه‌ی خود دارند، درباره‌ی راه‌های پیشگیری از وقوع این اقدامات مخرب چاره اندیشی کنیم»

درباره‌ی دژ رشکان

نام دژ رشکان برگرفته از نام «اَرَشک» بنیاندگذار سلسله اشکانیان است. این دژ بیان‌گر هسته‌ی نخستین ری و ساخته شده از سنگ و ساروج است. پایتخت بهاره اشکانیان و جای برگزاری جشن‌های نوروزی ساسانیان. این دژ پس از اسلام، در دوره‌ی دیلمیان، از سوی فخرالدوله پسر رکن‌الدین دیلمی، بازسازی شده و از این‌رو به آن فخرآباد هم می‌‌گفتند.

بر فراز رشکان دژ دیگری هم وجود داشته که برخی باستان‌شناسان آن را برجای‌مانده‌ی دژ طَبَرَک می‌دانند که به‌دست طغرل سوم ویران شده است‌. اما سالیان گذشته شوربختانه بازمانده‌ی آن هم سراسر به خورد کارخانه سیمان داده شده و از آن تنها تک‌برجی سنگی بر فراز کوه رشکان برجای مانده است.

دژ رشکان  ۲۳۰۰ ساله، دیر زمانی است مورد بی‌مهری قرار گرفته است. نخستین بار اریک اشمیت باستان‌شناس آمریکایی که از سال‌های ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۵ سرپرست هیات کاوش‌های ری بود در این محوطه پژوهش‌هایی انجام داد.

پس از آن گمانه‌زنی‌هایی در سال ۶۲ از سوی علی‌اصغر میرفتاح، یحیی کوثری و هوشنگ خزاعی در رشکان انجام شد.

در همه‌ی این سال‌ها، تنها دو فصل کاوش در سال‌های ۸۴ و ۸۶ از سوی قدیر افروند در این گستره انجام شده است.

 

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-07-18