پیشتر در بررسی آب انبارهای کهن و تاریخی ایران، با آبانبار برکهکل شهرستان گراش آشنا شدیم. یکی دیگر از آبانبارهای باارزش این شهرستان «هفتبرکه» نام دارد که درخور توجه افزونتر و شناخت بیشترِ سازهی نوآورانهی آن است.
شهر گراش در 360 کیلومتری جنوب شیراز، در استان فارس، نمایان است. آبوهوایی گرمسیری دارد و از اینرو شگفتزده نخواهیم شد اگر بدانیم که شمار آب انبارهای آن، که گراشیها به آنها برکه میگویند، 900 سازه است. از این شمار بسیار، 500 آبانبار وقف مردم است. از همین آمار و نشانه میتوان دریافت که آبانبار در زندگی مردم گراش که هموار با گرما و خشکی رودرو هستند، چه اندازه مهم و زندگیساز بوده است. بیشتر این آب انبارها در مسیر رودخانهای فصلی ساخته و پیافکنده شدهاند تا برآوردن آب آنها آسان و دستیاب باشد.
آب انبار هفتبرکه در جایی بنا شده است که گورستانی کهن در آن پیرامون پیداست. این سازه را در روزگار صفویان ساختهاند و در دورهی قاجاریه باززندهسازی کردهاند و دستی به سر و روی آن کشیدهاند تا از ویرانیاش جلوگیری شده باشد. این کار بایسته بود، از آنرو که سازهی آبانباری صفوی گراش در اثر رویدادهای سالیان نیاز به استوارسازی داشته است.
هفتبرکه همانگونه که از نام آن پیداست، چندین آبانباری است که از هم دوری اندکی دارند. بهگمان میرسد که ساخت آنها در یک زمان نبوده و بهتدریج در کنار هم ساخته شده باشند. پنج آبانبار از هفتگانهها، سقفدار هستند و گنبد دارند، دو آبانباری یا برکه نیز بدون سقف بنا شدهاند. بزرگترین آنها همان است که نیکوکاری به نام حاجابوالحسن ساخته و به همین سبب به برکهی حاجابوالحسنی آوازه پیدا کرده است.
آنهایی که هفتبرکه را بررسی کردهاند و با دیگر آب انبارهای ایران سنجیدهاند، این سازهها را از یک دید یگانه (:منحصر بهفرد) دیدهاند. بدینگونه که سنگپلهی آبانباریها در دیوارهی مخزن تا کف آبانبار ساخته شده است و به همینگونه تا دهنههای دیگر مخزن ادامه یافته است. مخزن آبانبارها دایرهای است و وارون دیگر سازههایی از این دست، سطح دهانهها بهشکل نیمدایرهای (هلالی) است. در ساخت این برکهها از سنگ و ملات گچ بهره بردهاند و با ساروج اندودهاند. هفتبرکههای گراش در دیماه 1355 خورشیدی در فهرست آثار ملی ایران ثبت شدهاند.
در برخی گسترههای ایران بهویژه گسترههای کویری، آب همواره دستخوش تابش نور خورشید، هوای گرم و تبخیر بوده است. از اینرو برای برآوردن (:تامین) آب مورد نیاز، بهویژه آب آشامیدنی، ساخت و نگهداری آبانبارها اهمیت زندگیبخش داشت. هر آبانبار سرایداری داشت که نگهداری از سازه و سرکشی به آن و اطمینان از پاکیزهماندن آب، از شمار کارهایی بود که او باید با دقت و هر روز انجام میداد. سرایدار در تمام روز مراقب بود که کودکان هنگام ورود به آبانبار و پایین رفتن از پلههای پُرشمار آن دچار حادثه نشوند یا با بازیهای کودکانهی خود، آب را هدر ندهند. این کار برای بزرگسالان نیز انجام میشد و آنها جلوی هدر دادن آب را میگرفتند و مراقب بودند که کسی بیش از نیاز خود آب برندارد. یک کار دیگر سرایدار آبانبار روشن کردن چراغ در هنگام تاریکی، بر روی پلهها و کف آبانبار بود. از دیگر کارهای او نگهداری از سازه و جلوگیری از فرسایش آن شناخته میشد. در برابر چنین خدمتی، مردم شهر (یا روستا) مزدی به او پرداخت میکردند و کموبیش دولتها یا فرمانروایان شهرها نقشی در این کار نداشتند.
اما ساخت هر سازهی آب انباری در هر پهنه و شهری، تفاوتهایی داشت که مهرازی گوناگون آبانبارها را پدید میآورد. از شاخصترین ویژگیها آبانبارهای ایران، بادگیر بود. بادگیر برای هوارسانی (:تهویه) ساخته شده بودند. این کار از گندیدگی آب و راکدماندن آن جلوگیری میکرد. بادگیرها جریان هوا را سامان میدادند. این کار گاه به کمک شش بادگیر برای یک آبانبار انجام میشد. آب انبارهای ششبادگیری در استان یزد پُرشمار است. چنین هوارسانیای نمناکی (:رطوبت) آبِ درون مخزن را هم کنترل میکرد و جلو آسیبرسیدن به بدنهی سازه را میگرفت. در آبانبارهایی هم که بادگیر ساخته نشده است (بهسبب خنکتر بودن هوا در سنجش با گسترههای کویری و خشک) بر فراز تاق انبار هواکشهایی گذاشته میشد تا جریان هوا را کنترل کند. همهی این سازوکارها نشان از مهرازی اندیشیدهشدهی آبانبارهای ایران دارد و باریکبینیای که در ساخت آنها شده است.
*یارینامه؛ تارنماهای: گردشگری ایران؛ مهر میهن و ویکیپدیا.