لوگو امرداد
اوستاشناسان و زرتشت‌پژوهان (18)

کانترا؛ جست‌وجوی دستنویس‌های اوستا

Alberto Canteraکانترا از برجستگان اوستاشناس کنونی اروپا است. او سال‌های بسیاری را در جست‌وجوی یافتن دستنویس‌های کهن اوستا و فراهم‌آوردن نسخه‌های دیجیتالی از آن متن‌ها، سپری کرده است، افزون بر این‌که مدیریت گروه ایران‌شناسی دانشگاه برلین آلمان را نیز بردوش داشته است. او در سال 1398 خورشیدی برای آگاهی افزون‌تر درباره‌ی اوستا و پژوهش‌های زرتشتی به ایران سفر کرد.
آلبرتو کانترا در اسپانیا زاده شد. در آغاز رشته‌ی واژه‌شناسی (فیلولوژی) کلاسیک را در دانشگاه ساراگوسا اسپانیا خواند و زبان‌های یونانی کهن و لاتین را فراگرفت و سپس رو به پژوهش‌ زبان‌های هندواروپایی آورد و با زبان سانسکریت آشنایی یافت. برای آموختن این زبان ناچار شد راهی آلمان شود و از استادان زبان‌شناس آ‌نجا بهره‌ی علمی بگیرد. اندکی پس از آن به زبان فارسی باستان و زبان اوستایی و زبان‌های ایرانی میانه دل‌بسته شد. او باور داشت که خواندن نوشته‌های کهن درک و شناخت انسان کنونی را افزایش می‌دهد، چرا که زاده و پدیدآمده‌ی اندیشه‌ی انسان است و متن‌های کهن، تنها چیزی است که ویژگی‌ها و اندیشه‌ها و باورهای انسان را حتی پس از هزاران سال نگاه می‌دارند و انتقال می‌دهند. کانترا در این زمان تنها 23 سال داشت.
کانترا در آلمان در دانشگاه برلین، در بازه‌ی زمانی چهارساله، درس خواند. سپس برای به دست آوردن مدرک دکترا به اسپانیا بازگشت و در دانشگاه سالامانکا سرگرم ادامه‌ی دانش‌اندوزی شد. او، از آن‌رو که شیفته‌ی آگاهی‌های افزون‌تر و بهره‌بری از دانش استادان بود، دوره‌ی دکترا را در سال‌های 1991 تا 1998 میلادی (که بازه‌ زمانی طولانی‌ای است) گذراند. پایان‌نامه‌ی او بازنگری و ویرایش چهار کتاب نخست وندیداد بود. کانترا پیشگفتاری درازدامن، در 300 رویه، به آغاز پایان‌نامه‌اش افزود و در آن به بازگویی رویکردهای گوناگون برگردان متن‌های پهلوی پرداخت. کانترا در پایان‌نامه‌اش به نتایج تازه و نوینی دست یافت که از رهگذر بررسی‌های علمی بسیار او به‌دست آمده بود. در این پژوهش، او از راهنمایی‌های دو استاد دانش اوستایی بهره بُرد؛ یکی «بنفرید اشلرس»، استاد زبان‌های هندواروپایی که بیش‌تر پژوهش‌هایش درباره‌ی متن‌های اوستایی بود، و دیگری «ماریا مائوخ»، ایران‌شناس و استاد دانشگاه برلین. مائوخ درباره‌ی وندیداد پژوهش‌های بسیاری انجام داده بود.
آلبرتو کانترا پایه‌گذار ایران‌شناسی در دانشگاه سالامانکا، در سال 2000 میلادی است؛ هرچند ایران‌شناسی در این دانشگاه گروه جداگانه‌ای نیست و همراه پژوهش‌های کلاسیک هندواروپایی تدریس و پژوهش می‌شود. کانترا در همان سال 2000 میلادی تدریس در سالامانکا را آغاز کرد و سپس به برلین رفت و مدیر گروه ایران‌شناسی دانشگاه برلین شد و با در دست‌گرفتن پروژه‌ی مهم «دیجیتال‌سازی متن‌های اوستایی» گام‌های مهمی در این راه برداشت و دست به سفرهای چندی برای به‌دست آوردن متن‌های کهن اوستایی زد. آغاز رسمی این پروژه در سال 2009 میلادی بود. او به هند رفت و سرگرم گردآوری دستنویس‌های اوستایی شد و به نسخه‌ای کشف‌نشده دست یافت. در سفر به ایران نیز به بررسی دستنویس‌های کهن اوستا پرداخت. کانترا بر اهمیت دستنویس‌های ایران پافشاری می‌کرد و ارزش نسخه‌شناسی آن‌ها را مهم‌تر از نمونه‌های هندی می‌دانست.
پروژه‌ی کانترا با پشتیبانی دولت اسپانیا و موسسه‌های علمی ادامه یافت و او در تلاش بود که برای پیشبرد کار دانشگاهی و علمی‌اش از دانشگاه‌های آلمانی نیز کمک بگیرد.
آلبرتو کانترا از استادان جوان اوستاشناس است و بی‌گمان پژوهش‌های او سنت پژوهش‌های اوستایی و زبان‌های باستانی ایران را در اروپا ماندگاری افزون‌تری می‌بخشد.

*یاری‌نامه: گفت‌وگوی خبرگزاری ایرنا با کانترا با عنوان «سه‌دهه سیر در میان نسخه‌های اوستا (14 آبان 1398)

با دیگر اوستاشناسان و زرتشت‌پژوهان جهان  در پست زیر آشنا شوید:

اوستاشناسان و زرتشت‌پژوهان جهان

همچنین بخوانید: همایش مروری بر پژوهش‌های نسخه‌شناسی اوستا

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

یک پاسخ

  1. چرا خود ما در ایران میهن عزیزمان دانشگاه ایران شناسی از متون اوستایی نداریم. چرا این مطالب در ایران پایه گذاری محکمی نمیشود. متون قدیم دانسته های گرانبهایی دارد که باید به آنها توسط استادان فرهیخته ی کشورمان به آنها پرداخته شود. این متون اوستایی نباید از ایران خارج شوند. ای کاش قدر داشته هایمان را بدانیم و از آنها برای بهتر زیستن استفاده نماییم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-05