دانش اوستاشناسی را از دید علمی، به دو دوره بخشبندی میکنند. دورهی نخست پیش از آنکتیل دوپرون (دانشمند فرانسوی و پیشگام پژوهشهای اوستاشناسی) و دورهای که با اوژن بورنوف فرانسوی آغاز میشود و تا به امروز ادامه دارد. دوران پیش از دوپرون همان روایتهایی است که از سرچشمههای زبان پهلوی، یونانی و دیگر زبانهای باستانی بهدست میآید و بخشی از دانش اوستاشناسی است. اما از دورهی دوم، پژوهشهای اوستاشناسی سمتوسویی علمی مییابد و پای دانشمندانی بزرگ به میان میآید که زندگی خود را به پای شناخت اوستا و دانشهای همپیوند با آن گذاشتند.
بیگمان دانش اوستاشناسی با آنکتیل دوپرون درخشش دیگری یافت. او راهی هندوستان شد و با آموختن زبانهای اوستایی و پهلوی از موبدان زرتشتی، کوشش بسیاری کرد تا اروپاییان را با کتاب سپند ایرانیان آشنا کند. هر چند کارهای بزرگ و ماندگار دوپرون در نزد اروپاییان قدر دانسته نشد، اما سنگ بنایی که او گذاشت، استوار بود و زمینهساز پژوهشهای بنیادین آینده شد.
اما دگرگونی اساسی در دانش اوستاشناسی با اوژن بورنوف آغاز شد. او نخستین دانشمندی بود که دریافت «هات»ها کهنترین بخش اوستا و از سرودهای اشوزرتشت است و همانند نگینی در دل کتاب اوستا میدرخشد. پس از او باید از دارمستتر یاد کرد که هر چند در پارهای زمینههای اوستاشناسی با بورنوف اختلاف دیدگاه داشت، اما گامهای مهمی در پیشبرد کارهای اوستاشناسی برداشت. از اینرو پژوهشهای دارمستتر درخور ارزش فراوان است و همواره از او به بزرگی یاد میشود.
فردریش فوناشپیگل (درگذشته 1905 میلادی) دانشمند دیگری است که اوستا را به شیوهای علمی برگردان و در اروپا چاپ کرد و متن پهلوی (زند) اوستا را همراه برگردان خود انتشار داد. این برگردان، پس از برگردان آنکتیل دوپرون، درستترین ترجمه از اوستا بود اما جای خُردهگیری (:انتقاد) داشت و دانشمندان اوستاشناس لغزشهای او را در برگردان اوستا برشمردند.
در میانهی سده نوزدهم میلادی، دانش اوستاشناسی پیشرفت آشکاری کرد و کسانی در این زمینه به پژوهش پرداختند که امروزه هر کدام از آنها دانشمندانی یگانه و بسیار آگاه شناخته میشوند. شیوهی نوینی که برخی از این اوستاشناسان در پیش گرفتند تا زبان اوستایی را بهتر و باریکبینانهتر بشناسند، سنجش زبان اوستا با زبان ودایی (از زبانهای باستانی هندوآریایی) بود. از این راه نتایج مهمی به دست آمد. در سدهی بیستم میلادی نیز کار پژوهش دربارهی اوستا سامان بیشتری گرفت و پژوهشهای ارزشمند فراوانی در این زمینه انجام گرفت.
نام بردن از همهی دانشمندانی که در اروپا و ایران و هند دربارهی اوستا پژوهش و بررسی کردهاند، دشوار است، اما فهرستوار میتوان به این نامها اشاره کرد:
آنکتیل دوپرون (درگذشته 1805 م.)، اوژن بورنوف (1852 م.)، مارتین هاوگ (1876 م.)، ژام دارمستتر (1894 م.)، فریدریش فون اشپیگل (1905 م.)، جیمز هوپ مولتن (1917 م.)، ویلهلم گایگر (1943 م.)، امیل بنونیست (1975 م.)، ساموئل نوبری (1974 م.)، استیگ ویکاندر (1983 م.) مری بویس (2006 م.)، گراردو نیولی (2012 م.) و شماری دیگر.
از پارسیان هند نیز از ایرج تاراپوروالا (درگذشتهی 1956 م.)، جمشید مانکجی اونوالا (1961 م.)، انکلساریا بهرامگور (1944 م.) باید نام بُرد و از اوستاشناسان بزرگ ایران کسانی چون ابراهیم پورداوود (درگذشته 1347 خ.) و بهرام فرهوشی (1371 خ.) درخور یادآوریای افزونتر هستند.
در رشته نوشتارهای «اوستاشناسان جهان» از زندگی و پژوهشهای اوستاشناسی شماری از این نامآوران یاد خواهد شد.
*یارینامه: کتاب «اوستا، ستایشنامهی پاکی و راستی» نوشتهی محمدتقی راشدمحصل (دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1382).
1. آنکتیل دوپرون؛ پیشگام شناساندن فرهنگ باستانی ایران
2. اوژن بورنوف؛ تفسیر یسنا، پژوهش در اوستا
3. مارتین هاوگ؛ پژوهشهای یگانه دربارهی گاتها
4. فریدریش اشپیگل؛ کوششی ارزنده در شناخت اوستا
5. هوب مولتُن؛ نگارندهی طلیعهی زرتشت
6. بنونیست؛ پژوهشگر دینهای ایرانی
7. مری بویس؛ پژوهشهای بیمانند در شناخت آیینهای زرتشتیان
9. ایلیا گرشویچ؛ کوشش علمی برای شناخت زبانهای اوستایی
10. مری ست تگاست؛ شناخت زمان و زندگی اشوزرتشت
11. ویلیامز جکسون؛ پایهگذار اوستاشناسی در آمریکا
12. بارتولومه؛ جایگاهی والا در دانش اوستا و زرتشتیشناسی
13-هومباخ؛ کوشش خستگیناپذیر برای برگردان گاتها
14- دوشنگیمن؛ زرتشتشناس و نامدار در پژوهشهای اوستایی
15-کارل هوفمان؛ کوشش علمی برای شناخت دبیره و واجشناسی اوستایی
16- شروُو؛ در جستوجوی بنیادهای دین زرتشتی
17- کامینسکی؛ برگردانندهی بخشهایی از اوستا به زبان روسی
18- کانترا؛ جستوجوی دستنویسهای اوستا
19- ساموئل نیبرگ؛ کندوکاو در گذشتهی باستانی ایران
20- ویدنگرن؛ دینشناسیِ خاورزمین
21- گیکیو ایتو؛ کاهنی که دلبستهی پژوهش در دین زرتشتی شد