چند سالی است که در کنار تپهی باستانی و ارزشمند هگمتانه و در خیابان «گازِران»، افرادی سرگرم فروش پرندگانی همانند مرغ، خروس، جوجه، کبوتر و پوست گوسپندان بوده و فریادهای اعتراض آمیز کُنشگران میراث فرهنگی تا کنون، رَه به جایی نبرده است.
به گزارش اَمرداد، نامش یادآور فَر و شکوه دیرین ایران زمین است. تپهی هگمتانه که از آن با نام چشم و چراغ شهر همدان نام میبرند، چند سالی است که گرفتار بیمهریها شده و با چالشهای فراوانی روبهرو است. هر مدیر و سرپرستی که میآید مژدههایی میدهد و میرود. همهی مدیران شهری و استانی در سخنان خود به آن میبالند و از آن یاد میکنند. اما هیچ کس درمانگر دردهایش نیست. همین شهریورماه سال گذشته بود که استاندار همدان در حضور مدیرکل میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی کشور درخواست جهانی شدن آن را به میان آورده بود(:مطرح کردن) و حتا برای انجام این کار گویا شتاب فراوانی نیز داشت! اما همهی این مژدهها و سخنان خوش و دلربا در حد شعار برجای ماند تا تپهی هگمتانه همچنان تنها و بی یاور، روزگار ناخوشایندی را سپری کند. نیمه کاره ماندن کاوشهای باستانشناسی در این محوطهی تاریخی یکی از چالشهایی است که به یک داستان تکراری تبدیل شده است. این تپه در تابستان و فصل گرما به انگیزهی خار و خاشاک بر روی آن و لغزشهای انسانی، دچار آتشسوزی میشود. بخشهای کاوش شده در سالهای دور، در شرایط بد نگهداری و حفاظتی به سر میبرد و تنها با سایبانی گذرا (:موقت) نگهداری می شوند و هم اینک به این بخش ها نیز آسیب رسیده است. گسترش شهرنشینی و ساخت و سازهای اَفسارگسیخته که از دو دهه پیش آغاز شده، شتاب بیشتری گرفته و حریم آن را مورد تعرض جای داده است و به یکی از بدترین دشواریهای پیش روی این محوطهی باستانی تبدیل شده است. به باور کُنشگران(:فعالان) و کارشناسان میراث فرهنگی، سنگ فرش کف محوطه که بر روی عَرصهی تپه در سالهای گذشته انجام گرفته است ، لایههای باستان شناسانهی تپه را از میان برده و به آن آسیب رسانده است. گذر خیابان آسفالته از میان تپه در گذشته و کمابیش سه دهه پیش که این محوطه را از میان به دو نیمه، بخش کرده است از دیگر دشواری هایی است که این یادمان ملی با آن دست و پنجه نرم می کند. اما شاید بدترین درد این روزهای تپهی باستانی و ارزشمند هگمتانه، فروش پرندگان در حریم منظری و یا همان چشم انداز آن باشد که صحنهی زشت و زنندهای را به نمایش گذاشته است. در کنار تپهی هگمتانه و در خیابان «گازِران» (اکباتان کنونی) در چند سال گذشته پیشههایی شکل گرفته که از دیدگاه اجتماعی زیبندهی چنین مکانی نیست. آلونکهایی از جنس دَلی و حلبی کهنه و قفسههایی کهنه و زشت با پوشش گونی و چوب که هر کدام با شکلهای ناهمسان و نامتوازن رو به سویی دارند به جایگاهی برای خرید و فروش و کشتار مرغ، خروس و جوجه و پیراستن و پاک کردن(:دباغی) پوست گوسپندان تبدیل شده است. همچنین باید وجود فلافل فروشیها و سمبوسه و ساندویچفروشیهای دوره گرد را نیز به آن افزود. همهی این رویدادها در حالی رُخ میدهد که استان همدان با همهی دیرینگی و فر و شکوهی که از گذشتههای دور تا به امروز داشته، هنوز نتوانسته است یکی از آثار تاریخی خود را به ثبت جهانی یونسکو برساند و به نظر میرسد با چالشهای فراوان پیش روی تپهی هگمتانه، دست کم تا چند سال آینده شانس جهانی شدن آن فراهم (:میسر) نشود. از سویی، باید در نظر داشت که تپهی هگمتانه به انگیزهی ارزش فراوان و پرآوازه بودن آن، جزو آثاری است که هر گردشگری را به سوی خود فراخوانده و بیگمان از آن بازدید خواهد کرد. از همین روی فروش پرندگان در حریم و چشم انداز تپهی هگمتانه هرگز برازنده، خوشایند و زیبندهی شهر همدان که روزگاری پایتخت تابستانی هخامنشیان بوده است و تحولات اجتماعی و سیاسی و فراز و نشیبهای بسیاری را در گذر روزگاران پشت سرگذاشته، نبوده و نیست. مدیریت شهری و نهادها و اُرگانهای دولتی و به ویژه سرپرستان سازمان میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی، اگر به راستی خواهان ثبت جهانی تپه ی هگمتانه هستند باید به جای شعار دادن، کوشش کرده و آستینها را بالا زده و با برنامهریزی درست و بررسیهای علمی و کارشناسی و مدیریت توانمند در رفع چالشهای این محوطهی ارزشمند برآیند.
به گزارش اَمرداد، تپهی باستانی هگمتانه با گستردگیِ نزدیک به 40 هکتار در شمال خاوری(:شرقی) همدان از ارزندهترین و برجستهترین محوطههای تاریخی کشور به شمار میآید. بیگمان این گنجینهی بزرگ باستانی درخود یادمانهایی از روزگاران گوناگون تاریخی را به یادگار دارد. زنده یاد دکتر آذرنوش، باستانشناس درکاوشهایی که در این محوطه انجام داده، بر آن باور بود که جدا از لایههای سطحی روزگار اسلامی، دیگر لایهها و آثار مِهرازی(:معماری) به دست آمده، همگی وابسته به روزگار اشکانی است. وی این محوطهی باستانی را با نگرش به یافتههای مهرازی گستردهی شهری، تپهای اشکانی میدانست و نه مادی.
این تپهی تاریخی با شمارهی 28 در 24 شهریور 1310 خورشیدی به ثبت ملی رسیده است و نگهداری و پاسداری از آن خویشکاری(:وظیفه) همهی نهادها و اُرگانهای دولتی و مردم است.
فروش مرغ و خروس و پرندگان در حریم منظری وکنار تپه هگمتانه ، چهره زشت و زننده ای برجای گذاشته است
بخشی از تپه هگمتانه که بنا است درآن کتابخانه ساخته شود، ولی چندسال است که نیمه کاره رها شده است
سنگ فرشی که برروی عرصه تپه هگمتانه ساخته شده و فعالان میراث فرهنگی بر این باورند که لایههای باستان شناسانه را ویران کرده است
بلواری که تپه هگمتانه را به دو بخش تقسیم کرده و از میان آن رد شده است
وضعیت بسیار بد تپه هگمتانه که از آن با نام چشم و چراغ همدان نام میبرند
ساخت و سازهایی که از دو دهه گذشته تا به امروز در حریم تپه هگمتانه انجام شده و همچنان ادامه دارد
فرتور از سیاوش آریا است.
6744