بانوان ایلام جامهای بر تَن میکنند که به آن «سُخمه» میگویند؛ بالاپوشی زیبا و دلربا که زیبندهی زنان سختکوش کُرد است و همسان با زیستبوم فریبایشان.
سالها بود که نوگرایی در زندگی شهری، سُخمه را از یاد بسیاری از بانوان بُرده بود. تنها سالخوردگان و آنهایی که هنوز زندگی عشایری را ادامه میدادند سخمه را بر تَن میکردند و در نگهداری آن و شیوهی دوختنش میکوشیدند. اما اکنون زیباییهای بیهمتای سخمه برای همه چنان آشکار است که بانوان جوان نیز در پوشیدن و بر تَنکردن آن از هم پیشی میگیرند! به هر روی، برای اینکه بافت این بالاپوش زیبنده فراموش نشود، چندین سال پیش در فهرست میراث ناملموس کشور ثبت شد.
پوششی که در میان کُردها دیده میشود، پیشینهای دور و دراز دارد و همانندیهایی با برخی نقشهایی که در تخت جمشید هست. اما دیرینگی پوشش کنونی زنان کُرد، دستِ کم به پانصد سال پیش بازمیگردد. سندهای تاریخیای هم که از دورهی قاجار بهجا مانده است، گواه آن است که پوشش زنان کُرد در آن دورهی زمانی رنگارنگی بیشتری گرفت و آرایههای افزونتری بر آن افزوده شد.
سُخمه، بالاتنه (یا همان جلیقهای) است که بر تَن زنان کُرد دیده میشود. سخمهی ایلامی با سخمههای کردستان اندکی جدایی (:تفاوت) دارد. جنس آن از مخمل است و مانند دیگر سخمهها، آستین ندارد. آستری که درون سخمه میدوزند، گرمایی دلخواه دارد و آرایههای سوزندوزی آن بر زیباییاش دوچندان میافزاید. گاه نیز سکههای زرین طلایی یا مروارید، آرایهای هستند که سخمه را دلپذیرتر میسازند.
بیشتر سُخمههایی که دوخته میشوند یا مخملیرنگ هستند، یا سبزرنگ اما رنگ آن تا اندازهای بستگی به سن پوشندهاش دارد. سالخوردگان رنگهای اندکی تیرهتر را مناسب میدادند و دختران جوان رنگهای شاد و سرزنده را میپوشند. هر دو آنها، چه رنگهای سورمهای و چه رنگهای روشن، با پولکهای رنگی و رشتههای مروارید، چنان دلانگیز بهچشم میآیند که هر بانوی کُردی دوست دارد آن را آرایهی تَن خود کند. این پوشش چنان زیبا است که دوشیزگان ترجیح میدهند که جامهی عروسیشان آراسته به سخمه باشد. از دیگر اجزای سُخمه، دو جیب آن است که به شکل زیبایی دوخته میشود. بخشی از آرایههای سخمه بر روی جیبهای این بالاپوش دیده میشود.
همانگونه که پیشتر اشاره کردیم، سخمه دیگربار به زندگی بانوان شهری راه پیدا کرده است و کموبیش از این پوشش استفاده میکنند. اما در میان زنان کوچنشین (:عشایر)، هیچگاه سخمه از زندگی روزمره و پوشش آنان کنار گذاشته نشده بود. رنگارنگی و دلنوازی پوشش زنان عکوچنشین ایلام و دیگر زاگرسنشینان، بخشی به همان سخمههای دلربایی بازمیگردد که هماهنگ با زیستبوم پُرنقشونگار پیرامونشان است. از ویژگی پوشش زنان و مردان بومی ایران نیز همین است که رنگ و طرح و گونهی آنها همسان با طبیعتشان است و برگرفته از دیگر اقلیمها و سرزمینها نیست. از اینروست که بومیان ایران، از هر قوم و تباری، در فراوانی لباس و پوشش، یگانهاند. بهراستی که در کمتر کشور و سرزمینی این اندازه گوناگونی در پوشش میتوان یافت.
بانوان ایلام در دوختن سُخمه تواناییهایی دارند که از چشمان طراحان لباس پوشیده نمانده است. از اینرو از طرح و شیوهی سُخمهدوزی در مُدلها و الگوهای لباسهای امروزی و شهری نیز میتوان نشانههایی یافت.
*یارینامه: گزارش ایسنا (خرداد 1402) و تارنمای ایلام بیدار.
با دیگر صنایع دستی در خطر فراموشی ایران در نشانی زیر آشنا شوید: