لوگو امرداد

نیایش نخستین روز سال نو در آتشکده تهران

زرتشتیان بر پایه‌ی آیین هر ساله نخستین روز سال را در کنار آتش ورهرام آتشکده تهران با نیایش به درگاه اهورامزدا و آرزوهای نیک برای همه ایرانیان آغاز کردند.

زرتشتیان از هزاره‌های دور، نوروز یادگار دیرین و باشکوه نیاکان را گرامی می‌دارند. هنگام گردش سال بر گرد سفره‌ی آیینی هفت‌سین با خواندن نیایش اوستای سال نو، پروردگار را برای پی نهادن بنیاد هنجار راستی سپاس می‌گویند و با دستان برافراشته به نیایش، می‌ستایند پروردگار را که با مهر خود، روشنایی و شادی را برای زندگی مردم پایدار می‌سازد. هم پیمان می‌‌شوند تا با منش نیک و گفتار نیک، آیین راستی را گسترش دهند و با کردار نیک، سازنده و سودرسان باشند.
گزارش تصویری دیدار نوروزی اورمزد روز و فروردین‌ماه گاهشماری زرتشتی برابر با یکم فروردین‌ماه 1403 خورشیدی در آتشکده تهران در ادامه آمده است:

 

1 60

آتشکده زرتشتیان تهران

0 11

3 46

4 47

5 43

6 40

7 35

8 31

9 33

10 38

20 25

داریوش موبد، سرپرست آتشکده تهران

11 36

موبد فرزاد لهراسبی

12 36

13 34

14 31

15 26

16 28

17 25

18 26

19 25

21 24

22 20

23 17

43 6

28 17

26 17

25 19

29 14

44 8

30 14

فرتور از همایون مهرزاد است.

2393

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

5 پاسخ

  1. درود آقای مهرزاد دست مریزاد چه عکس‌های زیبایی شده

  2. درود.
    امیدوارم امسال، سالی سرشار از رخدادهای رنگین و بیادماندنی، سربلندی و تندرستی برای همه ی مردمان جهان باشه

  3. شعر درباره عید نوروز از فردوسی
    چو خورشید تابان میان هوا
    نشسته بر او شاه فرمانروا

    جهان انجمن شد بر تخت او
    شگفتی فرو مانده از بخت او

    به جمشید بر گوهر افشاندند
    مران روز را «روز نو» خواندند

    سر سال نو هرمز فرودین
    برآسوده از رنج روی زمین

    بزرگان به شادی بیاراستند
    می ‌و جام و رامشگران خواستند

    چنین جشن فرخ از آن روزگار
    به ما ماند از آن خسروان یادگار
    /////////////////////////////////////////
    به دژخیم فرمود کو را ببر
    کزین پس نبیند کلاه و کمر
    بدو خانه زندان کن و بازگرد
    نزیبد برو گاه و ننگ و نبرد
    به ایوان همی بود خسته جگر
    ندید اندران سال روی پدر
    مگر مهر و نوروز و جشن سده
    که او پیش رفتی میان رده

    /////////////////////////////////////////

    روان تو را دادگر یار باد
    سر بد سگالان نگونسار باد
    به یزدان و نام تو ای شهریار
    به نوروز و مهر و بخرم بهار
    که گر دست من زین سپس نیز رود
    بساید مبادا به من بر درود
    /////////////////////////////////////////
    من از تخمهٔ نامور آرشم
    چو جنگ آورم آتش سرکشم
    به ایران بران رای بُد ساوه‌شاه
    که نه تخت ماند نه مهر وکلاه
    کند با زمین راست آتشکده
    نه نوروز ماند نه جشن سده
    همه بنده گشتند ایرانیان
    برین بوم تا من ببستم میان
    اگر با تو یک پشه کین آورد
    ز تختت به روی زمین آورد
    ابا فر و با برز و پیروز باد
    همه روزگارانش نوروز باد
    بدان باغ رفتی به نوروز شاه
    دو هفته به بودی بدان جشنگاه
    همه جامه را باربد سبز کرد
    همان به ربط و رود ننگ و نبرد
    بشد تابجایی که خسرو شدی
    بهاران نشستن گهی نو شدی
    ز ایوان بیامد بدان جشنگاه
    بیاراست پیروزگر جای شاه
    بیامد پری چهرهٔ میگسار
    یکی جام بر کف بر شهریار
    از ایوان خسرو کنون داستان
    بگویم که پیش آمد از راستان
    /////////////////////////////////////////
    بیاورد زان پس صد و سی هزار
    ز گنجی که بود از پدر یادگار
    سه یک زان نخستین بدرویش داد
    پرستندگان را درم بیش داد
    سه یک دیگر از بهر آتشکده
    همان بهر نوروز و جشن سده
    فرستاد تا هیربد را دهند
    که در پیش آتشکده برنهند
    سیم بهره جایی که ویران بود
    رباطی که اندر بیابان بود

  4. درود بر جامعه زرتشتیان پاک سرشت ،مردمی راست کردارو راست گفتار و راست پندار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-18