امروز سپندارمزد روز از ماه اَمُرداد 3762 زرتشتی، دوشنبه یکم اَمُردادماه 1403 خورشیدی، بیستودوم جولای 2024 میلادی
فرازهایی از پیام اشو زرتشت:
من روانم را با اندیشه نیک،
به سرای برین جای خواهم داد.
و با آگاهی از پاداشی که اهورامزدا برای کارها بر نهاده است، تا تاب و توان دارم
به مردمان میآموزم
که در راه راستی بکوشند
گاتها_هات۲۸_بند۴
—- —- —- —- —
سپندارمزد امشاسپند:
پنجمین روز از ماه سیروزهی گاهشماری زرتشتی به نام سپندارمزد آراسته شده است. سپند آرامئیتی یا همان اسفند به معنی بی نقصی و سلامت کامل است. وی نگاهبان و پاسدار زمین و سرچشمه فرمانبرداری، پارسایی و نیایش است.
این واژه که در اوستایی «سْپِنْتَه آرمَئیتی» (Spenta-Ârmaiti) است و نام چهارمین امشاسپند شناخته میشود، از دو بخش «سپنته» (Spenta) یا «سپند» به چم (:معنی) پاک و مقدس و «آرمئیتی» (Ârmaiti) به چم فروتنی و بردباری تشکیل شده است و این دو با هم به چم فروتنیِ پاک و مقدس است. این واژه در پهلوی «سپندارمت» (SpandÂrmat) و در فارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شده است.
سپنته آرمیتی یکی از ایزدبانوان و امشاسپندان زرتشتی است که در زبان اوستایی، سپنته آرمیتی یا سپنت اَرمَیتی یا سپند آرامئیتی خوانده میشود، در زبان پهلوی بدان سپندارمذ یا سپندارمت گویند و در فارسی، سپندارمد نیز خوانده شدهاست. امشاسپند سپندارمذ، نگهبان و ایزدبانوی زمین سرسبز و نشانی از باروری و زایش است.
در فرهنگ پهلوی سپندرمت یا همان سپندارمذ، نام یکی از امشاسپندان و در عین حال نام پنجمین روز ماه و دوازدهمین ماه سال معرفی شدهاست. وی را همان الهه بسیار قدیمی اسفند دانستهاند و گفتهاند که او را دو امشاسپند دیگر یعنی هورواتات (خرداد) و امرتات (امرداد) همراهی میکنند و این سه گروهی از امشاسپندان را میسازند که قرینهی سه امشاسپند نخستین، یعنی وهمن (وهومن یا همان بهمن)، اشه وهیشته (اردیبهشت) و خشتره وییریه (شهریور) محسوب میشوند.
این فروزه در انسان به گونهی فروتنی و مهر و خدمت به دیگران، نمایان میشود. سپندارمزد در جهان خاکی، نگاهدارندهی زمین و زنان است. زمینی که بیهیچ چشمداشتی هرچه دارد در اختیار جانداران میگذارد و زنانی چون مادر که همچون زمین، مهربان و فروتنند، مهر میورزند بدون این که چشمبه راه پاسخی مهرانگیز باشند.
زن و زمین همسانیهای بسیاری دارند. زن و زمین هر دو نماد باروری و زایش هستند، زندگی از زن و زمین است که جریان دارد.
نماد این روزگل پلنگ مشک یا به گمانی بیدمشک است.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
سپندارمزروز خیز ای نگار
سپند آر ما را و جام می آر
می آر از پی آن که بی مینشد
دلی شادمان و تنی شادخوار
سپند آر پی آن که چشم بدان
بگرداند ایزد ازین روزگار
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
ورز زمین کن
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (شهریور) اندر شوی شادخوار/ کنی در (سپندارمز) کشت و کار
—- —– —– —– —-
«اَمُرداد» یا «اَمِرَتات»؛ بیمرگی و جاودانگی است.
—- —– —– —- —- —-
از سفارت روسیه تا کاخ گلستان: کودکی در چالشهای پادشاهی قاجار
يكم اَمُرداد 1288 احمدشاه كه كودكی بيش نبود از ساختمان تابستانی سفارت روسيه در زَرگندهِ قلهک به كاخ گلستان انتقال يافت. پدرش، شاه مخلوع، تا اين روز حاضر نمیشد او را از خود دور سازد كه ايلخان قاجار (پس از تبانی با دولت روسيه) با يك واحد قزاق به سفارت روسيه رفت و احمد شاه را كه با پدر و اعضای خانواده در آنجا متحصن بودند بيرون آورد.
احمدشاه قاجار، هفتمین و آخرین شاه سلسله قاجار، در سال ۱۲۷۵ خورشیدی در تبریز به زاده شد. او در سن ۱۳ سالگی و پس از برکناری پدرش، محمدعلیشاه، به فرمانروایی رسید. دوران فرمانروایی او با چالشهای فراوانی همراه بود. پس از برکناری محمدعلیشاه در سال ۱۲۸۸ خورشیدی، احمدشاه به عنوان شاه جدید انتخاب شد. به دلیل سن کم او، ابتدا عضدالملک و سپس ابوالقاسم ناصرالملک به عنوان نایبالسلطنه منصوب شدند تا زمانی که احمدشاه به سن قانونی برسد. احمدشاه در ۳۰ تیرماه ۱۲۹۳ خورشیدی، پس از رسیدن به سن قانونی، تاجگذاری کرد. دولت وقت برای تامین هزینههای مراسم تاجگذاری، مبلغ یکصد هزار تومان از بانک انگلستان در تهران وام گرفت. دوران فرمانروایی احمدشاه با چالشهای داخلی و خارجی متعددی همراه بود.
ایران در این دوره به دلیل موقعیت استراتژیک خود، مورد توجه قدرتهای بزرگ قرار گرفت و به میدان نبرد نیروهای متخاصم تبدیل شد.
این انقلاب تاثیرات زیادی بر ایران داشت و منجر به خروج نیروهای روسی از ایران شد.
دوران احمدشاه با آشوبها و ناآرامیهای داخلی همراه بود که از جمله آنها میتوان به شورشهای محلی و تلاشهای محمدعلیشاه مخلوع برای بازگشت به قدرت اشاره کرد.
احمدشاه در سال ۱۳۰۴ خورشیدی توسط مجلس شورای ملی از پادشاهی برکنار شد و رضاخان سردارسپه به عنوان شاه جدید انتخاب شد. احمدشاه پس از برکناری به اروپا رفت و در سال ۱۳۰۸ خورشیدی در فرانسه درگذشت.
دوران فرمانروایی احمدشاه با وجود چالشهای فراوان، تاثیرات مهمی بر تاریخ معاصر ایران داشت. از جمله این تاثیرات میتوان به تلاشهای او برای حفظ استقلال کشور و مقابله با نفوذ خارجی اشاره کرد. هرچند که این تلاشها با موفقیت کامل همراه نبود، اما نشاندهنده مقاومت و تلاشهای مردم ایران برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور بود.
—– —– —– —–
یادروز یکم امردادماه:
درگذشت “محمود خوارزمی” معروف به “پوريای ولی“، پهلوان، جوانمرد، عارف و شاعر بنام ايران. (۷۰۱ خورشیدی)
“عضدالملک” نایب السلطنه، با دویست نفر قزاق به سفارت روس فرستاده شد که “احمد شاه”، شاه جدید را از سفارتخانه به فرمانروایی آباد ببرد. (۱۲۸۸ خورشیدی)
زادروز “عبدالله دهش کرمانی”، عارف، شاعر و نویسنده ی دوران معاصر. (۱۲۸۹ خورشیدی)
روسای ادارات گيلان كه از طرف “ميرزا كوچک خان” دستگير و درصدد اعدام آنها بودند از زندان آزاد شده به تهران فرستادند. (۱۲۹۹ خورشیدی)
به پيشنهاد وزير ماليه و تصويب هيات وزيران پنج نفر برای هيات نظارت بانک ملی تعيين شدند. (۱۳۰۷ خورشیدی)
انتشار نخستين شماره نشريه “سينما و نمايشات” همزمان با تولد اولین فیلم ایرانی به نام “آبی و رانی”. (۱۳۰۹ خورشیدی)
اداره نان تهران به بلديه واگذار شد و خريد و فروش گندم آزاد گرديد. (۱۳۰۹ خورشیدی)
زادروز “انوشیروان روحانی”، نوازندهٔ پیانو و از آهنگسازان برجسته ایرانی. (۱۳۱۸ خورشیدی)
دکتر مصدق اعلام كرد كه به احترام مقتولان تظاهرات سياسی سی ام تير، فردا دوم مرداد سازمانهای دولتی تعطيل و پرچمها به حالت نيمافراشته در خواهند آمد. (۱۳۳۱ خورشیدی)
مذاکرات هیات نمایندگی ایران با نمایندگان کنسرسیوم آغاز شد. (۱۳۵۱ خورشیدی)
برای مبارزه با گرانفروشی یک ستاد تشکیل شد. (۱۳۵۴ خورشیدی)
آغاز عملیات “قدس۴” و تصرف درياچه “امالنعاج” عراق در شمال شرقی شهر بصره توسط دلاور مردان ایران. (۱۳۶۴ خورشیدی)
درگذشت “اکبر دودکار”، بازیگر ایرانی سینما، تلویزیون و تیاتر. (۱۳۸۴ خورشیدی)
زادروز فریدون آدمیت، نویسنده، تاریخنگار و از مقامات عالیرتبه وزارت امورخارجه، (زاده ۱ امرداد ۱۲۹۹ تهران – درگذشته ۱۰ فروردین ۱۳۸۷ تهران)
زادروز عبدالوهاب نورانى وصال، ادیب، نویسنده و استاد دانشگاه. (زاده ۱ امرداد ۱۳۰۲ شیراز – درگذشته ۲۳ دی ۱۳۷۳ شیراز)
او در رشته زبان و ادبيات فارسی از دانشكده ادبيات دانشگاه تهران ليسانس گرفت و به تدريس در دبيرستانهای تهران پرداخت. سپس در سال ۱۳۲۴ دكترای زبان و ادبيات فارسی دریافت کرد. خانم دكتر طاهره صفارزاده، نويسنده و شاعر، همسر او بود.
درگذشت جعفر شِعار، پژوهشگر ادبی، مصحح و مترجم، (زاده ۱۲ اردیبهشت ۱۳۰۴ تبریز – درگذشته ۱ امرداد ۱۳۸۰ تهران)
زادروز مسعود سلطانیشیرازی، پدر صنعت برق، (زاده ۱ امرداد ۱۳۰۶ − درگذشته ۲۶ خورداد ۱۳۹۹ تهران)
زادروز احمد ابراهیمی، ردیفدان، مدرس آواز و خواننده پیشکسوت، (زاده ۱ امرداد ۱۳۰۵ کردستان – درگذشته ۴ تیر ۱۳۹۲ تهران)
زادروز لطفاله یارمحمدی، زبانشناس، استاد دانشگاه، عضو پیوسته فرهنگستان علوم و برگزیده جایزه علمی علامه طباطبایی بنیاد ملی نخبگان (زاده ۱ امرداد ۱۳۱۲ فراهان – درگذشته ۹ امرداد ۱۴۰۰)
سالروز درگذشت افشین مقدم
(زاده ۸ مهر ۱۳۲۴ تهران — درگذشته ۱ امرداد ۱۳۵۵ مازندران) خواننده
او موسیقی را در دوران کودکی زیر نظر عطااله خرم آموخت، اما شروع خوانندگیاش ماجرایی دارد. وی که در تراس رستورانی در نزدیکی شمیران “لوکس طلایی” آواز میخواند. سعید دبیری ترانهسرای بسیاری از قطعات مجموعه «زمستون» میگوید: روزی به این رستوران رفت و با افشین مقدم آشنا شد. دبیری – که بعدها با کوروش یغمایی و علیرضا افتخاری هم همکاری کرد – ترانه زمستون را گفت و از افشین مقدم که در آن روزها در بلککتز هم نقش کوچکی داشت، خواست تا آن را بههمراه چند ترانه دیگر اجرا کند. ترانهها را در استودیو بل ضبط کردند و در سال ۱۳۵۴ آلبوم «زمستون» منتشر شد، خیلی هم سروصدا کرد و اسم افشین مقدم را سر زبانها انداخت و همین باعث شد که او ضبط آلبوم دوم را با ساختههایی از جهانبخش پازوکی آغاز کند.
افشین در برنامههای «چشمک» و «شیش و هشت» درخشید و در کنار اونیک، بتی، طوفان، کیوان و… تبدیل به یکی از اعضای اصلی گروه باریته شد.
آلبوم زمستون پس از انقلاب به تکثیر و پخش دوباره رسید. این آلبوم که در آن ملودیهای خاطرهسازی مانند (زمستون) و (مسافر) قرار دارد، گزیدهای از کارهای اوست که همگی پالایش صدا شدهاند و پس از مجوز از وزارت فرهنگ، از سوی شرکت پیامکاست بهبازار آمد. در این آلبوم ترانه گل افشین باصدای کیوان که به یاد افشین پس از مرگش بر روی ملودی زمستون خوانده، گنجانده شدهاست.
ترانه هجرت باشعر شهیار قنبری و آهنگ ناصر چشمآذر که قرار بود افشین آنرا بخواند، بهعلت تصادف و درگذشتش، گوگوش آن ترانه را خواند.
فریبرز لاچینی به یاد او قطعه زمستون را به صورت پیانو در یکی از آلبومهای بوی دیروز اجرا کرد.
درگذشت:
سعید دبیری میگوید: «قبل از سفر شمال، شب آخری که افشین در تهران بود، به استودیو بل آمد و به ناصر چشمآذر اصرار کرد که آهنگ هجرت را که نصفه کاره مانده بود ضبط کند. به او گفتیم که وقتی برگشت میتواند سر فرصت به استودیو بیاید اما او که انگار از مرگش خبر داشت، قبول نکرد.
حتی آن شب از چند تا از دوستان و خانوادهاش هم خداحافظی کرد و دیگر هیچ وقت صدای او را نشنیدیم.»
«حدود ساعت یک نیمه شب بود که تصمیم گرفتیم به شمال برویم. مقصد ما بیشهکلا بود. افشین رانندگی میکرد. حدود چهل کیلومتر به آمل مانده بود که او از یک سواری سبقت گرفت و به محض اینکه بهسمت چپ جاده متمایل شد، اتوبوسی از مقابل رسید …
بهروز برزگر، محمد شاهنوری و رضا کیکاسری، همراهان افشین در سفر کذاییاش بودند. همانهایی که وقتی در بیمارستان به هوش آمدند، روایت بالا را برای مجله «جوانان امروز» تعریف کردند.
افشین مقدم، با این تصادف درگذشت، در حالی که چند روزی از به دنیا آمدن دخترش، مینو نمیگذشت.
آرامگاه وی در قطعه ۹ بهشت زهرا است.
زادروز انوشیروان روحانی، موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده پیانو (زاده ۱ امرداد ۱۳۱۸ رشت)
او که در خانوادهای هنرمند زاده شد، سه سال پس از پایان ماموریت پدرش، به اتفاق خانواده بهتهران آمد که در همان سال برایش ملودیکا خریدند. وی با راهنمایی پدر و تداوم در راه فراگیری موسیقی، بهشکلی پیشرفت کرد که در ۹ سالگی در «جامعه باربد» که به سرپرستی شادروان اسماعیل مهرتاش اداره میشد، برنامههایی اجرا کرد که مورد توجه و تشویق میهمانان قرار گرفت. در ۶ سالگی با راهنماییهای پدر، با نت آشنا شد و در همان زمان وارد هنرستان موسیقی شد.
در هنرستان، جواد معروفی، روحاله خالقی و دیگر استادان هنرستان موسیقی، آموزش او را برعهده گرفتند. وی در کنار تحصیل در زمینه موسیقی، در سال ۱۳۴۷ موفق بهدریافت گواهینامه خلبانی نیز شد.
از آن تاریخ به بعد مدارج ترقی را بهسرعت گذراند و پس از چند سال به رادیو راه یافت و در ارکسترهای مختلف، برنامههایی اجرا کرد.
در ۲۱ سالگی اولین آهنگش را بنام «اسرار ساز» با کلام کریم فکور ساخت که با صدای پوران اجرا شد و بیش از ۲۵ سال نداشت که عضو شورای موسیقی رادیو شد و تا آخرین سالی که در آن سازمان فعالیت داشت، این سمت را عهدهدار بود. او از اولین برنامه «گلها» با آن همکاری فراوان داشت و رهبری ارکستر شماره ۴ را عهدهدار بود. او آهنگهای زیبا و بهیاد ماندنی بسیاری برای خوانندگان گوناگون ساخته است.
در سالهای اخیر بهعنوان آهنگساز با ارکسترهای معروف جهان همکاری نزدیک دارد که نشاندهنده تسلطش بر سبکهای جهانی موسیقی از جمله موسیقی کلاسیک است و اولین کسی است که ارگ الکترونیکی را از ژاپن وارد کرد و رفته رفته آن را تعمیم داد.
از آخرین آثار استاد «انوشیروان روحانی» آهنگ «Maybe I Maybe You» از آلبوم Unbreakable گروه .اسکورپینز است که حاصل همکاریاش با این گروه بود.
“تيبريوس”، ژنرال رومی كه بيشتر عمر خود را در جنگ با ايرانيان سپری كرده بود و آثار زخمهای متعدد شمشير دلاوران ايران را بر صورت و چانهاش داشت با رای سنای روم امپراتور روم شد. (14 م)
ارتش روسيه در جنگ بر آلمان پيروز شد، در اين جنگ هفت هزار سرباز آلمانی كشته شدند. (1759 م)
درگذشت “پير ماريوو” نويسنده برجسته فرانسوی. (1763 م)
اشغال شهر قاهره پايتخت مصر از سوی سپاهيان “ناپلئون بُناپارت”. (1798 م)
اختراع نخستين ماشين تحرير از سوی “ويليام برت” مخترع آمريكايی. (1829 م)
آغاز نبرد معروف “كورسک” بين آلمان و شوروی در جريان جنگ جهانی دوم. (1943 م)
آغاز محاكمه “مارشال هانری پُتَن” ریيس حكومت ويشی فرانسه و قهرمان جنگ “وردن”، به عنوان جنايتكار جنگی. (1945 م)
كودتای افسران مصری عليه حكومت پادشاهی “ملك فاروق”. (1952 م)
روز ملی و انقلاب “مصر”. (1952 م)
مصر كشوری است واقع در شمال شرقی آفريقا با ۹۹۷/۷۳۹ كيلومتر مربع مساحت و بيش از ۶۸/۵ ميليون نفر جمعيت. پايتخت مصر “قاهره” و از شهرهای مهم آن “منصوره”، “پرت سعيد” و “اسكندريه” قابل ذكرند. نژاد مردم مصر “قبطی” و دين رسمیشان “اسلام” است. زبان رسمی و خط رايج در مصر “عربی” و واحد پول آن “ليره” است.
“قابوس بن سعيد” بر ضد پدر در عُمان كودتا كرد و سلطان شد. (1970 م)
كودتا در كشور آفريقايی گامبيا عليه “سِر داودا جاوارا” رهبر اين كشور. (1994 م)
ناسا، “تلسکوپ فضایی چاندرا” که تمام فعالیتهایش در زمینه پرتو ایکس میباشد را پرتاب کرد. (1999 م)
مرگ “ملک حسنِ دوم” پادشاه پيشين مراكش. (1999 م)
درگذشت “محمد ظاهرشاه”، پادشاه پيشين افغانستان. (2007 م)
شكست روسها در نبرد “ايروان” در زمان “فتحعلی شاه قاجار”. (۱۲۱۹ ه.ق)
در سال ۱۲۱۸ ه.ق مردم قرهباغ و گنجه شورش كردند كه توسط دولت روس سركوب شدند. مردم آن نواحی به ايران متوسل شدند و اين امر باعث آغاز جنگ اول ايران و روسيه گرديد. در اين جنگ روسها به عقب رانده شدند و سيسيانوف، فرمانده روس كشته شد، که این زمينه ی جنگ اصلاندوز و امضای معاهده ی ننگين گلستان را فراهم آورد.