مازندران یكی از استانهای اباختری ایران است که از شمال به دریای مازندران یا کاسپین و از بخش نیمروزی به رشته کوههای البرز پیوسته است؛ مازندران پیشتر با نام تبرستان و یا تپورستان خوانده میشد و آن بفرنود وجود اقوام استراپو (تاپوران) در آنجا بوده است؛ مازندران امروزی بخش كوچكی از حوزهی فرهنگی تبرستان بزرگ و سرزمین گستردهتری است، كه باستان نگاران از آن با نام «پتیشخوارگر» یا «فرشوارگر» یاد میکنند، دامنهی این سرزمین باستانی ناحیهای بود میان آذربایجان و خراسان امروزی، و پیشینهی آن به دوران هخامنشیان باز می گردد، که در سنگنبشتهی بیستون به صورت «پتشواریش» آمده است؛ در این منطقه پیشینه باشندگی و زیست انسان به 35 هزار تا 75 هزار سال پیش بازمیگردد ، نزدیک به 75 هزار سال پیش از زایش، در کنارههای بهشهر امروزی انسان شکارگر که دانش ساخت ابزار را داشت زندگی میکرد؛ که یافتههای باستانشاسی غارهای «علی تپه» ، «هوتو» و «كمربند» گواه این مدعاست، همچنین وجود تپه تاریخی «گوهرتپه» که خاستگاه شهرنشینی مردمان در کرانههای دریای مازندران است و دارای فرهنگ و شهرنشینی ویژه به خود بوده است، گواه دیگری از دیرینگی و پیشینه این سرزمین کهن و تاریخی است؛ همچنین میتوان از مجموعهی میراث جهانی باغ «عباس آباد» نیز یاد کرد که نشان دهندهی امتداد اهمیت و زیست بشری در سده های گوناگون تاریخی در این ناحیه است، به جرات میتوان گفت که بازدید از میراث تاریخی و طبیعی بهشهر و بخش خاوری مازندران از نیازها و بایستگیهای سفر به این استان همیشه سبز ایران است.
دو تیره «آمارد» یا «مازد» و «تپوری» ، از کهنترین اقوام ایرانی تبار ساکن نیمروز دریای مازندران بشمار میآمدند، که امروزه برخی بر این باورند که نام مازندران و تبرستان وام گرفته از این دو تیرهی ایرانی است، تیره مارد یا مازد از 600 سال پیش از زایش مسیح در این ناحیه ساکن بوده و كورش بزرگ در زمان جنگ از آنها چریك درخواست می نمود، چنانكه در شهربند «بابِل» 20 هزار پیاده و چهار هزار سوار از آماردها در لشگر کورش بزرگ باشندگی داشتند؛ و نیز در زمانی كه خشایارشا شاه لشكر به یونان كشید، سربازانی از آماردها به سرداری «ماردوس» همراه وی بودند و هرودوت می گوید: كه پوشاک آنها كلیجه كوتاهی بود كه خودشان آن را «سیرزن» میگفتند و اسلحه آنها كمانی بود، از یك قسم چوب خیزران كه در مملكت خودشان می رویید و شمشیر هم داشتند؛ امروزه نام آمل را بازمانده همین تیره میدانند، و پیشینه کهن دو شهر آمل و بابُل که پیشتر بدان «مه میترا» یا «میترای بزرگ» میگفتند، گواه این دیرینگی است، از آثار شاخص و بناهای تاریخی این دو شهر کهن و بزرگ اباختر ایران، میتوان به برجهای آرامگاهی، موزه باستانشناسی آمل، بافت تاریخی و راسته بازار آمل و همچنین ساختمان گنجینه بابل و محلهها و راسته بازارهای تاریخی و آدینه بازار امیرکَلا (هفتگی و بومی)، اشاره کرد که بخت بسیار مناسبی است برای گردشگران که با تاریخ ، فرهنگ ، آداب و آیینهای بومی این استان آشنا شوند؛ همچنین یکی دیگر از ویژگیهای مازندران وجود جنگلهای بسیار ارزشمند و زیبای هیرکانی است که در زمرهی میراث بشری و جهانی جای دارد، که سراسر بخش نیمروزی این استان را در برگرفته و دریای مازندران یا کاسپین است که سراسر نوار شمالی این استان هم مرز با آن است، از سواحل زیبای فرح آباد ساری تا سواحل زیبای رامسر میتواند آفرینندهی خاطرات و سفری بیادماندنی باشد.
از دیگر آثار شاخص این مازندران، میتوان به غاردژ اسپبهد خورشید، خانه رضاشاه در آلاشت، برجهای آرامگاهی رسکت و لاجیم، مسجد جامع ساری، کاخ مرمر رامسر، هتل بزرگ رامسر، کاخ چایخوران چالوس، مجموعه گردشگری نمک آبرود نام برد و همچنین چشمه های آبگرم و درمانی که در شهرستانهای سراسر استان وجود دارد بهره جست.
امروزه گردشگری یکی از مهمترین عوامل تولید و گردش مالی در جهان بشمار میرود، و از آن با نام صنعت گردشگری یاد میشود ، بدان معنی که دارای شاخصههای پایدار و علمی و پول ساز است، تا جایی که چند سالی است در دانشگاه و مراکز علمی جهان در این باره میآموزند و میآموزانند، بسیاری از کشورهای توسعه یافته و صنعتی در چشماندازه میان و بلند مدت خویش گردشگری را در پلکان نخست یا دوم خود جای دادهاند و همه زمینهها را برای رسیدن بدان و کسب سرمایه و ثروت آماده نموده اند و هر روز که میگذرد این صنعت پول ساز و نزدیک کننده فرهنگ ها، ابعاد تازه تری بخود میگیرد و سلائق بیشتری را به خود جذب میکند و هر بار شاخهها و شاخصههای نوینی در این صنعت عظیم و بی انتها و در عین حال پایدار زاده میشود؛ اگر به مقولههای صنایع دستی، گردشگری خوراک، بومگردی، گردشگری درمانی و گردشگری تاریخی مازندران توجه بیشتری شود و دستگاهها و نهادهای همسو سیاست کلان مدیریتی میان و بلند مدت خود را بر این موارد متمرکز کنند، گواه آن خواهیم بود که مازندران در کمتر از یک دهه تبدیل به ضلع چهارم گردشگری داخلی و خارجی در کشور و حتا خاورمیانه شود؛ مازندران یکی از زیستگاهها مهم جانوری و یکی از مناطق بکر جنگلهای هیرکانی است، از توانمندیهای مهم جذب گردشگر در این استان مقوله خوراک و گردشگری ناملموس است، وجود آیینها و گاهشماری مختص بخود و همچنین امتداد زندگی فرهنگی و سنتی روستاییان یکی از مهم ترین عوامل جذب گردشگر در این حوزه و بومگردی است، صنایع دستی نیز یکی از آن دست مواردی است که بسیار در مازندران غنی و اصیل بوده که شوربختانه در چند دهه گذشته به برهان عدم توجه به آن اکنون در محاق و فراموشی قرار دارد؛ اگر نگاهی ویژه و کارشناسیتر به توانمندیهای فرهنگی، تاریخی و اقتصادی مازندران بشود، خواهیم دید که یکی از قطبهای گردشگری و صنعتی در کشور و چه بسا خاورمیانه خواهد شد؛ چراکه پتانسیلهای موجود در استان گواه این گفتار است.
یکی دیگر از برنامه های گردشگری، جذب گردشگری حرفه ای یا گردشگر کم شتاب است، افزارهای نیرومند برای جذب گردشگر کم شتاب که زمان و پول بیشتری را با خود به همراه دارد ، موسیقی بومی یا مقامی، هنر، زبان و فرهنگهای بومی است؛ برای رسیدن به صنعت گردشگری، آگاهانه، مسوولانه و پایدار میبایست سطح آگاهی و حساسیت عمومی را بالا برد، حفاظت و پاسداشت آثار تاریخی نیازمند همگامی و همراهی مردم با دستگاههای متولی است؛ در این میان سازمانهای مردم نهاد به عنوان کنشگران خستگی ناپذیر در کنار خبرگزاری های متخصص این حوزه میتوانند نقش مهمی را ایفا نمایند؛ البته به شرط آنکه مسوولان و مردم خواستار این موضوع باشند، چراکه برون رفت از این بحران اراده و همتی عالی میطلبد.
*دبیر انجمن جوانان سپید پارس