چهارتاقیها از آن گروه از یادمانهایی هستند که نزد کارشناسان و به ویژه باستانشناسان ارزش فراوانی دارند. این یادگارها که همواره سقفی گنبدی شکل و ساده داشته، شناسهی فرهنگ، هنر و مِهرازی (:معماری) ساسانیان به شمار آمده و در دوران اسلامی نیز با تغییر کاربری، هویت خود را حفظ کرده و از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است.
به گزارش اَمرداد، یکی از یادمانهایی که پیوسته از دیدگاه مطالعات باستان شناسی و مِهرازی دارای اهمیت بوده، چهارتاقیها هستند. چهارتاقیها بیشتر به گونهی مجموعهای ساخته شده که سازهی چهارتاق در درون آن جای میگرفته و جایگاهی برای فروزش آتش بوده است. برخی از چهارتاقیها تا سدههای پنجم و ششم مَهی(:قمری) سالم مانده و با حفظ کاربری یا اندک دگرگونی در کاربری آن، مورد استفاده بوده است. رَد این سازههای ساده و شگفتانگیز را میتوان تا دورهی قاجاریه پی گرفت. و کم کم از این دوره است که چهارتاقیها دیگر مورد بهره جای نمیگیرند. امروزه چهارتاقیها دارای ارزش ویژهای است و نگهداری و پاسداری از آن، اَمری بایسته(:ضروری) به شمار میآید. با این همه، چهارتاقیها از وضعیت حفاظتی خوبی برخوردار نبوده و بیشتر آنها در گوشهای به حال خود رها شده و رو به ویرانی هستند. یکی از این چهارتاقیها که نزد پژوهشگران از ارزش فراوانی برخوردار است و در بدترین شرایط حفاظتی و نگهداری به سر میبرد، چهارتاقی نطنز است. ساختوسازهای اَفسارگسیخته در پیرامون چهارتاقی درگذشته به آن آسیب رسانده است. انبوه کَندوکاوهای غیر مجاز در عَرصه و حریم چهارتاقی، افزون بر آسیبرسانی به لایههای باستان شناسانهی آن، دل هر دوستدار تاریخ و فرهنگ ایرانی را به درد میآورد. سخن درخُور نگرش(:نکته قابل تامل) این است که، این چهارتاقی در درون شهر و جلو چشم مدیران و سرپرستان(:مسوولان) جای گرفته است و روشن نیست که چگونه تاراجگران به آن دستبُرد زدهاند. بیشتر بخشهای این چهارتاقی از میان رفته و پایههای آن سُست و ناتوان شده است و اگر هر چه زودتر مورد بازسازی و بِهسازی جای نگیرد، در آیندهای نزدیک، باید بینندهی مرگ آن باشیم.
بقایای سازهی چهارتاقی بر روی سکویی به بلندای نزدیک 2 متر و نیم از زمین جای گرفته است. هم اینک دو جرز شمالی به گونهی جدا از هم و دو جرز جنوبی همراه با یک تاق برجای ماندهاند. بخش جنوبی سازه به دیوار خانههای همجوار چسبیده است و در بخش دیوار باختری(:غربی) آن، هنوز آثار در یکی از خانهها که به آن چسبیده بوده، نمایان است. اما بخش شمالی و باختری به گونهی آزاد مانده و به وسیلهی باغ و زمینهای کشاورزی فرا گرفته(:احاطه) شده است. از چهارتاق، تنها چهار جرز آن بر روی دو سکو، که یکی بر فراز دیگری ساخته شده، آشکار است. سالمترین بخش سازه، گوشهی جنوبی آن است که در آن جا دو گوشواره از چهارتاق، و یکی از تاقهای چهارگانه برجای مانده است.
در کتاب اصفهان پیش از اسلام نوشتهی دکتر علی رضا جعفری زند، آورده شده است که : کاراستههای(:مصالح) به کار رفته در این سازه از قلوه سنگ رودخانهای و ملات گچ و خاک است. برای کلافکشی تاقها، الوار چوبی به کار رفته و از اندود گچ و کاهگِل در پوشش سازه بهره برده شده است. آثار موریانه، نمایانگر یورش آنها به الوارها است که با از میان رفتن الوارها، بر اثر تکان زمین لرزه، گنبد ویران شده است. بر روی لایه نازکی از گچ، آثار رنگآمیزی وجود دارد. در زیر این لایه گچی، اندود کلفتی از کاهگل وجود دارد و کاه درون اندود را موریانه خورده است. شاید این آثار رنگ آمیزی وابسته به دورههای سِپَسین بوده که آتشکده کاربرد نخستین خود را از دست داده بوده است. در واقع شاید بتوان گفت که وابسته به زمانی است که مسجد دوره آل بویه در نزدیکی آن ساخته شده است. نزدیک بودن آتشکده و مسجد نشانگر آن است که مسجد در زمینهای آتشکده ساخته شده است. کهنسالان محل به بازگفت(:نقل) از پیشینیان گفتهاند که، در درون محوطهی آتشکده آثار گورهایی وجود داشته که مالکان زمینهای پیرامون، آنها را نابود کردهاند. از همین روی، دور از ذهن نیست که از این مکان در دوران آل بویه به عنوان آرامگاه بهره برده، شده باشد.
دربارهی دیرینگی و کاربری این چهارتاقی، محسن جاوِری، باستانشناس و مدیر کل میراث فرهنگی شهرستان کاشان که از نزدیک این چهارتاقی را دیده است به اَمرداد گفت: «به دید من، دیرینگی این چهارتاقی از اواخر ساسانی تا به پایان این دوره میرسد و کاربری آن را نیز آیینی میدانم و چیز دیگری نمیتواند باشد».
دکتر جاوِری در دنبالهی سخنانش افزود: «اگر به این منطقه خوب نگاه کنیم، ما با موجی دیگر از چهارتاقیها بیرون از استان پارس (:فارس) روبهرو هستیم. شما اگر از دامنهی کویر حرکت کنید، بسیار چشمگیر بوده و چهارتاقیها از «نَخلَک» آغاز و سپس نایین، نطنز، خرم دشت، نیاسر و در پایان به چهارتاقی قم میرسیم. همهی اینها در یک راستا و در دامنهی کویر جای گرفته اند که یک گروه از چهارتاقیها را تشکیل داده و با هم در پیوند بودهاند».
این باستانشناس با گرایش دوران اسلامی در پاسخ به این پرسش که برخی از پژوهشگران، این چهارتاقی را وابسته به دوران اسلامی با کاربری آرامگاه میدانند، گفت: «به دید من قابل پذیرش نیست. زیرا همهی این چهارتاقیها که در دامنهی کویر بوده را باید در یک راستا به شمار آورد و همگی ساسانی هستند».
اما علی هُژَبری، باستان شناس با گرایش دوران ساسانی دیدگاه دیگری دارد و در همین زمینه به اَمرداد گفت: «به دید من، این چهارتاقی وابسته به دوران میانهی اسلامی با کاربری آرامگاه بوده است. شاید انگیزهی این اشتباه، نام نادرستی است که بر روی آن گذاشتهاند و آن را آتشکده میپندارند».
مدیر پیشین پایگاه میراث فرهنگی دژ زیویه و غار کَرفتو در دنبالهی سخنانش افزود: «آتشکدهها از یک روش ویژه در همهی دوران ساسانی پیروی میکنند. این روشها (:الگو) انگیزهای شده تا امروزه بدانیم مِهرازی آتشکده در این دوره به سه گام(:فاز) آغازین، میانه و اواخر بخشبندی شده و در هر گام تغییراتی در آن رُخ داده است. با این همه نمیتوان این نمودارها(:شاخصه) را در این سازه تعیین کرد. از سوی دیگر، لقزهایی در نمای جرز دیده میشود که در بسیاری از ستونهای اسلامی اجرا شده است».
به گزارش اَمرداد، این یادمان تاریخی در راستای مسجد جامع، گذر تاریخی و بازار نطنز جای گرفته است و با نام آتشکده نطنز در تاریخ 18 تیرماه 1311 با شمارهی 187 به ثبت ملی رسیده است.
چهارتاقی که در میان باغ ها و خانه ها و ساخت وسازهای غیرمجاز گم شده است
چهارتاقی نطنز در استان اصفهان
روزگاراندوهبار چهارتاقی نطنز
وضعیت اسفبار یادمان ملی جای هیچ پرسشی را برجای نمی گذارد
حفاری های غیرمجاز
آخرین نفس های چهارتاقی ساسانی نطنز
نگاره ای هنری که بیانگر روزگار تیره و تار یک اثر ملی است
خانه هایی که تا نزدیکی و در عرصه و حریم اثر پیشرفته اند
در صورت رسیدگی نکردن هرچه زودتر، دیگر بخش های این چهارتاقی از میان خواهد رفت
فرتورها از سیاوش آریا است.
6744