پریبرز نسیمی، نیکاندیش هازمان زرتشتی از چهرههای فرهیختهی استان یزد بهشمار میآید. حسین مسرت، پژوهشگر در حوزهی تاریخ و فرهنگ یزد در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا، روانشاد «پریبرز نسیمی» را در جایگاه نیکاندیش زرتشتی، دلبسته به فرهنگ و ادبیات فارسی از دیار یزد یاد میکند.
متن گفتوگو با عنوان (گذری بر زندگی «پریبرز نسیمی» از نویسندگان شهیر جامعه زرتشتی یزد) شنبه 24 خوردادماه 1399 خورشیدی منتشر شده است را در ادامه میخوانید:
ایسنا/یزد نویسنده و پژوهشگر برجسته فرهنگ عامه یزد یکی از مشاهیر نامی یزد که دلبستگی زیاد به فرهنگ و ادبیات فارسی به ویژه شاهنامه داشته و آثارش در نشریات مختلفی در کشورمان به چاپ رسیده است را «پریبرز نسیمی» از زرتشتیان نیکاندیش این استان معرفی میکند.
«حسین مسرت»، یکی از نویسندگان و بزرگان شهر یزد که از زرتشتیان بسیار نیکاندیش و خوب این دیار بوده است را روانشاد «پریبرز نسیمی» میخواند و در گفتوگو با خبرنگار ایسنا راجع به او میگوید: این چهرهی فرهیخته فرزند «رستم بهرام» بود که در سال ۱۲۹۵ خورشیدی در یزد به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان خسروی گذراند و به واسطهی هوش و استعدادی که داشت، در ردیف شاگردان ممتاز شهر یزد جا گرفت به طوری که در همان زمان به آموزش در مدرسهی دخترانهی جهانیان نیز میپرداخت.
وی با بیان این که نسیمی تحصیلات متوسّطهاش را در دبیرستان کیخسروی به پایان رساند، اضافه میکند: او پس از برگشت از خدمت، به تدریس زبان و ادبیّات فارسی در همان دبیرستان مشغول شد و چندی نگذشت که در اثر کاردانی و شایستگی که از خود نشان داده بود، به معاونت دبیرستان کیخسروی برگزیده شد و در ادامه نیز سرپرستی دبستانهای دیههای زرتشتینشین یزد همچون الهآباد، اهرستان، تفت، چم، خرّمشاه، خیرآباد، رحمتآباد، شریفآباد، قاسمآباد، کوچه بیوک، مبارکه، مریمآباد و نصرتآباد نیز برعهدهی او قرار گرفت و پس از «مستر فرامرز» که از فرهنگیان بسیار مشهور یزد بود، مدیریت دبیرستان کیخسروی که آن وقت از بزرگترین و گستردهترین دبیرستانهای یزد بود، به عهدهاش گذاشته شد که با شایستگی تا هفت سال در این کار مهم خدمت میکرد.
این پژوهشگر یزدی ادامه میدهد: پریبرز نسیمی، چند سالی هم مدیریت دبستان دینیاری را داشت و همچون شمع فروزانی بود که بسیاری از دانشآموختگان یزدی که اکنون از دکترها یا مهندسان بنام یزدی هستند یا مشاغل عالی دارند، همه شاگرد او بودند.
به گفته مسرت، در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به همّت نسیمی و جمشید بندریانزاده، سالنامۀ دبیرستان کیخسروی منتشر شد و در گردآوری و چاپ سالنامهی دبیرستان مارکار نیز او سهیم بود.
وی با اشاره به ریاست نسیمی در سازمان جوانان زرتشتی یزد به مدت چند سال، حاصل این سالها را چاپ و نشر مجلّهی پندارها که در آن وقت یکی از بهترین مجلات کشور محسوب میشد، میخواند و خاطرنشان میکند: خدمت در انجمن زرتشتیان تهران، همکاری در راه بنیان درب مهر و کتابخانۀ هورشت یزد و عضویت در هیات امنای بیمارستان گودرز از دیگر کارهای خیر و ارزشمند پریبرز نسیمی بود.
مسرت از گشادهرویی و پیشگامی نسیمی در هر کاری میگوید و اضافه میکند: ویژگیای که ایشان داشت، دلبستگی زیاد به فرهنگ و ادبیات فارسی به ویژه شاهنامه بود و در این زمینه پژوهشهای دامنهداری داشت و آثارش در بسیاری از نشریات همچون هوخت، فروهر، پشوتن، پندارها و مجلّهی ارمغان به چاپ رسیده است.
به گفته وی، بیشترین نوشتههای نسیمی همین طور که اشاره شد در زمینهی فرهنگ و زندگینامهی فرزانگان زرتشتی و مؤسّسات و بناهای زرتشتی یزد بود و در زمینهی داستانهای شاهنامه هم در شمارههای گوناگون فروهر، مقالاتی از وی چاپ شده است.
وی یاداور میشود: پریبرز نسیمی در سالهای پایانی عمر خود یکی از این داستانهایش را به نام «سیاوش» به نثر روان فارسی برگردانده بود و یکی از ناشران زیر چاپ داشت ولی متأسفانه تقریباً چندین سال است که هنوز این کتاب چاپ نشده و حتی خانوادهاش گفتهاند دو، سه جلد دیگر از این داستانها را هم ایشان داده است که حروفچینی آنها تمام شده ولی هنوز چاپ نشده است.
این نویسنده و پژوهشگر یزدی با قدردانی از اطلاعاتی که «سروش نارنجی» در باره این فهیخته زرتشتی استان در اختیارش قرار داده است، میگوید: نسیمی سرانجام پس از ۷۵ سال زندگانی که همیشه آن سه گفتار زرتشت یعنی «گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک» را آویزه گوشش قرار میداد، در ۲۸ مرداد ۱۳۷۰ از این دنیا رخت بربست و به سرای جاویدان شتافت.
حسین مسرت، نویسنده و پژوهشگر:
«پریبرز نسیمی»، نویسنده نامی زرتشتی از دیار یزد
- خبریار امرداد: مهشید شهریاری
- 1399-03-25
- 10:37
به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter
تازهترین ها
7 پاسخ
زندهیاد پریبرز نسیمی در دبستان خسروی همکلاس زندهیاد جمشید پیشدادی بوده و این هر دو از شاگردان پدر من ـ خسرو بمان پرخیده ـ بودهاند. چرخ روزگار چنین چرخید که من هنگام دانشآموزی در فیروزبهرام شاگرد جناب پیشدادی بودم و هنگام معلمی در فیروزبهرام نوه دختری نسیمی شاگرد من بود.
در دهه 50، جناب نسیمی چندی در انجمن تهران مدیر دبیرخانه بود. هنگامی که خدمت ایشان میرسیدم با فروتنی تمام از جای برمیخاست و به واسطه پدرم به من مهربانی فراوان میکرد. به او درود میرساند و احترام بسیار به پدرم میگذاشت. یادش گرامی.
درود بر استاد گرانقدر و دوست داشتنی جناب آقای بوذرجمهر پرخیده،
شاگردی شما باعث فخر و مباهات اینجانب است.
دیر زیوید، شاد زیوید تا زیوید بکامه زیوید
به روان پاک همه درگذشتگان درود میفرستیم
چاپ نوشته ای از درگذشته ای که حدود سی سال از نبود ایشان میگذرد نشان از برآورده شدن نفس امرداد دارد، هرچند که واژه امرداد به چم جاودانگی است اما راهی برای ماندگاری جز در یادها نیست و چه خوش آنروز که این یاد و نام به نیکی باشد چون درخت تنومندی که سر بر فلک و ریشه در زمین دارد.
حکیم ابوالقاسم فردوسی میفرمایید: نمیرم از این پس که من زنده ام، که تخم سخن را پراکنده ام.
نوشتار، چنین شیوا و دلنشین و گران است که دل من را لبریز از هیجان و شور و نیاز میکند و بار گرانی بر دوش خود احساس میکنم که هنوز برآورده نشده.
من در جایگاه نوه و بنمایندگی از خانواده ایشان سپاسگزاری ویژه از تارنمای پربار و کوشای امرداد و فرزانه گرامی جناب آقای حسین مسرت همراه با ژرف ترین آرزوی سربلندی و سرافرازی روز افزون را دارم و در انتها از اهورامزدای بی همتا رهروی راه همه فرزانگان این دیار به ویژه پدربزرگ جان جان جان خودم را آرزومندم.
امید است یاد بزرگان و نیکنامان روزگار چراغ روشنی بخش زندگی همه ما باشد.
ایدون باد
۲۵ خرداد ماه ۱۳۹۹ خورشیدی
رامبد
روانشان شاد
روانشان شاد و یادشان گرامی باد. همواره از مشورت و صحبت با روانشاد نسیمی بهره مند می گشتم. با آرزوی تندرستی و شادکامی برای بازماندگانشان به ویژه آقای رامبد پاکزاد و خانواده شان. و با سپاس فراوان از استاد حسین مسرت که پیش از این نیز از فرهیختگان زرتشتی یاد کرده اند. دستشان سبز و گرم و تواناتر باد.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
با درود فراوان،بهترین زندگی دو جهان برای کسانیست که نیک بیاندیشند و نیک رفتار کنند و پارسایی را سر لوحه زندگانی خویش قرار دهند.ضمن خواستار مغفرت برای روان شاد اقای نسیمی ارزومند ادامه راهشان توسط شما بازماندگان عزیز می باشیم.
روحشان شاد،نامشان جاویدان.