«با اینکه در چند دههی اخیر در ایران به گونهی روز افزون از ارزش درس جغرافیا در مدارس ما کاسته شده، ولی بر تعداد نوشتارهای جغرافیایی گوناگون، به طور چشمگیری افزوده شده است. اینکه بُرد و تاثیر این مقالات و نوشتارها در بین عامه مردم یا حتی طبقهی تحصیلکرده و مسوولان تا چه حد بوده است، آشکار نیست؛ اما از روند نگاه به گسترهها و فضاهای جغرافیایی میتوان نتیجه گرفت که حتا وجود کارگزاران و مسوولان با تخصص جغرافیایی در زمینههای اجرایی نیز نتوانسته مانع از فروپاشی و گاهی نابودی فضاهای طبیعی و زیستمحیطی کشور شود».
نوشتاری که در بالا خواندید بخشی از یادداشت دکتر داریوش مهرشاهی، ژئومرفولوژیست و هموند پیشین گروه جغرافیای دانشگاه یزد، دربارهی کتاب «جغرافیای جامع ایران» است. وی یکی از پژوهشگرانی است که گروه علمی را در نگارش و پدیداری این اثر همراهی کرده است. گروهی چشمگیر از پژوهشگران برجسته و استادان بلندپایه در گردآوری و نگارش این اثر فراگیر در زمینهی جغرافیای سرزمین ایران همکاری کردهاند. «جغرافیای جامع ایران» زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، رییس مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی با مدیریت علمی و سرویراستاری دکتر عباس سعیدی، از سوی انتشارات مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی چاپ و منتشر شده است. مجموعهی پنججلدی «جغرافیای جامع ایران» دربردارندهی ویژگیهای محیط طبیعی ایران، ویژگیهای تاریخی-سیاسی و جمعیت، تقسیمات کشوری-استانها، شیوههای زیستی و سکونتگاههای انسانی، شهرنشینی و اقتصاد است. این اثر را میتوان نخستین تلاش چندسالهی استادان و پژوهشگران در راستای شناخت همهجانبه و شناساندن جغرافیای سرزمین ایران به شمار آورد. شناخت ویژگیهای جغرافیایی هر سرزمین، بسترساز افزوده شدن آگاهیهای همگانی درباره پیرامون زندگانی خویش است. همچنین بنیاد و شالودهی دانستههای بایسته برای آموزش جوانان و برنامهریزیهای فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی- سیاسی مسوولان و کارشناسان هر کشوری به شمار میرود.
دیدگاه دکتر داریوش مهرشاهی، دربارهی این اثر با عنوان نگاهی به کتاب جغرافیای جامع ایران، روی تارنمای مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی گذاشته شده است. ادامهی یادداشت را میخوانید:
“آن چه بر هویت ما میافزاید شناخت بهتر تاریخ و جغرافیای این خاک پر از حادثه است. با اینکه در چند دههی اخیر در ایران به گونهی روز افزون از ارزش درس جغرافیا در مدارس ما کاسته شده، ولی بر تعداد نوشتارهای جغرافیایی گوناگون، به طور چشمگیری افزوده شده است. اینکه بُرد و تاثیر این مقالات و نوشتارها در بین عامه مردم یا حتی طبقهی تحصیل کرده و مسوولان تا چه حد بوده است، آشکار نیست؛ اما از روند نگاه به گسترهها و فضاهای جغرافیایی میتوان از جمله نتیجه گرفت که حتی وجود کارگزاران و مسوولان با تخصص جغرافیایی در زمینههای اجرایی نیز نتوانسته مانع از فروپاشی و بعضا نابودی فضاهای طبیعی و زیستمحیطی کشور شود. از این رو، هر وسیلهای که بتواند به شناخت بهتر و دقیقتر شرایط جغرافیایی کشور به گونه علمی کمک کند، شاید بتواند قطرهای باشد چکانده بر سنگ مشکلات دانشی این مرزوبوم در عرصه شناخت جغرافیایی سرزمینی که در آن زندگی میکنیم. بدینسان، اگر بپذیریم که این دانش جغرافیاست که به درک و برداشت عمومی در نحوهی استفاده بهتر و شایستهتر از فضاهای طبیعی و محیط انسانی کمک میکند، در نتیجه انتشار کتابهایی در زمینهی شناخت جغرافیایی دقیقتر این سرزمین میتواند به چنان هدفی کمک کند.
انتشار مجموعه پنج نسخهای «جغرافیای جامع ایران» پس از دههها سال که از چاپ کتابهایی ویژه در زمینه جغرافیای «مفصل» یا «کامل» ایران گذشته است، هم به لحاظ شناساندن جایگاه جغرافیا و هم در راستای شناسایی ویژگیهای جغرافیایی ایران بسیار ارزشمند مینماید.
شروع تهیه این کتاب به نظرم به سال 1383 باز میگردد، یعنی زمانی که دکتر عباس سعیدی در مرکز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی بذر نیاز به داشتن مجموعهای جامع در بارهی جغرافیای کشور را افشاند و با حمایتهای آقای سید کاظم موسوی بجنوردی در آن مرکز، این تخم به بار نشست و ثمرهی آن اکنون به درخت پنج نسخهای «جغرافیای جامع ایران» تبدیل گشته است. در سال 1384 آقای دکتر سعیدی جهت نوشتن دو فصل «زمین ریختشناسی ایران» و «کویرها و بیابانهای ایران» با من تماس گرفتند که این دو فصل تکمیل شد و در اواخر سال 1384 تحویل داده شد. پس از آن، به دلایلی که بر من چندان روشن نیست، اما ظاهرا به ویژه به مسایل مالی و برخی اختلاف سلیقهها و مسایل دیگر باز میگشت، کار تهیه و تکمیل این کتاب به درازا کشید، به طوری که پس از سال 1395 بخشهایی از کتاب (موارد آماری به ویژه موضوعات جمعیتی و شهری-روستایی) نیاز به بازبینی و تغییر یافت و این هم بر درازای کار افزود. در نهایت، با پشتیبانیهایی که پس از سال نودوپنج فراهم آمد و با حمایت دلسوزانهی آقای بجنوردی و پیگیریهای مستمر دکتر سعیدی این کار ارزشمند به سرانجام رسید و چند روز پیش از این کتاب رونمایی گردید.
من هنوز از نزدیک نسخههای این کتاب را ندیدهام، ولی با مشاهدهی فهرست عناوین کتاب نخست که به «جغرافیای طبیعی ایران» مربوط است، تا حدی متوجه گستردگی و عمق این کار بزرگ شدهام. فصلهای گوناگون جلد نخست این کتاب، مباحث زیر را شامل است: موقعیت جغرافیایی ایران، ساختار زمینشناسی و ویژگیهای زمینشناختی، خصوصیات لرزه زمین-ساختی، منابع معدنی، زمین ریختشناسی، کویرها و بیابانها، آب و هوای ایران (در دو بخش)، ویژگیهای طبیعی منابع آب، ویژگیهای عمومی خاکها، ویژگی و گستردگی جنگلها و مراتع ایران، زندگی و گونههای جانوری و سرانجام، بومشناسی و چشماندازهای طبیعی ایران. در پانزده فصل این مجلد از کتاب، حدود 20 تن از بهترین متخصصان جغرافیا و علوم زمین از دانشگاههای سراسر کشور شرکت داشتهاند.
اگر مجموعه جلدهای پنجگانه این کتاب را در نظر بگیریم، برای هماهنگی و تنظیم نوشتارها یا مقالات در زمان مناسب و در حد علمی قابل قبول و تامین اعتبارات مالی لازم، نیاز به برنامه-ریزی و پشتکار ویژهای وجود داشته است. من نیک به یاد دارم که در زمان تهیه فصلهایی که به من محول گردیده بود، در موارد لازم، حتی منابع و مآخذ موضوعات نیز چه فارسی و چه خارجی، در مدتی کم توسط دکتر سعیدی آماده و برایم فرستاده میشد که در نوع خود بسیار جالب بود.
خلاصه آن که به نظر من، جلد نخست کتاب «جغرافیای جامع ایران» بهخوبی میتواند جای خالی یک کتاب به عنوان «جغرافیای طبیعی ایران» را تا حد زیادی پُر کند، با این تفاوت که تاکنون کتابهای جغرافیای طبیعی ایران بیشتر توسط یک نویسنده یا پژوهشگر نوشته شده است، ولی در نوشتن کتاب جغرافیای طبیعی جدید، چنانکه ذکر شد، حدود 20 پژوهشگر و متخصص جغرافیای طبیعی و علوم زمین مشارکت داشتهاند که در نوع خود کم نظیر است.
اما هیچ نوشته ای بدون نگاه به آینده و یکی دو پیشنهاد، کامل به نظر نمی رسد؛ پیشنهاد نخست بنده برای آینده به آقای دکتر سعیدی و دست اندرکاران کتاب «جغرافیای جامع ایران» این است که شاید بهتر باشد که به تدارک نسخهی انگلیسی همین کتاب هم بیاندیشند. اگرچه چنین هدفی خود دوباره نیاز به کاری دارد کارستان (!)، ولی برای گسترش شناخت از جغرافیای ایران در سطح جهانی، به تلاشش میارزد. دومین پیشنهاد اینکه: جای «سنجش از دور» در مطالعات جغرافیای طبیعی کشور در این کتاب خالی است؛ شاید در نسخهای دیگر بهتر باشد که به این مبحث هم پرداخته شود».
دکتر داریوش مهرشاهی؛ ژئومرفولوژیست و هموند پیشین گروه جغرافیای دانشگاه یزد