لوگو امرداد
راهکارهای افزایش توان مالی انجمن (۱)

چرا انجمن با ثروت زیاد چنین ناتوان است؟

مهران سپهریهمواره یکی از چالش‌های پیش روی انجمن زرتشتیان تهران دشواری‌های مالی بوده است. دشواری‌هایی که مانع از انجام بسیاری کارها و فعالیت‌ها در این انجمن شده است. از این‌رو، چندی پیش از شما خوانندگان گرامی امرداد پرسیدیم که راهکار شما برای افزایش توان مالی انجمن چیست؟ و اکنون نیز از برخی کارشناسان و افراد باتجربه‌ی هازمان زرتشتی این پرسش را پرسیدیم. در زیر دیدگاه مهران سپهری، هموند گردش‌های ۴۰ و ۴۱ انجمن زرتشتیان تهران و هیات علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه صنعتی شریف را در این‌باره می‌خوانید.

چرا انجمن با دارایی مالی و ثروت زیاد، چنین ناتوان و کم‌­بنیه است؟

محور اصلی همایش مانتره امسال مدیریت دارایی‌های جامعه‌ی زرتشتی اعلام شد. سایت محترم امرداد سوال دیدگاه خوانندگان را “راهکار برای افزایش توان مالی انجمن” مطرح کرده است. موضوعی کلیدی که تنها بهره‌‌‌‌‌‌وری دارایی و مدیریت موقوفات و املاک انجمن نیست، بلکه توان به‌کارگیری دارایی‌‌‌‌‌‌های انجمن در جهت رفاه و سرآمدی جامعه است. شاید مهم‌ترین موضوع هازمان حاضر، افزایش توان مالی انجمن در جهت هدایت و نگهداری استعدادهای جوان جامعه باشد. بدیهی ولی عجیب است که انجمن زرتشتیان تهران، و تاحدی سایر انجمن‌‌‌‌‌‌های زرتشتی در ایران، با داشتن مستقلات و زمین‌‌‌‌‌‌های زیاد، قادر به چرخش سرمایه و درآمدزایی نیستند و در عمل از مدیریت مالی روزمره و راهبردی سازمان خیریه اجتماعی خود عاجز و ناتوان هستند.

 

جامعه زرتشتیان تهران به فقیری تشبیه شده که بر روی گنج نشسته است. با میلیون‌‌‌‌‌‌ها متر زمین و صدها ملک و مدرسه، انجمن بنیه مالی چندانی ندارد و گاهی حتی از پاسخگویی به مددجویان و پرداخت حقوق کارمندان عاجز است. سازمانی که از نظر مالی به گل نشسته و روزبه‌‌‌‌‌‌روز در مرداب فلاکت مالی فرو می‌‌‌‌‌‌رود.انجمن زرتشتیان تهران که ودیعه‌ی وزارت بهداشت برای ارتقای درمانگاه یگانگی را بلعیده، سپرده‌‌‌‌‌‌های درازمدت را یکی پس از دیگری باطل و هزینه کرده، املاک انجمن را به قیمت نازل که حتی کفاف تعمیرات را نمی‌‌‌‌‌‌دهد به اجاره داده، هنوز هم در باتلاق بفروش و بساز ملک است، و صدها میلیون تومان به نسل بعد بدهکار است. سوالی مضحک و اشتباه که “چگونه این انجمن را فربه‌‌‌‌‌‌تر کرد که در بیراهه مالی ادامه دهد؟”

 

سرمایه سازمان از دو بخش دارایی ملموس و دارایی ناملموس تشکیل می‌شود. بخش دارایی ناملموس، شامل سرمایه‌ی اجتماعی و نیروی انسانی، پیش‌‌‌‌‌‌نیاز به‌کارگیری دارایی ملموس است. شهرت و تاریخچه، روابط و ضوابط، فرآیندها و روش‌‌‌‌‌‌ها، دانش و ارزش، بخش ناملموس دارایی هستند که بحث مفصل خود را دارد. دارایی ملموس خود دو نوع است که ملموس نامنقول شامل ملک و ساختمان و ملموس منقول شامل تجهیزات و وجه نقد است. سازمان‌‌‌‌‌‌های محافظه‌‌‌‌‌‌کار و سنتی سعی به انباشتن اموال ملموس نامنقول دارند که دارای سند بوده و اصل آن باقی می‌‌‌‌‌‌ماند. ولیکن اموال ملموس نامنقول لازم بوده ولی کافی نیستند. این اموال نامنقول هستند که می‌‌‌‌‌‌توانند مانند اهرمی اموال منقول را به جریان و بهره‌‌‌‌‌‌وری ‌‌‌‌‌‌ببرند. انباشت تنها اموال نامنقول بیهوده است.

 

مدیریت رشته‌‌‌‌‌‌ای است تخصصی، مانند پزشکی و مهندسی، که نیاز به دانش و مهارت خاص دارد. همان‌گونه که خودرو خود را فقط به مکانیک متخصص و دندان خود را به دندان‌پزشک تحصیل‌‌‌‌‌‌کرده و باتجربه می‌‌‌‌‌‌سپارید، باید مدیریت سازمان را نیز به متخصص بادانش و باتجربه در زمینه‌ی خاص بسپارید. متاسفانه برخی مالکیت و ریاست را با مدیریت اشتباه کرده، بدون سررشته در امور مربوطه، در مدیریت و اقتصاد دخالت می‌کنند. مدیریت مالی بخشی تخصصی از مدیریت و متفاوت از حسابداری است -مانند چشم‌‌‌‌‌‌پزشکی که با دندانپزشکی کاملا متفاوت است- که سرمایه و بیلان سازمان را برنامه‌‌‌‌‌‌ریزی و کنترل می‌کند. متاسفانه این تخصص در انجمن زرتشتیان تهران موجود نیست یا استفاده نمی‌‌‌‌‌‌شود. غیرمتخصصان می‌تازند و سرمایه‌ی جامعه را می‌بازند.

 

نخستین‌‌‌‌‌‌کار در عارضه‌یابی و آسیب‌شناسی مالی، بررسی نسبت‌‌‌‌‌‌های مالی سازمان است. انجمن خیریه و عام‌‌‌‌‌‌المنفعه معمولا مجوز وام و مشارکت تجاری ندارد، گرچه اساس‌نامه‌ی انجمن چنین اقدامی را منع نکرده و در آینده ممکن است به نفع انجمن باشد که با ریسک‌پذیری بیشتر وارد مشارکت تجاری و اخذ وام شود. بررسی سریع نسبت‌‌‌‌‌‌های آنی و جاری نشان می‌دهد که انجمن ممکن است در انجام کوتاه‌مدت تعهدات خود فلج شود. تست‌‌‌‌‌‌های اهرم مالی یا سرمایه‌‌‌‌‌‌گذاری و تست‌‌‌‌‌‌های فعالیت و نقدینگی انجمن را در مرز خطر می‌‌‌‌‌‌گذارد. بزرگ‌ترین ضرر انجمن در خواب سرمایه شامل ساختمان‌‌‌‌‌‌های نیمه‌‌‌‌‌‌ساخته و املاک بی‌‌‌‌‌‌استفاده است. اگر انجمن سازمان تجاری بود، میلیاردها تومان درآمد ماهیانه داشت. شاید زیر مجموعه انجمن باید تجاری عمل کند.

 

مهم‌ترین کار سازمان، تبدیل منابع بالقوه به قابلیت‌‌‌‌‌‌های بالفعل است. هرکس می‌تواند زمین و سرمایه و کارمند داشته باشد ولی خروجی زیادی نداشته باشد. یک سازمان کارآمد می‌تواند با حداقل منابع، خروجی قابل‌توجهی تولید کند، و منابع لازم دیگر را با شبکه‌‌‌‌‌‌سازی تامین کند. رمز کار در اصول پنج‌گانه مدیریت یعنی سازماندهی، تامین منابع، برنامه‌‌‌‌‌‌ریزی، هدایت و کنترل است در جهت چشم‌‌‌‌‌‌انداز و اهداف سازمان. سازماندهی در استقرار فرآیندها و روش‌‌‌‌‌‌ها، شرح وظایف و تقسیم‌‌‌‌‌‌کار، انضباط و ثبات است. برنامه‌‌‌‌‌‌ریزی نقشه‌ی راه را می‌‌‌‌‌‌دهد. کنترل انحرافات از اهداف و راهکار جبرانی را می‌نماید. برای رسیدن به مقصد، جاده‌ی مشخص، نقشه‌ی راه، بنزین و توشه، و راننده نیاز است. بدیهی است چرا منابع انجمن بدون مدیریت درست به قابلیت تبدیل نشدند.

 

برای توسعه‌ی پایدار، سه بعد منابع مالی، سرمایه‌ی انسانی و سرمایه‌ی اجتماعی لازم است. سرمایه‌ی انسانی شامل جوانان مستعد، کارمندان و مدیران توانمند، تامین‌‌‌‌‌‌کنندگان و کاربران دلسوز و همسو است. سرمایه‌ی اجتماعی شامل دانش و روش، اطمینان و اعتبار، روابط و ضوابط است. این سه بعد به مانند سه‌‌‌‌‌‌پایه هستند که باید متوازن و محکم باشند. بالاترین سرمایه‌ی اقتصادی دنیا بدون به‌کارگیری سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی متناسب بیهوده و بی‌‌‌‌‌‌بهره است. انجمن بیشتر انرژی خود را در نگهداری و مراقبت از سرمایه‌ی مالی صرف کرده، سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی را به دیگران و به خدا واگذار کرده است! سرمایه انسانی جامعه با فرار مغزها و جوانان به خارج، و سرمایه اجتماعی جامعه با ندانم‌کاری و اختلافات داخلی به شدت کاهش یافته است.

 

حلقه‌ی مفقوده‌ی انجمن، لایه‌‌‌‌‌‌های مدیریت و راهبری است. مدیرانی که هر سه سال عوض شده و انجمنی که حافظه‌ی تاریخی ندارد. مدیرانی که به‌‌‌‌‌‌جای تقسیم وظایت و همسویی با سازمان، به تکروی و رقابت و اهداف انفرادی می‌‌‌‌‌‌پردازند. مدیرانی که ناخواسته درگیر روزمرگی می‌شوند و از رسالت راهبری باز می‌‌‌‌‌‌مانند. مدیران که دانش و مهارت لازم را ندارند ولی پرادعا و خودشیفته‌اند. نمایندگانی که به صاحبان انجمن یعنی جامعه گزارش نمی‌دهند و از آن‌ها نظرخواهی و راهنمایی نمی‌گیرند. مدیران درو‌‌‌‌‌‌گرایی که در جلسات غیرعلنی ستیز کرده تا حرف خود را به کرسی بنشانند. مدیرانی که خود را به خواب زده و سر در برف پنهان کرده‌‌‌‌‌‌اند. مدیرانی که شعار می‌دهند ولی به حرف خود عمل نمی‌کنند. چگونه با چنین ظاهرا مدیرانی توان مالی انجمن را می‌توان بهبود داد؟

 

انجمن سال‌ها پیش هیات نظارت بر سرمایه‌ی انجمن را تشکیل داد. چنین هیاتی باید دوباره تشکیل شود از بزرگان و صاحب‌نظران جامعه که فرای فعالیت‌‌‌‌‌‌های روزمره و سه‌‌‌‌‌‌ساله‌ی هیات‌مدیره‌ی انجمن، به برنامه‌‌‌‌‌‌ریزی و بهره‌‌‌‌‌‌وری سرمایه‌‌‌‌‌‌های انجمن بپردازد. شاید نتوان باور کرد که انجمن لیست کامل مستقلات و موقوفات خود را ندارد، چه رسد به نیت‌‌‌‌‌‌نامه‌‌‌‌‌‌ها و بیلان مالی. فرآیندی برای تصمیم‌‌‌‌‌‌گیری و بودجه‌‌‌‌‌‌ریزی در انجمن وجود ندارد. برنامه در انجمن متاسفانه یعنی عکس‌‌‌‌‌‌العمل و مُسَکن به مشکل روز، و بعد فراموشی تا دردی دیگر. هرج و مرج کامل و هزینه‌‌‌‌‌‌های بی‌‌‌‌‌‌رویه، استثنا پس از استثنا. همکیشان، بحران دارایی مالی انجمن زرتشتیان بسیار جدی است. سرمایه‌ی انسانی و اجتماعی از دست‌رفته باز نخواهد گشت. فردا برای چه‌‌‌‌‌‌کنم این انجمن دیر است!

 

بهبود با تغییر حاصل می‌شود، و تغییر با احساس نیاز. شاید ما هنوز باور نداریم که سرمایه‌‌‌‌‌‌های جامعه به سرعت به هدر می‌روند و راه‌کارهای بهتری وجود دارند. شاید ما هنوز به آشنا و پرهیاهو تکیه می‌کنیم تا به صاحبان دانش و مهارت. بدون مطالعه رای می‌دهیم یا اصلا رای نمی‌‌‌‌‌‌دهیم. از نمایندگان خود نمی‌خواهیم و مطالبه نمی‌کنیم. نمی‌دانیم یا بی‌تفاوت شده‌ایم. تعریف فساد استفاده از منابع عمومی برای منافع شخصی است. فساد لزوما دزدی و کار اشتباه نیست. فساد می‌تواند نکردن کار درست باشد یا خودخواهی و تکروی. فساد تبعیض، ناهمازوری با اشوان و نگرفتن دست بینوایان است. فساد اشغال صندلی هیات‌‌‌‌‌‌مدیره بدون داشتن لیاقت و قابلیت لازم است. فساد لزوما مالی نیست بلکه می‌تواند اداری، اجتماعی یا فرهنگی باشد. همکیشان: بحران دارایی مالی انجمن زرتشتیان بسیار جدی و در مرز فساد اداری است. فردا برای چه‌کنم این انجمن زرتشتیان بسیار دیر است!

 

دکتر مهران سپهری، هموند هیات علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه صنعتی شریف

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

14 پاسخ

  1. جانا سخن از زبان ما میگویی.
    بالاخره یک نفر حرف حساب زد.

  2. پس پرسش و پاسخ انجمن چه شد؟ حسابرسی انجمن چه شد؟ پرونده مرتاض یزد چه شد؟

  3. چرا انجمنی ها از دیدگاه و نظرات علمی و تخصصی استفاده نمیکنند و آب گل آلود را ترجیح میدهند؟

  4. با تشکر از سایت محترم امرداد و استاد فرهیخته که مشکلات را علمی و دقیق تحلیل و شفاف میکنند. شاید اگر ریشه مشکلات مشخص شود، راحت تر بشود راهکار داد. البته هموندان انجمن باید بخواهند که مشکلات حل شود. گاهی قدرت آنها در چند برابر کردن مشکلات است.

  5. با درود و سپاس فراوان به آقای مهران سپهری برای توضیح وضعیت کنونی انجمن و اطلاعات مفید در باره ی حل مشکلات دیرینه این بنیاد. اشاره به سه بعد مالی، انسانی و اجتماعی بسیار به جا و کامل درک است و همچنین اشاره به داشتن مهارت و علم مدیران در زمینه ی مخصوص از جمله مدیریت برای پیشرفت جامعه.

  6. با سپاس از اقای سپهری . من که نفهمیدم بالاخره راه حل درآمد زایی انجمن چیه . اگه ممکنه کمی دسته بندی کنید و راه حل بدهید

  7. مگر انجمن بازرس ندارد؟ تقصیر از خود مردم است که اعتراض نمیکنند و دوباره به همین افراد رای میدهند.

  8. انجمن تهران مانند هیولایی است که دست و دندان ندارد. فقط هیکل بزرگ کرده است. همه را میترساند و کار مفیدی انجام نمیدهد.

  9. جناب اقای سپهری عزیز افرین به این همه استعداد تئوری .شما که خود نیز عضو انجمن هستید چرا تا کنون به نقطه نظرات خود جامه عمل نپوشانده اید. تا دیر نشده دست بکار شوید

  10. در این دوره عده ای جوانان جمع شدند، لیست دادند، از تلگرام و بروشور رنگی استفاده کردند، همه را امیدوار کردند و رای آوردند. حالا بعد از دو سال هنوز منتظر تغییرات هستیم. رنگ انجمن عوض شد ولی کار انجمن همچنان همان است که بود.

  11. مهمترین بخش اندیشه است که اگر نیک شود، گفتار و کردار نیز نیک میشود. درود بر مردان نیک اندیش و دگر اندیش.

  12. تعریف کاملی از انجمن یزد!ثروتی عظیم آنهم نقدی و نه نیازمند تبدیل! درآمد اماکن مهم زرتشتیان خاص یزد و محله نیست! یزدیان و محله نیز تومانی ازین درآمد نچشیده اند پس انجمن باید به تمام زرتشتیان ایران جواب پس بدهند چنانچه انجمن تهران!!این حجم نقدینگی نه تصویب مجمعی به خود دیده و نه مطیع نظارت بازرس اند! سرخود انگار میراث پدری شان است و یا جعبه شن بازی تا با ان کسب تجربه کنند و خودرا در چشم غیرهمکیشان کارآمد.خود مردم باید نهاد نظارت باشند و طلبکار!

  13. دیگر گذشت زمانی که خیراندیش داشتیم و اربابانی که با سرمایه خود انجمن را قوی کردند. به ندرت کسی اعتماد میکند که پول خیر را بدهد دست انجمن. دوستان انجمن هم اگر کور نکنند، شفا نمیدهند.

  14. دکتر وصف و توصیف مدیران انجمن های اصلی را خوب آمدی.خودشیفتگانی که با منابع عمومی پی منافع شخصی اینده نگرشان هستند و ازینکه این بار را در گردنه ای وارونه سازند و پاسخگوی کسی هم نباشند باکی ندارند.کلا دو انجمن عمده داریم که گنج اند.مردم تهران ملاحظه گریشان کمتر است اما یزد ملاحظه هم محلگی و خویشی و قومی میکنند و حلوی ضرر را نمی گیرند.هیات بازرسی نظارت اموال باید احیا شود.هرجای ایران وقفی داریم باید به نفع مردم باشد.دیگر صحبت از درامد نقدی کلان انجمنی چون یزد نمیکنیم که نمونه بارز توصیفات انتهایی متن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-01-09