روز به روز بر شمارشان افزوده می‌شود. به همه‌جا راه یافته‌اند؛ مترو، پیاده‌روها، پاساژها، فروشگاه‌ها و … . دیگر نمی‌شود جایی باشی و صدای تعریف و تبلیغ‌هایشان را نشنوی. به نصف قیمت بازار و حتا کمتر از آن نیز کالاهایشان را می‌فروشند. نمی‌شود ندید یا نشنیدشان. تنها می‌توان بیشتر و بیشتر اندیشه کرد؛ به کیفیت و هزینه‌ی این کالاها؛ به این‌که آیا به راستی هزینه‌ای که برای این کالاها پرداخت می‌شود با کیفیت آن‌ها برابری می‌کند؟
دست‌فروشان سال‌های بسیاری است که به ویژه در تهران و شهرهای پرجمعیت جایگاهی را به خود ویژه کرده‌اند و در برابر قانون ایستاده‌اند؛ قانونی که با این گونه از کسب‌وکار رودررو می‌شود ولی هنوز برای بیکاری و قانون‌شکنی‌های در پیِ آن، راه چاره‌ای نیافته است. از سویی فروش از راه دست‌فروشی به اقتصاد کشور آسیب می‌زند و از سویی نمی‌توان از درآمدزا بودن آن، به ویژه برای گروه کم‌درآمد کشور چشم‌پوشی کرد. دست‌فروشان با پرداخت نکردن مالیات، درآمدِ مالیاتی کشور را پایین می‌آورند و با پرداخت نکردنِ اجاره‌‌ی مغازه، در رویارویی با مغازه‌داران به آسانی پیروز می‌شوند، آنان را از میدان به در می‌کنند و این‌گونه به اقتصاد کشور نیز آسیب می‌زنند. همچنین با روی آوردن مردم به خرید از دست‌فروشان، مغازه‌داران نیز بیکار می‌شوند و اشتیاق خود را برای ادامه‌ی کار از دست می‌دهند ولی از سویی شاید دست‌فروشی تنها کاری است که یک قشر ویژه از هازمان می‌توانند انجام دهند.
در دسترس بودن و خرید آسان این کالاها نیز برای پایدار نگاه داشتن این گروه در میان مردم، مهر تایید می‌زند. در کل، آلودگی صوتی، گرفتن(:اشغال) پیاده‌روها و جاهای پررفت‌وآمد شهر، آسیب به اقتصاد کشور، به کار گرفتن قشر ویژه‌ای از هازمان، ارزان‌تر و آسان‌تر خریدن کالاهای دست‌فروشان و … از نمودهای خوب و بدِ باشندگی دست‌فروشان در سطح شهر است.
این‌بار نیز از شما خوانندگان امرداد می‌پرسیم، آیا از دست‌فروشان خرید می‌کنید؟
برای آگاه ســاختن ما از دیــدگاه خود، تنها شماره‌ی گزینه‌ی دل‌خواه را به سامانه‌ی پیام کوتاه امرداد 02188325331 بفرستید.
1 آری 2 نه 3 بستگی به شرایط دست‌فروش دارد
