لوگو امرداد

پاسخ فرزندان فردوسی به یاوه‌گویی رجب طیب اردوغان

shirفرزندان فردوسی بزرگ یاوه‌گویی اردوغان و خیال‌های خام او در دست‌یازی به یک‌پارچگی ایران‌زمین و پاره‌ی تن میهن، آذرآبادگان را بی‌پاسخ نگذاشتند و در سروده‌های خود بر هر دست‌یازی و تجاوزی به این کهن‌بوم‌و بر تاختند.

آتورپاتکان؛ سروده‌ی هما ارژنگی 

آتور پاتکان

الا ای سرزمین آذررخشان

سرِ پاینده‌ی ایران

که  آتش را نگهبان بوده‌ای در پهنه‌ی دوران

تو از نوری، تو از دوری، ز پشت پیر تاریخی

تو مهد پاک زرتشتی

همان یزدان‌شناس بخردی‌پرور

که نیکی را فروغ بی‌زوال ایزدی داند

آتور پاتکان

هنوز از لابه‌لای و تار و پود رفته‌های دور می‌بینم

زشهر شیز و آن آتشگه آذرگشسبت نور می‌تابد

و بر دیوارهایش نقش‌های بوالعجب ز افلاکیان و خاکیان برجاست

تو آن نجد سرافرازی

به دامانت سهند سربلند و قله‌ی آتشفشان داری

دژ ضحاک و ساسان و فن اسپ و قلعه‌ها از باستان داری

به روز نام و ننگت هم

تو از هرمزد فرخ‌ها و فرخ‌زاد رستم‌ها نشان داری

آتور پاتکان

تو ماد با فَر و جاهی

تمام  مردمانت آریایی‌زاده و آزاده‌اندیش‌اند

و درگسترده‌ی تاریخ

زبانشان آذری وان گویشی از پهلوی بوده است

اگر چه بر دل و جانت جفا از ناکسان رفته

و زخم خنجر ترک و تتارت سینه بدریده

ولی این ترجمانی نا روا باشد،  جفا باشد

زبان آذری را ترک نامیدن

که ایران‌زاده هرگز جز که ایرانی نخواهد بود

آتورپاتکان

تو خاک شمس تبریزی

همان خاکی که آن پیر عجایب خلقت خورشیدوش

در دامنش رویید

همان رندی که خشتش زیر سر بودی و

پا بر تارک هفت آسمان سودی

غریب عالم معنا

که مولانا  فقیه  کهنه‌اندیش شکیبا را

چو توفانی زبن برکند و در رقص و خروش آورد

آتور پاتکان

تو در گسترده‌ی دو ران

به هر شهر و به هر کویی

بلاگردان  ایرانی

چه گویم من ز تبریزت

از آن سالارخیز آن خاک زرخیزت

به یاد آرم از آن جنبش

از آن هنگامه‌ی خونین

از آن مردان جان برکف

چو ستار و چو باقر یا خیابانی

و یا زان سیل  گم‌نامان

که خون پاکشان  شد خون بهای راه انسانی!

ز آذرماه یاد آرم، من از آن آذر سوزان

که چون بیگانه‌ی رسوا، چو دزدی نابکار آمد

سر آزاده‌ات از پیکر میهن جدا سازد

در آن غوغای جانبازی، چه توفان‌ها به پا کردی

تو با بیگانگان و دشمنان خانگی دیدم چه‌ها کردی

کنون ای مهد جانبازان

آتورپاتکان، سرایران

مبادا بینمت تا یک نفس از پای بنشینی

که دشمن در کمین است و

فریبی تازه می‌جوید

چنان روباه مکاری

به راهی تازه می‌پوید

جوانبخت کهنسالم

ترا در پهنه‌ی گیتی، هماره زنده می‌خواهم

و تا هستی نفس دارد

فلات پاک ایران را

خوش و پاینده می‌خواهم

 

شعر شاهنامه‌وار پروفسور سیدحسن امین در پاسخ به زبان‌درازی «رجب طیب اردوغان» نسبت به آذربایجان

شنیدم، به باکو، رجب اردوغان

سخن از ارس گفت و دشت مغان

سخن‌های ناپخته آغاز کرد

به یاوه‌سرایی، دهان باز کرد

بزد زخم بر آذرآبادگان

بهین بوم‌وبر، بهر آزادگان

همانجا که ما را چو تاج سر است

به فرق وطن، برترین افسر است

سر شیر ایران‌زمین است، این

از ایران‌زمین، بهترین است این

رجب طیب اردوغانِ پریش

پریشان شوی گر نبندی تو نیش

همه تن به تن، دادخواهیم ما

به اردوی ایران، سپاهیم ما

بجز گور از ایران‌زمین، یک وجب

نخواهد رسیدن به حاجی رجب

 

پاسخی فردوسی‌وار به ژاژخایی رجب اردوغان از «توفان یزد»

شنیدم «رجب» مرد تیره‌روان

همی برگشاده به یاوه زبان

به باکو سخن رانده آن گوژپشت

که باید بکوبی دهانش به مشت

سخن‌های ناساز، او کرده ساز

تهی دیده میدان، زبان کرده باز

بیاورده نام ارس بر زبان

طمع کرده بر آذرآبادگان

نشسته چو گرگان کنون در کمین

که آشوب گردد در این سرزمین

به صهیونیان در نهان داده‌ دست

که آرد به خاک نیاکان گسست

به‌سر پخته بیهوده سودای خام

نداند پر از شیر باشد کنام

که گر دست یازد به ایران‌زمین

کَنَد گور خود را در این سرزمین

ز‌دولت  اگر خلق گشته پریش

ولی مهر دارد بر این خاک خویش

که ایران برای همه مادر است

که مادر به فرزند تاج سر است

نداند که گُردان ایران‌زمین

برآرند بنیاد دشمن به کین

همان به که خاموش گردد «رجب»

ز خاک وطن کم نشاید وجب

که ایران زمین تا ابد زنده‌باد

همه دشمنانش سر افکنده باد

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

7 پاسخ

  1. من ترکم اهل ارومیه ولی به کشور آریایی ام ارزش قائلم
    درود بر پروفسود سید حسن امین
    من آریایی هستم و ذره ای از خاک وطنم را به لیدیا نخواهم داد
    کشور من وسعتی را از دست داده و من این اشتباهات را تکرار نخواهم کرد

  2. درود بر خاک پاک ايران زمين از سند تا فرات و از خليج هميشه فارس تا سيحون و پامير و از دريای مکران تا کوههای سر به فلک کشيده قفقاز

  3. جاودان باد ایران. اردوغان من دخت ایران زمینم اگر روزی نیاز باشد اسلحه بدست می گیرم و برای ذره ای از خاک وطنم می جنگم . مردان تبریز ما از نسل ستارخان و باقر خانند نه از نسل چنگیز مغول خونریز

  4. رجب بوالعجب باید بداند که نيمی از خاک ترکيه یعنی ترکیه شرقی به فلات ايران تعلق دارد و ترکيه غربی را هم زمانی روم شرقی می ناميدند . اگر به زمانهای پيشتر و دوران پرشکوه هخامنشی و ساسانی برگرديم همه خاک آناتوليا جزو ايران زمين بوده است .
    کسانی که ترکی سخن می گویند حتما ترک نیستند که زبانشان ترکی شده است . مادر عزیز من ترکزبان است اما هرگز و هرگز خود را مغول و تاتار نمیداند. گفتنی است در گذر زمان و سیطره مغول و تاتار بر بخشهایی از خاک پاک ايران در مناطق آتروپاتگان و میان رودان و فرارودان ، باعث دگرِش در زبان مردمان این مناطق از فارسی و تاتی و پهلوی و آذری و سغدی و سکایی و اوستایی و . . . به ترکی و تاتاری شده است . ضمنا هر ترکزبانی که به مغول و تاتار افتخار مینماید و خود را تاتار می داند البته که راه مغولستان و تاتارستان باز است خير پيش و در پناه خدا باشيد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-19