«دگرگونی و تداوم» یکی از ویژگیهای جوامع بشری است. در همان حال که یک نوع تداوم در پایههای دین، فرهنگ و آداب و رسوم جوامع دیده میشود، اما در همان حال دگرگونی در شکل یا حتا در برخی از موارد در محتوای آنها نیز انجام میشود. این ویژگی «دگرگونی و تداوم» از دوران قدیم تاکنون بر همهی گروههای انسانی حاکم است و هیچ جامعهایی از آن مستثنی نیست. اما آنچه که اتفاق افتاده این است که از پس از انقلاب صنعتی علاوه بر دگرگونی در زندگی انسان از نظر مفهوم علم (علوم تجربی و روش علمی جدید) و نیز ابزار (ماشین)؛ سرعت دگرگونی هم بسیار تندتر شده. اگر پیش از آن نسلها به درازا میکشید که دگرگونیها رخ بدهند و خود را در جامعهایی نشان بدهند، در این دوران هم روزگار (:معاصر) دگرگونی به هر دهه یا حتا کمتر کاهش یافته است. جامعهی زرتشتی نیز هر چند که همیشه نوعی «دگرگونی و تداوم» را تجربه میکرده اما در دوران معاصر سرعت بیشتر در این دگرگونیها را در همهی اجزای خود میبیند. بخش عمدهایی از آنچه که حتا نزدیک به پنجاه سال پیش بخشهای جدانشدنی از آداب و رسوم بودند، امروزه در حد بسیار زیادی دگرگون شدهاند که البته دلیل این افزون بر افزایش سرعت، دگرگون شدن همهی جنبههای زندگی انسان امروز نیز است. البته معمولا جوامع نیمه سنتی-نیمه مدرن امروز (مثل جامعه زرتشتی ایران) این نوع از دگرگونیها را باآگاهی نمیپذیرند و بنابراین به طور ناخودآگاه در برابر این دگرگونیها واکنش نشان میدهند. ناخودآگاه بخشهایی از رفتارها و آداب و رسوم خود را دگرگون میکنند و به همان ترتیب بخشهایی را حفظ میکنند. اما جامعهایی در این راه موفقتر است که آگاهانه این «دگرگونی و تداوم» را بپذیرد، دربارهی آن گفتوگو و برای آن برنامهریزی کند. موزهها و نمایشگاهها بخشی از همین تلاشها و روشی مدرن هستند که جوامع این «دگرگونی و تداوم» را از راه آنها به نمایش میگذارند. با توجه به محتوای اصلی موزهها و نمایشگاههای زرتشتی، میتوان بخش عمدهی این محتوا را به سه گروه 1- دینی 2- آداب و رسوم و مراسم و 3- تاریخ بخشبندی کرد.
1- محتوای دینی
اصطلاح «دگرگونی و تداوم» را آلموت هینتزه در مقدمهی مقالهایی با همین عنوان «دگرگونی و تداوم در سنت زرتشتی» مطرح میکند. او در مقدمهی این مقاله، «هستهی» دین و سنت زرتشتی براساس متنهای اوستایی و فارسی میانه کتابی را «اهورامزدا، زرتشت و گاهان، دین مزدیسنی و بالاخره مزدیسنان (باورمندان)» برمیشمارد(1).
در بررسی محتوای دینی موزهها و نمایشگاههای زرتشتی در ایران نیز میتوان تمرکز و تاکیدی را بر همین «هسته» ردیابی کرد. به این معنی که جامعهی زرتشتی امروز در «تداوم» هستهایی که همواره برایش مهم بوده، تلاش میکند «برداشتها و دگرگونیهای» امروزش از آن را برای هموندانش (Insiders) در دوران معاصر و نسلهای آینده به نمایش بگذارد و در همان حال همین محتوای دینی را هم به بازدیدکنندگان (Outsiders) از این دین و فرهنگ معرفی کند.
هویت دینی که این جامعه در این راستا به نمایش میگذارد به طور ویژه بر اشوزرتشت و پیام و برداشتهایی که از سرودهایش، گاهان، در نظر میگیرد، تمرکز دارد. از جملهی این پیامها، تاکید بر «دین زرتشتی» به عنوان نخستین و قدیمیترین دین یگانهپرستی و «اهورامزدا» به عنوان خدای یگانه و «دانای بزرگ هستی بخش» است. از جمله پیامهای دیگر تاکید بر «برابری بین زن و مرد»، «آزادی انتخاب» و نیز «اشا» به عنوان «راستی و نیز قانون حاکم بر این جهان/جامعه/فرد» است.
در میان محتواهای دیگر دینی، «فروهر» را باید نام برد و تفسیر و برداشتی امروزی که از بخشهای تصویر در نظر گرفته شده برای آن میشود. در تفسیر این تصویر به ویژه بر وجود دوگانگی خوب و بد در اندیشه و گفتار و کردار تاکید میشود. چنانچه سه بخش بال تصویر به عنوان «اندیشه، گفتار و کردار نیک» در نظر گرفته میشود که به راستی مانند بال باعث بالا رفتن انسان میشود در حالی که سه بخش دامن به عنوان «اندیشه، گفتار و کردار بد» توصیف میشود که باید به زیر انداخته شود. دو چنبرهی تصویر هم به نوعی پذیرش وجود «مینوی نیک» و «مینوی بد» در وجود/اندیشه آدمی است. تفسیر و برداشت امروزی از این تصویر را باید تلاش همیشگی انسان زرتشتی برای پاسخگویی به پرسش اساسی «buništag ēk ayāb dō?» «بُن یک یا دو؟» در مواجه شدن با «خوبی و بدی» در «اندیشه/رفتار/کردار آدمی» و «طبیعت» نامید(2).
مفهوم «امشاسپندان» نیز محتوای دینی دیگری است که از دو جهت مورد تاکید قرار میگیرد. نخستین برداشت، مفهوم امشاسپندان در پیوند با انسان است. «بهمن» منش نیک، «اردیبهشت» بهترین راستی، «شهریور» شهریاری خواسته شده، «سپندارمزد» فروتنی/اندیشه درست، «خرداد» تکامل/بالندگی و «امرداد» بیمرگی به عنوان ویژگیهایی در نظر گرفته میشوند که هر فرد با به دست آوردن آنها میتواند به مرحلهی «تکامل و بی مرگی» برسد. دومین برداشت در پیوند با «امشاسپندان»، بر احترام به عناصر طبیعی تاکید میکند و آن را شکلی قدیمی از «احترام و توجه به طبیعت» در نظر میگیرد که در دنیای مدرن امروز هم مورد توجه است.
بالاخره، در مورد آخرین محتوای دینی یعنی «مزدیسنان» یا باورمندان نیز تلاش میشود که راستگویی، تلاش در آبادانی این جهان، کاروکوشش و بهویژه سه گفتهی سنتی «اندیشه نیک، گفتار نیک، کردار نیک» مورد تاکید قرار گیرند(3).
به طور بسیار خلاصه محتوای دینی ارایه شده در نمایشگاهها و موزههای زرتشتی بازتابی است از «تداوم» اصطلاحات و مفاهیم مهم برای مجموعهی این دین در درازای سدهها و از سوی دیگر نشان از «دگرگونی» برداشتها و تعریفهای امروزی این جامعه دارد از این مفاهیم برای سازگار شدن با جهان امروز.
بخش ششم نوشته به «محتوای جشنها، آداب و رسوم و تاریخ» پرداخته میشود؛ پنج شنبهی آینده از تارنمای امرداد بخوانید.
بخش نخست، دوم، سوم و چهارم این نوشته را بخوانید.
*بهمن مرادیان، مرکز پژوهشی بندهش: زبانهای ایرانی، پژوهشهای زرتشتی
(1): hange and Continuity in the Zoroastrian Tradition, Almut Hintze, SOAS, 2013
(2): جمله نقل شده از متن پهلوی «اندرز پوریوتکشان» «اندرز آموزگاران نخستین» است. البته بخش عمدهایی از متنهای اوستایی و به ویژه فارسی میانه کتابی به این پرسش و چالش میپردازد که «خوبی و بدی» که «از نظر آنها» در «اندیشه، گفتار و کردار» انسان و نیز در طبیعت (برخی حیوانات، خشکسالی، مرگ و …» میتوان دید، از کجا سرچشمه گرفته است؟ و آیا این خوب و بد از یک «بُن» است یا دو؟
(3): تمامی این بخشها با ارجاع به محتوا و متنهای به نمایش گذاشته شده در این موزهها و نمایشگاهها است که در اینجا برای اختصار از آوردن نمونه متنها و ارجاع خودداری میشود.
گزینش فرتورها از بهمن مرادیان است.
4090