«کامران نجف زاده» در خرداد ۱۳۴۷ در «تهران» زاده شد. پنج سال بیشتر نداشت که با هدیه گرفتن چند قطعه تمبر از پدر، عشق به مجموعهداری در دلش افتاد. همزمان با دوران مدرسه به هنر نیز گرایش داشت و از نوجوانی عکاسی میکرد. سپس به تحصیل در رشتهی «پرستاری» در «دانشگاه علوم پزشکی ایران» پرداخت و در سال ۱۳۷۱ موفق به کسب درجهی کارشناسی پرستاری شد. او بعدتر برای مقطع کارشناسی ارشد، تحصیل در رشتهی «مرمت و حفاظت اشیای تاریخی» را پی گرفت.
کشش او به هنر عکاسی و علاقهای که به تاریخ این هنر داشت، او را در جوانی، شیفتهی عکسهای قدیمی کرد. در آغاز او شیفتهی حس نوستالژی و ارزش هنری و تکنیکی این عکسها بود؛ ولی خیلی زود به ارزش تاریخی و سندیت این عکسها هم پی برد. او دیگر در کنار بررسی هنری و تکنیکی عکسهایی که در موزهها، آلبومهای خانوادگی و عتیقهفروشیها میدید، بر جزییات، موضوعها و گزارشهای تاریخی هر عکس نیز تامل میکرد.
او دیگر به عکسهای تاریخی، همچون اسناد ملی نگاه میکرد. عشقش به میهن و بیمی که از پراکندگی و نابودی این اسناد تاریخی داشت، سبب شد تا احساس مسوولیت کرده و نقشی را برای خود در حفظ و مرمت این میراث ملی تعیین کند. برای این منظور، از سال ۱۳۸۰ تصمیم به گردآوری عکسهای تاریخی ایران گرفت.
تاریخچهی مجموعه
این مجموعه، با خرید نخستین عکس تاریخی در سال ۱۳۸۰ توسط «کامران نجف زاده» به دنیا آمد. روز به روز، تعداد عکسها بیشتر میشد و نگهداری آنها نیاز به چارهجویی داشت. برای همین، او در کنار پژوهش در تاریخ عکاسی و تاریخ ایران، دربارهٔ مرمت و آرشیو کردن عکسها نیز مطالعه میکرد. او در این زمینه، دورههایی را در خارج از کشور گذراند و تحصیل در رشتهای مرتبط را پی گرفت. او با تلفیق این دانستهها با ابداعات و تجارب شخصی خود، مخازنی اصولی برای حفظ عکسها در بهترین شرایط محیطی، طراحی و اجرا کرد.
همهی هزینههای خریداری، مرمت و نگهداری این مجموعه، از آغاز تا اکنون، با همت بلند او تامین شده است. البته در این راه افرادی فرهنگ دوست که حسن نیت او را دریافته و نگهداری اصولی عکسهایش را دیدهاند، عکسهای تاریخی خود را برای حفاظت و ماندگاری در تاریخ به این مجموعه اهدا کردهاند. پایگاه اینترنتی این مجموعه با عنوان «مجموعهی کامران» (۱) در سال ۱۳۸۵ گشایش یافت.
امروز، «مجموعهی کامران نجف زاده» بدون احتساب عکسهای دیجیتال، شامل بیش از صد هزار قطعه عکس است. این عکسها در قالبهای گوناگون کاغذ، شیشه، نگاتیو، اسلاید و کارت پستال است. از دورترین زمانها در تاریخ عکاسی و از مشهورترین عکاسان تاریخ ایران، در این مجموعه عکس وجود دارد. برخی از عکسهای تاریخی این مجموعه نیز مربوط به خارج از ایران است.
آرزوی متعالی و هدف غایی «کامران نجف زاده» برای این مجموعهی گرانسنگ ملی که با عشق گردآوری شده، تاسیس نهادی تخصصی و موزهای خصوصی برای عکسهای تاریخی ایران است تا در کنار نمایش عمومی و دایمی عکسها، مرکزی برای پژوهش در تاریخ عکاسی و همکاری هر چه بیشتر با پژوهشگران تاریخی باشد.
گنجینهی اسناد خاندان گودرز مهربان
«مجموعهی کامران نجف زاده» علاوه بر عکس که تمرکز اصلی آن است، اسناد دیگری را نیز در بر میگیرد؛ چرا که گاه اسناد به صورت گنجینهای خریداری میشود و در هر گنجینه، علاوه بر عکس، اسناد دیگری نیز هست. یکی از گنجینههای این مجموعه، گنجینهی اسناد خاندان «گودرز مهربان» در یزد است که بسیار ارزش دارد.
در این گنجینه، نزدیک به ۲۰ عکس تاریخی وجود دارد که تعدادی از آنها چاپی و تعدادی هم عکسهای خانوادگی برداشته شده در آتلیهی «آنتوان سوریوگین» (۲) است. یکی از عکسهای این گنجینه را «میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل» -روزنامهنگار و مشروطهخواه نامی- به فردی از این خاندان تقدیم کرده؛ همچنین عکسی از «احمد شاه قاجار» نیز در میان عکسها است. وجود چنین ارتباطاتی در این خاندان، بسیار جالب توجه است.
این گنجینه، پر از اسناد نوشتاری چاپی و خطی نیز هست. بیشتر اسناد خطی این گنجینه، دربارهی املاک زرتشتیان در یزد است. از اسناد خطی نفیس آن میتوان به قبالهی ازدواجی که روی کرباس نوشته شده و یا اسنادی از «انجمن ناصری زرتشتیان یزد» اشاره کرد. از دیگر اقلام این گنجینه، لیبلهای تجاری چای است.
زندگینامهی مفصل و حتی چهرهی «ارباب گودرز مهربان رستم ایرانی» (۳) برای ما ناشناخته است. البته میدانیم که این تاجر بزرگ یزدی، شهروند «هند»، ساکن «بمبیی» و از سران «پارسیان هند» بوده؛ (۴) و دوران پایانی عمر خود را در یزد گذرانده است. شاید «مهربان گودرز» با نام هندی «مستر وای» (۵) که خود نیز از تاجران بزرگ یزد و «بمبیی» بوده و ویرانههای خانهٔ باشکوهش هنوز در محلهی «گازرگاه» باقی است، پسر وی باشد. (۶)
نام و یادی از چهار برادر «ارباب گودرز» با نامهای اربابان «رستم»، «رشید»، «کیخسرو» و «خسرو» که همه از تاجران سرشناس و خیران بزرگ بودهاند نیز در تاریخ یزد باقی است. معروفترین اثر خیر ایشان، تاسیس «مدرسهی کیخسروی» در سال ۱۲۶۸ خورشیدی توسط «ارباب کیخسرو مهربان رستم» است. (۷)
از گنجینهی اسناد خاندان «گودرز مهربان»، چند سند گزینش شده است که در دنباله، معرفی و فهرست میگردد:
عکسهای بیمارستان مرسلین یزد
در گنجینهی اسناد این خاندان، برگهای چاپی با سه عکس نویافت و باارزش به چشم میخورد. در پایین این برگه و در توضیح این سه عکس به انگلیسی نوشته است: «تبلیغ طبی در یزد» (۸). لازم است تا پیش از معرفی و بررسی این عکسها که مربوط به «گودرز مهربان» و «بیمارستان مرسلین یزد» است، تا آنجا که منابع اجازه میدهند، قدری به زندگینامهی این تاجر و تاریخچهی این بیمارستان بپردازیم.
از کارهای خیر «گودرز مهربان» گزارشهایی در منابع به جای مانده است: «در سال ۱۲۶۸ خورشیدی، “بیمارستان مهر” به همت شادروان گودرز مهر در کوی گازرگاه در خیابان سلمان فارسی یزد بر پا گردید که برای مداوای بیماران زیر نظر دکتر کلمن اداره میشد.» (۹) این مطب و دواخانه که در مقیاسی کوچک و آزمایشی بود، توسط مبلغان «اصفهان» راهاندازی شد و پرسنل آن مقیم یزد نبودند. (۱۰)
«جامعهی مبلغان کلیسا» (۱۱) کار خود را در یزد به طور رسمی از اول سال ۱۲۷۷ خورشیدی با ورود «دکتر هنری وایت» (۱۲) از اصفهان آغاز کرد. پس از چند ماه، ”هنگامی که هیات مسیحی «انگلیس» در یزد برای بر پا ساختن بیمارستان خود، احتیاج به زمین پیدا کردند، یک بازرگان توانمند زرتشتی به نام «گودرز مهربان» قدم پیش نهاد و کاروانسرای بزرگی را با تمام متعلقاتش، از جمله منزلی در مجاور آن به هیات بخشید. بخش درمانی کار مبلغان به خصوص مورد تایید و پشتیبانی پارسیان است.
ساختمان خاص این توقفگاه موقتی کاروانها به نحوی شگفت، با استفادهای که اینک بیمارستان میخواست از آن بکند، متناسب از آب در آمد. حیاط اصلی را که زمانی جای خران و اسبان و قاطران و شتران بود، تبدیل به باغچهی قشنگی کردند و حجرههای قدیمی ساربانان و چارواداران را به اطاقها و بخشهایی برای اقدامات خیرخواهانهی بیمارستان مبدل ساختند.“ (۱۳)
این بیمارستان پس از مرمت و تجهیز، بسیار پیشرفته و کامل شد و شامل بخشهایی چون درمانگاه، داروخانه، بخشهای بستری، بخش زنان، بخش ترک اعتیاد، اطاق عمل، تاریکخانه، اطاق کالبدشکافی و کلیسایی کوچک بود. این بیمارستان مدرن برای بیش از چهار دهه، مرکز خدمات بهداشتی و درمانی در یزد و حومهی آن بود. (۱۴)
از دیگر کارهای خیر این تاجر سخی، ساخت «دبستان پسرانه گودرزی» در «اله آباد رستاق» در سال ۱۲۸۰ ه.ش است. «ناپیر مالکوم» (۱۵) -کشیش مقیم در یزد- در کتاب خود که در سال ۱۹۰۵ م (۱۲۸۴ ه.ش) در «لندن» به چاپ رسانده از وی با پیشوند «فقید» یاد کرده است. (۱۶) بنابراین تا پیش از فوریه ۱۹۰۴ م (بهمن ۱۲۸۲ ه.ش) که او یزد را ترک کرده، گودرز مهربان درگذشته بوده است.
اکنون به معرفی این عکسهای سهگانه میپردازیم. میدانیم که هیاتهای مبلغ «کلیسای انگلستان» در سراسر جهان، موظف به ارسال مرتب گزارش عملکرد خود به «لندن» بودند. این برگه نیز گزارشی تصویری از عملکرد بخش درمانی هیات مبلغان یزد در تابستان سال ۱۲۷۷ ه.ش است. یکی از این عکسها مربوط به خانوادهی «گودرز مهربان» است که احتمالاً در روز وقف کاروانسرا یا در دیدار هیات انگلیسی از او گرفته شده است.
عکس دیگر، عکسی دسته جمعی در جلوی سردر این کاروانسرا است که مردان و کودکانی که اغلب زرتشتیاند در آن حضور دارند. عکس سوم مربوط به محوطهی داخلی این کاروانسرا است که وضع اولیه و ویران آن را پیش از مرمت و تبدیل شدن به بیمارستان نمایش میدهد. شاید این دو عکس اخیر مربوط به اولین بازدید هیات انگلیسی از این کاروانسرا و یا روز تحویل گرفتن آن باشد. پیدا شدن این سه عکس برای تاریخ یزد بسیار مغتنم است.
این کاروانسرا پس از تحویل داده شدن به هیات انگلیسی، با سرمایهی زرتشتیان و مسلمانان و مسیحیان، بازسازی و تجهیز شد و در سال ۱۸۹۹ م (۱۲۷۸ ه.ش) گشایش یافت. این بیمارستان تا اوایل دههی ۱۳۲۰ خورشیدی دایر بود و نخستین و تنها بیمارستان مدرن یزد به شمار میآمد. «پس از برچیده شدن کار آن، مدرسه تدین در آن عمارت مستقر شد.» (۱۷) بعدها از دوران پهلوی این عمارت، اقامتگاه کردهای اخراجی از عراق شد. (۱۸)
امروز این عمارت در حالت نیمه ویران و بدون کاربری است. سردر آن هنوز به همان حالت قدیم است؛ ولی کتیبهی مرمرین آن که رویش عبارت ”مریضخانهی مرسلین انگلیس، سنهی ۱۸۹۹“ منقور بود در دههی ۱۳۸۰ دزدیده شد. (۱۹) «بیمارستان گودرز» کنونی که در سال ۱۳۲۷ خورشیدی گشایش یافته است، اثر خیر خاندان زرتشتی دیگری به نام «گودرز شاهجهان» است.
اسناد خطی املاک زرتشتیان
از میان اسناد خطی این گنجینه، سه سند برای نمونه گزینش شده است که به ترتیب تاریخشان فهرست میگردد. سند اول و دوم مربوط به غصب و تصرف باغهای زرتشتیان در محلهی «تل» یزد است. سند باارزش سومی مربوط به جلسهی بررسی وقفنامه و تعیین تکلیف املاک وقفی زرتشتیان در «انجمن ناصری زرتشتیان یزد» است. به امید خدا در آینده، هر کدام از این اسناد، جداگانه در مقالهای بازخوانی و بررسی خواهند شد.
سند ۱- استشهادنامهی خلع ید و رفع تصرف عدوانی زمین کلانداز مربوط به باغ یکی از زرتشتیان در محلهی «تل» یزد از «استاد کاظم کجکوب» و ورثهی مرحوم برادرش و صلح با ایشان / ۹ جمادی الثانی ۱۲۶۴ ه.ق (۲۳ اردیبهشت ۱۲۲۷ خورشیدی)
سند ۲- استشهادنامهی غصب باغ وقفی «شیرمرد نوزر» زرتشتی در محلهی «تل» یزد توسط «آ سید حسین کرمانی» / ۲۷ ذیالقعده ۱۲۷۶ ه.ق (۲۶ خرداد ۱۲۳۹ خورشیدی)
سند ۳- صورت جلسهی «انجمن ناصری زرتشتیان یزد» دربارهٔ تعیین تکلیف ۵ فقره اعیان موقوفهی «رستم مهربان منوچهر» و «اورمزدیار شاهزاد» در محلهٔ «ملایان» با حضور مدعیان و متولی / ۲۲ رجب ۱۳۱۵ ه.ق (۲۷ آذر ۱۲۷۶ خورشیدی)
۳-۲-کارت پستالی از انگلستان
سند جالب توجه دیگری که در این گنجینه موجود است، کارت پستالی است با نمای سردر غربی «کلیسای جامع چستر» که «سارا» آن را در تاریخ ۸ اوت ۱۹۳۲ م (۱۷ امرداد ۱۳۱۱ خورشیدی) از «چستر» برای دوستش «دوشیزه مایور» که از کارکنان «بیمارستان مرسلین شیراز» بوده، پست کرده است. «سارا» که چند روزی را در آن شهر گذرانده بوده، از زیبایی و هوای خوب آن برای دوستش نوشته و در پایان برای او آرزوی سلامتی کرده است.
این کارت پستال پس از کمتر از یک ماه، در تاریخ ۳ سپتامبر ۱۹۳۲ م (۱۲ شهریور ۱۳۱۱ خورشیدی) وارد پستخانهی «شیراز» شده، ولی از آنجایی که گویا در آن هنگام «دوشیزه مایور» به یزد منتقل شده بوده، کلمهی «شیراز» را خط زدهاند و عبارت ”یزد، مریضخانه“ را به جای آن نوشتهاند و کارت پستال را به یزد ارسال کردهاند. مشخص نیست این کارت پستال چگونه به این گنجینه راه یافته است. متن نامهی آن چنین است:
Miss G. I. Maore; CMS Hospital, Shiraz, Persia
Chester, Aug[ust] 8th, [19]32
Dear Miss Moare,
I am spending a few days here. It is lovely weather. Chester is a beautiful city.
Hope you are well. With love, from Sarah
۳-سخن پایانی
اسناد تاریخی، روایتگران تاریخ هستند. بدون وجود آنها ما بدون تاریخ خواهیم ماند و ملت بدون تاریخ، ملتی بیریشه و بیعبرت خواهد بود. اینجا است که ارزش کار مجموعهداران مشخص میشود. آنها با عشق و خون جگر و همت عالی خود، برگ برگ کتاب تاریخ صد پاره شدهی میهن را یافته و از به یغما رفتن و نابودی میرهانند.
همین چند سندی که در این مقاله معرفی شد، راوی حکایتهای تاریخی فراوانی از دیار یزد هستند. داستان همزیستی ادیان و اقوام در یزد شنیدنی است. سخاوت و بلند نظری زرتشتیان و خدماتشان به این دیار مثال زدنی است. زحمات کارکنان مسیحی نهادهای خدماتی «کلیسای انگلستان» که از شهرهای سرسبز و آباد خود برای خدمترسانی به دورافتادهترین نقاط جهان میرفتهاند نیز درخور آفرین و سپاس است.
پانوشت
(1) http://www.datkam.com
(2) Antoin Sevruguin
(۳) در گذشته، تاجران و سران زرتشتی با پیشوند «ارباب» خوانده میشدند. نام کامل افراد در یزد قدیم از پیشوند، نام شخص، نام یک یا دو جد پدری و پسوند جغرافیایی محل تولد او تشکیل میشد. این شیوهی اسمخوانی، تنها ویژهی زرتشتیان نبود و هنوز هم در روستاها جاری است؛ مثلاً «حاجی محمد حسن کریم تفتی».
(۴) The Church Missionary intelligencer; Vol. 51; P. 701
(۵) Mr. Wye
(۶) گنجنامه؛ جلد ۱۴، خانههای یزد؛ ص ۱۸۸
(۷) تاریخچهی اله آباد رستاق شهرستان یزد؛ نوشتهی اردشیر خدارحم مرزبان اله آبادی، خاضع
(۸) Medical Mission at Yezd
(۹) خاطرات رستم شاپور مهر؛ جلد ۳، پارسیان و پنج دهه فرهنگ و تمدن؛ نوشتهی شهریار هیربد؛ ص ۱۳۱
(۱۰) General introduction and guide to the Church Missionary Society archive; Written by Rosemary Keen
(۱۱) CMS: Church Missionary Society
(۱۲) Dr. Henry White
(۱۳) سفرنامهی جکسن، ایران در حال و گذشته؛ نوشتهی آبراهام ویلیامز جکسن؛ ترجمهی منوچهر امیری و فریدون بدرهای؛ ص ۴۲۶ و ۴۲۷
(۱۴) بیمارستان مرسلین، نخستین بیمارستان مدرن یزد؛ نوشتهی محمد مهدی جاودانی
(1۵) Napier Malcolm
(۱۶) سفرنامهی یزد، پنج سال در شهری ایرانی؛ نوشتهی ناپیر مالکوم؛ ترجمهی علی محمد طرفداری؛ ص ۲۱۵
(۱۷) یادگارهای یزد؛ جلد ۲؛ نوشتهی ایرج افشار؛ ص۸۰۳
(۱۸) گفتهی ایاز
(۱۹) گفتهی وحید ذوالفقاری