باغ اوسون در منطقه ییلاقی دربند، با چشمانداز جنگلی از نیکاندیشی دهشمندان زرتشتی، جانپناه کوهنوردان، جایی دنج و آرام برای رهایی از هیاهوی شهر به شمار میرود.
روزهای بهاری بهترین زمان برای گشتوگذار پیرامون شهر و پیدا کردن مکانهای دیدنی جدید با چشمانداز زیبا است. منطقه کوهستانی دربند و اوسون از جاهای دیدنی در بهار تهران است. تنها باید خود را یک ورزشکار و کوهنورد بدانید تا بتوانید در بلندای 2300 متری در مسیری زیبا به کوهپیمایی بپردازید و گذرتان به باغ زرتشتیان، باغ اوسون برسد. جایی آرامبخش، راهی برای گریز از هیاهوی شهری، کوهنوردان و دوستداران طبیعت را به سوی خود میکشاند. مسیر سنگچین و سرسبزی شما را به این باغ در دو راهی دره اوسون، بالاتر از هتل اوسون نزدیکیهای رودخانه اوسون میرساند، باغی سرسبز با گونههای پرشمار درختان سایهگستر و میوهدار. باغی دیدنی، شادابی و تازگی خود را در چهار فصل سال به نمایش میگذارد.
روانشاد بهرام پیکاجی (فیروز بهرام) از پارسیان هند، سال 1326 باغ اوسون را برای بهرهوری همکیشان وقف و به انجمن زرتشتیان تهران میسپارد. همان رادمردی که با منش نیک خود غم جانکاه از دست دادن فرزند (فیروز بهرام) سنگ بنای مهرورزیدن و بخشیدن در حوزه دانش میشود و آموزشگاه ماندگار فیروز بهرام را پایه گذاری میکند.
ساختمانی دوطبقه از دهش روانشاد سروش اُم، پناهگاهی را در باغ برای استراحت کوهنوردان فراهم آورده است. ساخت این ساختمان از سال 1351 تا 1357 به درازا کشیده است. هتل اوسون در راه رسیدن به باغ اوسون نیز از آثار به جا مانده روانشاد سروش اُم است. این تاریخچهی باغ را فرخ نوش میگوید. فرخ نوش از سال 1358 سرپرستی، نگهداری و رسیدگی به امور باغ اوسون ویژهی زرتشتیان را بر دوش گرفته، زمانی نزدیک به 42 سال این مسیر را در آمدوشد است. در این سالها بخشهای گوناگون باغ اوسون با یاری نیکاندیشان و همکاری انجمن زرتشتیان بهسازی و ساماندهی شده تا همچنان پابرجا بماند و پذیرای خانوادهها، کوهنوردان جوان و میانسال زرتشتی برای دمی آسودن باشد. ساخت سکوی کنار باربیکیو، بندکشی دیوارها از کارهایی است که واپسین روزهای سال گذشته به پایان رسیده است. کارهایی نیز به جا مانده، مانند گازکشی شهری که از کارهای در اولویت و بایستهای است که دست یاری همکیشان را برای به انجام رساندن، فرامیخواند.
ساختمان امکانات اقامتی مانند تختخواب و وسایل خواب، گرمایش شومینه با انبار چوب، آشپزخانه و سرویس بهداشتی را داراست. به گفته فرخ نوش، همکیشان با هماهنگی قبلی به این باغ روحنواز میآیند و گاه شب نیز میمانند. از مناسبتهایی که همکیشان را در این باغ گردهم میآورد در آستانهی نوروز و برای پاکسازی باغ، گستراندن خوان نوروزی و نیایش است. کانون دانشجویان زرتشتی برای بهرهجویی همکیشان از آب و هوای دلپذیر باغ، به مناسبتهای گوناگون مانند 13 فروردینماه روز گرامیداشت طبیعت، برنامه کوهپیمایی را برگزار میکند.
به خوردادماه نزدیک میشویم. ماهی که یادآور از دست دادن جوانی است که با تلاش و پشتکار بدون چشمداشت برای نگهداری باغ و رفاه همکیشان کوشید و جان بر سر این راه گذاشت. 27 سال از آن روز بارانی میگذرد. روزی که زندهیاد اردشیر مرادیان به همراه سه دوست خود، بهرام خسروی، خسرو مهرشاهی و آرمان کشاورزی، برآن بود برای بالکن ساختمان باغ سایبان نصب کند. روانشاد اردشیر مرادیان هنگامی که سیمکشی انتقال برق را برای جوشکاری سایبان آماده میکرد دچار برقگرفتگی شد. بهرام خسروی نیز در این حادثه از ناحیه شبکیه چشم آسیب دید و کمبینا شد. آیین سالگرد درگذشت شادروان اردشیر مرادیان به کوشش کانون دانشجویان زرتشتی و همراهی شماری از دوستان و همکیشان در باغ اوسون برگزار میشود.
بیگمان چنین گسترهی سرسبز در دل کوه نیاز به رسیدگی و صرف هزینه برای ماندگاری دارد. همانگونه که گذشتگان ما در انجامِ نیکوکاری تنها به پویندگی و بالندگی جامعه میاندیشیدند ما نیز با گام برداشتن در این راه به این اندیشهی نیک ارج بگذاریم. باغ اوسون که به ویژه جوانان ورزیده و ورزشکاران از آن بهره میبرند چشم امید دارد تا با رعایت نکات بهداشتی زیستبوم، از آسیب در امان بماند. بکوشیم هنگامی که قصد ترک کردن مکانی را داریم، پاکیزهتر از پیش باشد. باید به یاد داشته باشیم که قصد ما از سفر به طبیعت، آشتی با آن است. بنابراین وقتی طبیعت را ترک میکنیم کوچکترین اثر ناهنجاری از خود بر جای نگذاریم. سامان طبیعت با دخالت ما دچار آشفتگی میشود. یادمان باشد که این مکانها متعلق به همهی ما و آیندگان ماست.
ساخت سکو کنار باربیکیو
بارش برف هنگام تحویل سال 1400
فرتورها از فرخ نوش رسیده است.
1719
یک پاسخ
با درود فراوان به دوست گرامی آقای فرخ نوش که سال ها برای این باغ زحمت کشیده اند و همچنین آرامش باد به روان پاک روانشاد اردشیر مرادیان و آرزوی سلامتی بیشتر برای آقای بهرام خسروی. خاطرات نیکی از این محل به ویژه در ایام پس از سال 1357 در ذهنم مانده است که زمانی به عنوان عضو انجمن زرتشتیان تهران در 1359 با آقای شهریار شناسا و اسفندیار خسرویانی و آقای کریمدادی به این محل سرکشی می کردیم تا از وضعیت آن با خبر باشیم. من فقط دو بار رفتم ولی آقای شناسا و آقای خسرویانی مرتب سرکشی می کردند. همچنین درود به روان روانشاد سروش ام که این محل را در پیش و پس از سال 1357 زنده نگاه داشت. یادشان گرامی باد