امروز سروش ایزد و آبانماه، ۱7 آبانماه سال ۳۷۵۹ زرتشتی، سهشنبه ۱1 آبانماه ۱۴۰۰ خورشیدی، دوم نوامبر ۲۰۲۱ میلاد
۱۱ آبان 929 سال پیش، دوم نوامبر سال ۱۰۹۲ ميلادی، دولتمرد پرآوازهی ايرانی، خواجه نظامالملک توسی، بزرگ وزیر سلجوقیان، نویسنده كتاب سياستنامه و پایهگذار دانشكدههای نامور به نظاميه، در نزديكی كرمانشاه به دست کارگزاران حسن صبّاح (فدایيان اسماعیلی) كشته شد.
خواجه نظامالملک توسی، وزیر ایرانی سلجوقیان، زمانی که همراه اردوی شاهی از اصفهان راهی بغداد بود، در نزدیکی نهاوند و در مسیر کرمانشاه به دست کارگزاران حسن صبّاح (فداییان اسماعیلی) با ضرب کارد زخمی شد و یک روز پس از آن درگذشت. «ابوطاهر اَرانی» قاتل خواجه نظام الملک، جوانی دیلمی بود که در اَلَموت (منطقه کوهستانی در شمالغربی قزوین) به صف هواداران حسن صبّاح پیوسته بود و در آنجا به کشتن خواجه نظامالملک گمارده شد. پیکر بیجان خواجه نظامالملک را به اصفهان برگردادند و در باغی که از آنِ او بود، به خاک سپردند. آرامگاه او هنوز برجای است اما نشان از شکوه و بزرگی وزیری ندارد که زمانی فرمانش در سراسر ایران جاری و روان بود. آرامگاه نظام الملک در خیابان احمدآباد اصفهان، در کوچهای که به نام نظامالملک شناخته میشود، جای دارد. این آرامگاه به شماره ۹۹ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
خواجه نظامالملک توسی، بانفوذترین و بزرگترین وزیر دولت سلجوقی بود. او نزدیک به ۳۰ سال وزارت آلپ ارسلان و ملکشاه را بردوش داشت و سلجوقیان را به اوج نیرومندی رساند. نظامالملک دهقانزادهای اهل توس در خراسان بود. در آنجا دانش آموخت و سپس به کارهای دیوانی (اداری) پرداخت تا آنکه به وزارت سلجوقیان رسید. خواجهنظام الملک توسی، سه جاودانه برای ایرانیان به یادگار گذاشت. نخست دستور داد سالشمار خورشیدی فراهم شود تا سالشمار قمری کنار گذاشته شود. دوم آنکه دستور داد هزاران بار کتاب شاهنامهی فردوسی خردمند بازنویسی شود تا زبان ایرانیان رستگاری یابند. سوم برافراشتن دانشگاههای نظامیه بود که ریشه و پایهی دانشگاههای امروزی است. خواجه نظام الملک بنیادگذار دانشکدههای شناخته شده به نظامیه در شهرهای اصفهان، هرات، نیشابور، بغداد و … بود که الگوی دانشگاههای اروپا در سدههای پس از آن شدهاند. از این وزیر کاردان و دانشمند، کتابی به نام «سیاستنامه» در علم حکومت کردن گرفته شده از آزمودههای خودش، برجای مانده است.
روز هفدهم از هر ماه در گاهشمار زرتشتی به نام سروش ایزد پیوند یافته است. سروش به چم (:معنی) گوش دادن و فرمان بردن است به خواست خدایی و ما آن را نیوشایی معنا کردهایم تا نزدیکتر به اصل باشیم.
اینک من سروش ترا که
از همه بزرگتر است، میطلبم
تا به آرمان خود رسم
و زندگانی درازی به دست آورم
و به شهریاری منش نیک در آمده
و به راه راستی گام زده،
به جایگاهی رسم که مزدا اهورا میباشد. (۳۳_۵)
اشو زرتشت میگوید:
کسی را که مزدا دوست دارد ، نیوشایی و منش نیک به او روی میآورد (۴۴_۱۶)
زرتشت میخواهد به دستیاری نیوشایی به خواست و آرمان خود برسد (۳۳_۵)
نیوشایی راهی است که به اهورامزدای توانا میرود (۲۸_۵)
نیوشایی راه رستگاری را ، هم برای رستگار و هم برای دروغکار ، همواره روشن میسازد (۴۳_۱۲)
از این گفتهها به ویژه آنجایی که نیوشایی با منش نیک است، بر میآید، که فرمانبرداری زرتشت کورکورانه نیست بلکه از روی اندیشه و با دلی پر از مهر است .
یک پاسخ
درود بر روان او ازبرای اینکه دستور به نوشتن یکهزارنسخه از شاهنامه را داده بود . و نیز باز هم درود ازبرای سالنامه خورشیدی که از کوشش و همت ایشان برجای مانده است.