سخنرانی موبد خورشیدیان در نشست منطقه‌ای سلامت

موبد دکتر اردشیر خورشیدیان فرنشین انجمن موبدان تهران در نشست منطقه‌ای سلامت پیرامون لزوم پاکیزه نگاه داشتن دو آخشیج آب و هوا سخنرانی کرد.

نشست منطقه‌ای مجمع جهانی سلامت با اسلایدهای تهیه شده به زبان انگلیسی، در تالار پورسینای مرکز همایش‌های جزیره کیش همراه بود.

این نشست در زمان مشخص شده از سوی دکتر محمد نیکنام فرنشین این نشست، از ساعت 14 و 30 دقیقه‌ی یکشنبه هشتم اردیبهشت‌ماه 1398 خورشیدی‌ آغاز شد.

متن کامل سخنرانی موبد دکتر اردشیر خورشیدیان، فرنشین انجمن موبدان تهران، در «هفتمین نشست منطقه‌ای مجمع جهانی سلامت(W.H.S)» را در ادامه می‌خوانید:

خواستاریم از زمره کسانی باشیم که « مردم را به سوی راستی و نیکی»

و « جهان را به سوی آبادانی و پیشرفت» رهنمون می‌کنند. ( گاتا بند 3. یسنا 30)

همگی از وضعیت نابه‌سامانی که نگاه‌بانی نابخردانه از محیط‌زیست در همه زمینه‌های فردی (فرهنگی) و اجتماعی (مدنی)، گیتوی (مادی–کمی) و مینوی ( معنوی–کیفی)، کم‌وبیش، در سرتاسر جهان امروز برقرار بوده و سلامتی جسم و روان نسل امروز و فردای جهانیان را به مخاطره انداخته است، به شدت گله‌مند هستیم و به‌ستوه آمده‌ایم. از این‌رو به اینجانب در جایگاه رییس انجمن موبدان تهران، ماموریت داده شده که در مورد سپندینه(:مقدس) دانسته شدن دو آخشیج آب و هوا و لزوم پاک نگاه‌داشتن و بهره‌گیری بهینه از آن‌ها، از نگاه دین زرتشتی سخنرانی کنم.

رشته‌ی پزشکی همچون رشته‌های ستاره‌شناسی و فلسفه و حکمت در ایران، پیشینه‌ی بسیار دیرینه‌ای دارد. در« اوستا» کهن‌ترین نامه‌ی ایرانیان و « ودا» کهن‌ترین نامه‌ی هندوان، به زمانی بیش از شش هزارسال پیش، که «آریاییان»، در سرزمینی به گستره‌ی شمال ایران کنونی تا جنوب شوروی امروز، به نام سرزمین آریا «آریان ویج» زندگانی می‌کردند. به نام «تریتا» threata فرزند سام، اشاره شده که کهن‌ترین پزشک در ایران و شاید جهان بوده و مکتب پزشکی «سئنا مرغه» SaenaMaragha را بنیاد نهاده است که به باور پژوهش‌گران، واژه‌ی treatment انگلیسی، از نام این پزشک ایرانی گرفته شده است. «اشوزرتشت»، پس از رسیدن به پیامبری «مکتب پزشکی مزدیسنا» را بنیان نهاد و «مکتب اکباتان» در دوره‌ی هخامنشیان و «دانشگاه بین‌المللی جندی شاهپور» در دوره ساسانیان بنیان‌گذاری شد که دانشجویان زیادی از سرتاسر جهان، از هر نژاد و قوم و ملیت و عقیده، در رشته‌های گوناگون علوم و از جمله پزشکی در این شهر دانشگاهی، مشغول فراگیری دانش و کار بودند.

اشوزرتشت، پس از برگزیده شدن به پیام‌آوری، حقایقی را که با هم‌پرسگی با اهورامزدا، خدای یکتا و بی‌همتا، دریافته بود در «گاتا» کتاب آسمانی ما زرتشتیان، به جهانیان هدیه کرد. سپس با تشکیل انجمن مغان، بن‌پایه‌ی دین زرتشتی، در نُه بُن پایه‌ی فشرده شده ( فرتور1) «گاتیک» نامیده شد. سپس هاتیک (طریقت) و داتیک (شریعت) زرتشتی زیستن نیز به صورت انجمنی تدوین و به مردمانی که به دین زرتشتی می‌پیوستند، آموخته شد. «یکتاشناسی و یکتاپرستی»، جایگزین باور به چندخدایی، نزد پیروان دو آیین طبیعت‌پرستی «میتراییسم» و زمان‌پرستی «زُروانیسم»، که همه‌ی خوشبختی و بدبختی و خیر و شر پیرامون خود را محصول اراده خدایان خود می‌پنداشتند و جز تسلیم به خواست خدایان و دادن فدیه و قربانی کردن دام‌های خود در «مهرابه‌ها»، برای جلب رضایت آن‌ها، چاره‌ی دیگری در خود نمی‌دیدند، شد. گسترش اندیشه یکتاپرستی از راه خودشناسی و طبیعت‌شناسی به تدریج طبیعت‌دوستی را جایگزین طبیعت‌ترسی و زمان‌دوستی را جایگزین زمان‌ترسی کرد و در باور مردم نهادینه و فرهنگی شد. ایرانیان به یکجانشینی و پرداختن به امر کشاورزی تشویق شدند. مغزها به کار افتاد. انسان‌های کنش‌گر افزون شدند. به مردم بر پایه اصل ششم دین «هفت پایه عرفان دین زرتشتی» ( فرتور 2) آموخته شد که بر این پایه همه انسان‌ها باید بدانند که هرچند به گونه سرشتی و خدادادی، آزادی و اختیار کامل دارند که راه نیک و بد خود را شخصا برگزیدند ولی چنان‌چه در پی خوشبختی خود و دیگر افراد جامعه هستند، لازمست بکوشند که «راه سپنَه‌من شدن» را پیموده و از پیمودن راه اهره‌منی به شدت دوری کنند. کار و کوشش برای سازندگی و آبادگری از راه شناخت و بهره‌گیری بهینه از طبیعت به ویژه چهار آخشیج «آب و باد و خاک و آتش» که در اصل هشتم دین زرتشتی، مقدس شناخته شده است، به کار افتاد. که در این «اسلایدها»، به چند نمونه از ابداع روش‌ها و اختراع وسایلی که ایرانیان برای بهره‌گیری بهینه و پاک نگاه‌داشتن آب و خاک از بیش از سه هزار سال پیش، تاکنون تنها در دو بخش مقدس دانستن، پاک نگاه داشتن و بهره‌گیری بهینه از آب و هوا انجام داده‌اند، اشاره می‌کنم:

1.در مدیریت بر آب: مقدس دانسته شدن کار کشاورزی به هدف شکوفایی اقتصاد با توجه به این حقیقت که «کسی که درخت می‌کارد، راستی می‌افشاند.» کندن کاریز(:قنات) برای رساندن آب به زمین‌های کشاورزی و محل سکونت، کهن‌ترین روش آبیاری قطره‌ای، با گذاردن کوزه‌های شکسته کنار درختان، کاشت درخت هنگام زایش فرزند، گشایش منزل و بیمارستان، برگزاری آیین سیزده‌بدر(گرامی‌داشت طبیعت)، برگزاری جشن تیرگان ( پوشیدن دستبند هفت رنگ در روز تیر (فرشته نگهبان آب) و باز کردن آن در روز باد (فرشته نگاهبان هوا)، سرودن اوستای آبزور و ریختن شیر در آب روان برای نیرو بخشیدن به ماهیان، ساختن آب‌انبارها، حوض‌خانه و نارنجستان‌ها، یخچال برای جمع‌آوری برف و بهره‌گیری از آن در فصل تابستان، ساخت ساعت‌های آبی، بنا کردن سدهای آب‌بند برای بخش‌بندی آب کشاورزی و آسیاب‌های آبی شوشتر، ساخت باغ‌های «پردیس» که دارای فواره‌های خودکار است، ساخت حمام و توالت و کانال‌های فاضلات که تخت جشمید نمونه بارز آن است، توجه به بهداشت، گیاه‌پزشکی، کاردپزشکی و… در درمان بیماری‌ها و…

2. درمدیریت بر هوا: ساخت خانه‌ها به صورت چهار چفته (چهار صفه و چهار طاقی) به هدف ورود نور بیشتر و گرمای کمتر به ساختمان، ساخت بادگیر، زیرزمین، آسیاب بادی، سیلو برای نگهداری غلات، ساخت دستگاه‌های موسیقی مانند نی و کمانچه، برای انتشار سرودهای مانتره ( سخنان اندیشه‌برانگیز انسان‌ساز و انسانیت‌گستر)، مانتره‌پزشکی و افزودن کردن شادی و سرور و توجه به بهداشت بیشتر روان در میان مردم، خوشبود کردن و دور کردن حشرات با دودکردن اسفند و …

بی‌تردید همگی می‌دانید که بزرگ‌ترین و دقیق‌ترین کتاب آسمانی جهان طبیعت است و زبان خداوند زبان علم است و ما از طبیعت هستیم، نه طبیعت از ما و جهان به گونه بی‌نهایت دقیق قانون‌مند است. از این‌رو برپایه این حقایق جهان شمول که همواره یکسان و غیرقابل تغییر است، ما و اجزای طبیعت همگی به هم وابسته و پیوسته هستیم که «چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نمی‌ماند قرار» که چون انسان امروزی که در پیشرفت علوم عقلی به پیشرفت‌های شگفتی دست یافته و از مرز نانوتکنولوژی گذشته است، در بیشتر مراکز آموزشی کشورها، به آموزش‌‌وپرورش علوم عقلی اکتفا کرده و به آموزش‌وپرورش علوم دینی، وجدانی و اخلاق انسانی که در بخش حقیقت (اصول) تمام ادیان الهی آمده و اینجانب در9 بن پایه دین زرتشتی در فرتور1، به عنوان نمونه اشاره کردم، کمتر توجه شده است. هنوز هم بیشتر جهانیان از تاریخ درس نگرفته و وضعیت جهان و جهانیان را که برپایه فرتور 3، به گونه‌ای بشدت نابخردانه مدیریت می‌کنند که حتی بسیاری از دانشمندان جهان، نیز با صاحبان زر و زور همکاری کرده، بر روی کامپیوتر خم شده، بی‌توجه به پیامدهای اخلاقی و انسانی رفتارهای خود، نه تنها در نابودی دو آخشیج آب و هوا که در نابودی تمام هست و نیست موجود در کره زمین، از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند که در نتیجه به ایجاد فضای یکتایی و گسترانیدن انسانیت و اخلاق نیکو، که هدف همه پیامبران الهی و مصلحان راستین جهان بوده است، کمترتوجه می‌شود که به نظر اینجانب، از بهترین راه درمان این‌گونه اندیشه‌های جهان‌سوز، این است که در همه مراکز آموزشی سرتاسر جهان، کوشش شود که بر پایه‌ی سه پایه حکیمانه فرتور پیشنهادی شماره 4 اینجانب، چنان‌چه آن را علمی و کارشناسی می‌یابید و مورد تایید قرار می‌دهید در همه‌ی مراکز آموزشی از دوران کودکی، به دانش‌آموزان آموخته شود که همه مردمان جهان از هرنژاد و ملیت و عقیده‌ای که هستند گام‌به‌گام راه علمی و کارشناسی کردن عقایدشان را از هر کسی که می‌شنوند، بیاموزند تا همگی بتوانیم به سطح بالاتری از هوش اجتماعی(EQ) رسیده، به صورت تخصصی، به دقت راست (حقایق و واقعیات)را از دروغ(توهم و خرافات)، برپایه علوم عقلی، جدا کنیم و تا به «شناخت» نرسیده‌ایم به ارزش‌گذاری و انتخاب ننشینیم و در گام دوم دروغ را به دور ریزیم و آن‌گاه به ارزش‌گذاری راستی‌ها، با تکیه بر علوم اخلاقی و آن‌هم اخلاق انسانی، که حقوق سرشتی و خدادای بشر است، نیک (ارزش‌ها) را از بد (ضدارزش‌ها) جدا کنیم و در گام آخر همه‌ی بدی ها را دور بریزیم که بتوانیم به درستی علوم اعتقادی خود را به اعتقادات علمی تبدیل کنیم و انتخاب خود را در میانه خرد دانا و پویا (پایه1) و وجدان هوشیار و بیدار(پایه 2)»، قانون‌مند کرده و در زندگانی فردی و اجتماعی به مرحله اجرا بگذاریم تا همگی بتوانیم امیدوار باشیم، که به کمک یکدیگر، جهان را از وضعیتی که امروزه در سرتاسر گیتی کم و بیش، مشاهد می‌کنیم و رنج می بریم، بیرون بریم. هنوز هم بیشتر سردم‌داران جوامع بشری از تاریخ درس نگرفته و همچنان صدای روان آفرینش بیشتر جهانیان، که در بند یک یسنا 29گاتا آمده، به شدت بیشتری به گوش می‌رسد که «پروردگارا، روان آفرینش، به درگاه شما گله‌مند است. برای چه مرا بیافریدی؟ چه کسی مرا کالبد هستی بخشید؟ خشم و ستیز، چپاول و غارت، گستاجی و تجاوز و بیداد، همه جا را فراگرفته. مرا جز تو پشت و پناهی نیست. نجات‌بخشی که بتواند مرا از این تنگنا رهایی بخشد، به من نشان ده.»( یسنا29 بند1). برپایه آخرین دانش روز، به درستی پاسخگو باشیم. بیاموزیم و به دقت بیاموزانیم که چگونه بگونه حکیمانه، « انسانی فکر کنیم، ملی کار کنیم و برپایه طریقت و شریعت مذهبی و مرام و حزب و دسته خود، روزگار بگذارانیم که هیچ یک حاضر نشویم که برای رسیدن به منافع مادی و مصالح معنوی خود، به حقوق حقه‌ی یکدیگر تجاوز کرده، انسانیت و اخلاق نیکو را زیر پا بگذاریم و در راستای پیش‌برد اهداف غیر انسانی کسانی که هنوز در حالت شخصیت کودکانه(child ego State) باقی‌مانده، جز به سود خود و طرفداران خود نمی‌اندیشند به هیچ‌وجه همکاری و همیاری نکنیم. به این امید اینکه در آینده نزدیک شاهد باشیم که اندیشه «انسانیت محوری»، به روش مثبت و سازنده، جایگزین دو اندیشه‌ی انسانیت‌کش و بنیان‎‌کَن «بنیاد گرایی افراطی»، کسانی که در پی تولید انسان‌هایی انتحاری همچون داعش و طالبان هستند و اندیشه‌های «انسان‌محوری» به ظاهر مدرنیته افراطی امروزی که با تولید اسلحه‌های پیشرفته و فروش آن‌ها، به سردمدان اندیشه بنیانگرایی، در پی اندوختن ثروت و قدرت نامشروع بی‌شمار خود هستند، نه تنها شاهد جهانی عاری از دروغ و خود پرستی، فرقه پرستی و پول پرستی و هرچه به غیر از خداپرستی که حاصلی جز بیماری تنی و روانی و دشمنی و برادرکشی و نابودی جهان و جهانیان درپی ندارد، باشیم و از آن بالاتر، شاهد جهانی سرشار از راستی و نیکی که محصولی جز آرامش گیتوی و آسایش معنوی، تندرستی و آشتی و صلح و صفا نخواهد داشت، باشیم.

 ایدون باد. ایدون ترج باد.