امروز ارد ایزد از ماه آذر سال 3757 زرتشتی، سهشنبه 19 آذرماه 1398خورشیدی، 10 دسامبر 2019 میلادی
در چنین روزی، 19 آذرماه به سال 1327 خورشیدی برابر با دهم دسامبر سال 1948 میلادی اعلامیه حقوق بشر در یک دیباچه و 30 اصل به تصویب نهایی مجمع عمومی سازمان ملل رسید.
نخستین اعلامیه از این دست در سال 538 پیش از میلاد (25 سده پیش) از سوی کوروش بزرگ بنیادگذار کشور ایران درشهر بابل (واقع در عراق امروز) صادر شده بود که سفالنبشته آن (به نام استوانه کوروش بزرگ) موجود است. این منشور ۴۵ سطری، كه به اعلامیه كوروش و منشور آزادی شهرت دارد. اصولی که در دهم دسامبر سال 1948 تصویب شد کم و بیش در تعالیم ادیان و فرضیههای فلاسفه و رسالات اندیشمندان هم آمده است. این اعلامیه بعدها و به تدریج و به طور جداگانه از سوی پارلمانهای ملل عضو سازمان نیز مورد تایید قرار گرفت. این اصول با مفاد اعلامیهای که در 26 اوت سال1789(و 159 سال پیش از آن) به تصویب مجلس انقلاب فرانسه رسیده بود فرق چندانی ندارد. «توماس پین» اندیشمند قرن هجدهم اعلامیه مصوب مجلس دوران انقلاب فرانسه را در کتابی تحت عنوان «حقوق انسان» تفسیر، سابقه نویسی و در سال 1791 به توزیع داده است تا این موضوع مهم مورد توجه همه نسلها قرار گیرد و از یاد نرود. اعلامیهی حقوق بشر باید از سوی اعضای این سازمان به عنوان یک استاندارد عمومی درباره هر فرد و هر گروه و جمعیت رعایت شود و در مدارس تدریس گردد تا به یاد همگان باقی بماند.
اعلامیه جهانی حقوق بشر در مقدمه خود، این اصول را آرمان مشترک مردم و حقوق یکسان و انتقالناپذیر انسان و پایه و زیر بنای آزادی، عدالت و صلح در جهان خوانده است که احترام به آن مانع از بپاخیزی توده ها (بر ضد ظلم) و هرگونه عصیان خواهد شد.
اعلامیه حقوق بشر در یک دیباچه و 30 اصل نوشته شده است:
*دیباچه
– از آن جا که شناسایی حیثیت و کرامت ذاتی تمام اعضای خانوادهی بشری و حقوق برابر و سلبناپذیر آنان اساس آزادی ، عدالت و صلح در جهان است؛
– از آن جا که نادیده گرفتن و تحقیر حقوق بشر به اقدامات وحشیانه ای انجامیده که وجدان بشر را برآشفتهاند و پیدایش جهانی که در آن افراد بشر در بیان و عقیده آزاد، و از ترس و فقر فارغ باشند، عالیترین آرزوی بشر اعلا م شده است؛
– از آن جا که ضروری است که از حقوق بشر با حاکمیت قانون حمایت شود تا انسان به عنوان آخرین چاره به طغیان بر ضد بیداد و ستم مجبور نگردد؛
– از آن جا که گسترش روابط دوستانه میان ملتها باید تشویق شود؛
– از آن جا که مردمان ملل متحد، ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و حیثیت و کرامت و ارزش فرد انسان و برابری حقوق مردان و زنان ، دوباره در منشور ملل متحد اعلا م و عزم خود را جزم کردهاند که به پیشرفت اجتماعی یاری رسانند و بهترین اوضاع زندگی را در پرتو آزادی فزاینده به وجود آورند؛
– از آن جا که دولتهای عضو متحد شدهاند که رعایت جهانی و موثر حقوق بشر و آزادیهای اساسی را با همکاری سازمان ملل متحد تضمین کنند؛
– از آن جا که برداشت مشترک در مورد این حقوق و آزادیها برای اجرای کامل این تعهد کمال اهمیت را دارد؛
مجمع عمومی این اعلامیهی جهانی حقوق بشر را آرمان مشترک تمام مردمان و ملتها اعلام میکند تا همهی افراد و تمام نهادهای جامعه این اعلامیه را همواره در نظر داشته باشند و بکوشند که به یاری آموزش و پرورش ، رعایت این حقوق و آزادیها را گسترش دهند و با تدابیر فزایندهی ملی و بین المللی ، شناسایی و اجرای جهانی و موثر آنهارا چه در میان مردمان کشورهای عضو و چه در میان مردم سرزمینهایی که در قلمرو آنها هستند، تامین کنند.
*اصل اول این اعلامیه همه مردم را از لحاظ حیثیت و حقوق، برابر میداند که باید در طول زندگانی برادروار (بدون احساس وجود طبقه در جامعه خود) رفتارکنند. در اصول دوم و هفتم هرگونه تبعیض رد میشود. اصل دوم از این قرار است: هرکس میتواند بدون هیچگونه تمایز، از همه حقوق و آزادی های مندرج در این اعلامیه (اعلامیه جهانی حقوق بشر) برخوردار شود. اصل سوم حق زندگی، داشتن آزادی و امنیت شخصی را مورد تاکید قرار داده است (که دولتها باید آن را برای اتباعشان فراهم آورند). اصل چهارم هرگونه بردگی را ممنوع ساخته و اصل پنجم گوید: احدی را نمیتوان تحت شکنجه، یا مجازات و یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا برخلاف انسانیت و شئون بشری و یا موهن باشد. اصل ششم تاکید بر رعایت حقوق یک انسان در هرجا که باشد (صرفنظر از مرزهای جغرافیایی) دارد و اصل هفتم گوید: همه در برابر قانون برابرند و حق دارند بدون تبعیض و بالسویه از حمایت قانون (دادگاه و پلیس) برخوردار شوند، و هر کس حق دارد در مقابل هر تبعیضی که ناقض مفاد این اعلامیه (اعلامیه جهانی حقوق بشرمصوب مجمع عمومی سازمان ملل و بعدا دولت های عضو) باشد و درقبال هر تحریک و اقدام که برای برقراری تبعیض بعمل آید حمایت شود.
اصول هشتم، نهم، دهم و یازدهم در یک راستا قرار دارند و اصل هشتم از این قرار است: هر فرد در برابر اعمالی که حقوق اساسی وی را مورد تجاوز قرار دهد و آن حقوق در قانون اساسی (کشور متبوع) یا قانون و ضوابط دیگری برای او شناخته شده باشد، حق رجوع به محاکم ملی صالحه را دارد. اصل نهم: احدی را نمی توان خودسرانه بازداشت، زندانی و تبعید کرد. اصل دهم: هر فرد حق دارد که یک دادگاه مستقل و بیطرف با رعایت مساوات کامل به دعاوی او منصفانه و علنی (با حضور روزنامه نگار و تماشاگر) رسیدگی کند (حق مراجعه به دستگاه قضایی). اصل یازدهم صراحت دارد که باید به هر متهم به بزه، تا ثبوت جرم به چشم بی گناه نگریسته شود، و هیچکس برای انجام یا عدم انجام عملی که در زمان ارتکاب، جرم شناخته نمی شده محکوم نخواهد شد (عطف به ماسبق نشدن قوانین).
اصل 12 دخالت در زندگی خصوصی، امور خانوادگی و مکاتبات مردم را منع کرده است (حق رعایت پرایوسی) و چنین صراحت دارد: احدی در زندگی خصوصی، امور خانوادگی، اقامتگاه و مکاتبات خود نباید مورد مداخله های خودسرانه واقع شود و شرافت، شهرت و نامش مورد تعرض قرار گیرد.
اصل 13 بازگشت به وطن را یک حق برای همه افراد دانسته است و چنین گوید: هرکس حق دارد هرکشوری از جمله وطن خود را ترک کند و یا به کشور خود بازگردد (حق بازگشت به وطن، کشوری که در آنجا به دنیا آمده و نام او به عنوان تبعه ثبت شده باشد). اصل 14 که درهمین زمینه است از این قرار است: هر فرد حق دارد در برابر تعقیب و شکنجه و آزار پناهگاهی جستجو و در کشوری دیگر پناه اختیار کند؛ مگر این که تعقیب او به خاطر ارتکاب جرم عمومی و غیر سیاسی باشد. در اصل 15 اخراج از تابعیت رد شده است و گوید: احدی را نمی توان از تابعیت (میهن) محروم کرد. اصل 17 تاکید دارد که نمی توان کسی را خودسرانه از حق مالکیت محروم کرد.
اصول 18 و 19 آزادی فکر و عقیده و بیان بدون بیم و ترس آن را یک حق مسلم هر انسان خوانده است؛ اصل 18: هرکس حق دارد از آزادی فکر، وجدان و مذهب برخوردار باشد و اصل 19: هرکس حق آزادی عقیده و بیان دارد و نباید از طرح و اعلام آن بیم و ترس به خود راه دهد. اصل 20 که تا حدی در همین راستا است گوید: هرکس حق دارد آزادانه گروه و جمعیت مسالمت آمیز تشکیل دهد.
اصل 21: هرکس حق دارد که در اداره امور عمومی کشورخود مستقیما و یا غیر مستقیم (از طریق انتخاب نماینده) مشارکت کند و همین اصل احراز به مشاغل عمومی را باتساوی شرایط، حق هر تبعه دانسته و چنین گوید: هریک از اتباع حق دارد با تساوی شرایط، به مشاغل عمومی کشور خود نائل آید. در بند دیگر همین اصل آمده است: اساس و منشاء قدرت حکومت، اراده مردم است و این اراده در انتخابات آزاد که از روی صداقت انجام گیرد اعمال می گردد (حق برخورداری از دمکراسی).
اصل 22 گوید: هرکس حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز به فعالیت های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است که لازمه رشد و نمو شخصیت او است؛ بارعایت تشکیلات و منابع کشور.
اصل 23 صراحت دارد که هرکس حق دارد کار کند و کار خود را آزادانه انتخاب کند و شرایط منصفانه و رضایتبخش برای کار داشته باشد و در مقابل اخراج و بیکاری حمایت شود (حق اشتغال). اصل 24 در زمینه استفاده مرخصی از کار، اصل 25 در باره تامین رفاه و بهداشت و اصل 26 در زمینه حق برخورداری از آموزش و پرورش عمومی و رایگان، و اجباری بودن (دست کم) تعلیمات ابتدایی است.
اصل 27 که تاکید بر حمایت از آثار علمی و فرهنگی و هنری دارد (حق اختراع، ابتکار، تالیف و تصنیف) گوید که هرکس حق دارد آزادانه در حیات فرهنگی جامعه خود مشارکت جوید و ازحمایت منابع معنوی و مادی آثار علمی، فرهنگی و هنری خود به عنوان مولف و مصنف برخوردار شود.
اصل 28 به هر فرد حق داده است که درخواست کند برای اجرای اصول این اعلامیه، نظم و ضابطه اجتماعی و جهانی به وجود آید و در اصل 29 آمده است که هرکس در مقابل آن جامعه ای وظیفه (تکلیف) دارد که رشد آزاد و کامل شخصیت اورا میسر سازد و اصل 30 افراد را از تفسیر نادرست اصول این اعلامیه برحذر داشته است.
ایزدی است که همه خوشیها و آسایشها به او ویژه شده است و گویند اگر به خانوادهای «ارت» به گونه دختری زیبا رو کند، داده و خواسته و گشایش و گسترش به آن خانه و خانواده روی میآورد. آموزشهای اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و به دست آوردن خواسته سفارش میکند. هر زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش میپردازد. خواندن سرود «اشم وهی»؛ به بهدینان میآموزد که: «خوشبختی از آن کسی ست که در پی خوشبختی دیگران باشد».
ارد روز است فرخ و میمون
با همه لهو و خرمی مقرون
ایزد ارد كه در اوستا به گونهی «اشا ونگهوئی» آمده است، بیست و پنجمین روز هر ماه است. در یشتها «ارد ایزد»، خواهر امشاسپندان خوانده شده است. یکی از یشتهای اوستا به نام او «ارتیشت» است. ایزد ارد یا «ارت»، در اوستا «اشی ونگوهی»، و به چم توانگری، خواسته و دارایی است و به چم «خوب و نیک» نیز آمده است.
در اوستا یشت هفدهم، بهنام این ایزد است. نگهبانی از ثروت و دارایی بر دوش این ایزد است. آموزشهای اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و بهدست آوردن خواسته سفارش میکند. زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش میپردازد. این یشت 62 بند دارد.
در اوستا اَشی وَنگوهی به چم توانگری، خواسته و دارایی است. و در پهلوی اَرت آمده ، کلمه ٔ ونگهو صفت است به چم نیک وخوب . ترکیب این کلمه به چم اشی نیک است و آن در پهلوی بصورت اَرشَش وَنگ و اَشَش وَنگ و اَرشوش ونگ و بیشتر اَشیش وَنگ آمده است که همگی به چم اشی نیک است . ارت یا ارد نیز پهلوی است که در فارسی باقی مانده . در لغتنامه ها اَرد و آراد و آرد هر سه یاد شده است . در گاتها و دیگر بخشهای اوستا، ارت (اشی) گاه اسم مجرد است به معنی توانگری و بخشایش و برکت و نعمت و مزد و بهره و گاهی اسم خاص ایزدی که نگهبان مال و خواسته و دارایی است . اسم این ایزد در گاتها یاد شده است . وی مانند سفندارمذ، آناهید و چیستا (فرشته ی دانش ) مونث شناخته شده . در جهان مادّی مال و جلال و خوشی دینداران از پرتو وجود اوست و در جهان مینوی و روز واپسین ، پاداش کارهای نیک و سزای کردارهای زشت به یاری او انجام شود. برخی نیز او را اشیش ونگ مینامند، او بفر و شکوه خانه میافزاید. زیرا هرکه بدیگران چیزی بدهد همان چیز افزوده و بزرگتر شده به خانه ٔ وی بازگردد (چنان که در یسنای 43 بند 12)
زرتشتیان در این روز جامه نو میپوشند، به سفر میروند و سالمندان را یاری میکنند.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
ارد روز است فرخ و میمون / با همه لهو و خرمی مقرون
ای دلارای یار گلگونرخ / خیز و پیشآر بادهی گلگون
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
هرچیز نو بخر و اندر خانه بر.
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به بازار شو، روز (ارد) ای پسر / نوانو بخر چیز و با خانه بر
یاد روز 19 آذرماه:
– 19 آذرماه: شهر نینوا، پایتخت امپراتوری آشور در سال 612 پیش از میلاد به تصرف نیروهای مشترک دولتهای ماد (ایران) و بابل در آمد و آن امپراتوری که در تاریخ، شهرت ستمگری یافته است برای همیشه از میان رفت.