نوزدهم تیرماه ۱۴۰۱ خورشیدی آیین بزرگداشت ثبت جهانی شهر یزد در باغ دولت آباد این شهر برگزار شد.
در این گردهمآیی که بسیاری از دولت مردان و مدیران نهادهای دولتی شهر یزد شرکت داشتند از چند تن از موبدان زرتشتی با لباس سپید و چند تن از مردان به همراه بانوان زرتشتی با پوشش ترادادی و سنتی خویش آراسته شده بودند نیز دعوت به عمل آمده بود. که البته در ردیفهای پُشتی جای گرفته بودند.
آنچه همه به ویژه زرتشتیان یزد را گلهمند و دلخور کرده است بیاهمیتی و نادیده گرفتن آنان در این گردهمآیی به ویژه در سخنرانی وزیر میراث فرهنگی بوده است.
یزد نخستین شهر ایران است که در یونسکو ثبت جهانی شده است و از میان امتیازهایی که داشته است دوگزینه از همه برجستهتر بوده است.
نخست بافت مهرازی (معماری) ویژه شهر یزد با خانه و کوچه و بازار آن است که با خشت و گِل و هنرمندی سخت کوشان این شهر به یادگار مانده است.
دوم همزیستی پیروان چند دین در کنار هم از دیرباز در این شهر بوده که در این میان بیشترین سهم را زرتشتیان یزد داشته اند.
گفتنی است پیشینه باشندگی پیروان زرتشت در شهر یزد که روزگاری ایساتیس نیز نام داشته با تلاش و سازندگی نیاکان این سرزمین به روزگار یزدگرد ساسانی میرسد و پس از اسلام نیز در حکومت صفویه و با ستم و بیدادی که بهویژه در دوران شاه سلطان حسین بر زرتشتیان اسپهان روی داده و کشتار گروهی آنان را در پی داشته است. خانوادههایی که جان سالم بدر بردهاند به ناچار شهر و خانه خویش را رها کرده و با کوچ به زندگی در کویر اندیشه کرده تا از ستم دشمنان در امان بمانند.
آنان چندی در شهر نایین زندگی کرده سپس به شهر هفتادر ( جایگاه هفت آتشکده) رسیدهاند ولی پس از چندی با بیداد بیگانگان به ترک آباد رسیده و پس از چندی به شریف آباد اردکان و شهر یزد دست یافتهاند.
بسیاری از زرتشتیان ساکن یزد نیز مهاجرانی از فارس، خراسان، دامغان، سیستان و شهرهای دیگر بوده که پس از ستم و بیداد به کویر پناهنده شده ولی با پشتکار و تلاش خویش و با ایجاد کاریزهایی آب را تا چند کیلومتر به هر سوی یزد رسانده و بیش از بیست آبادی را بنیاد کردهاند که بسیاری از آنها همچنان بوی زندگی در آن روان است.
زرتشتیان یزد تا دوران قاجار همچنان جزیه (مالیات ویژه اسلامی) را پرداخت میکردند که البته با توهین و ناسزا نیز همراه بوده است.
دهشمندان زرتشتی در هر روستا و محله از شهر یزد با هزینهی خود آبانبارهایی دایر کردهاند و چون آنزمان با تعصب موجود، نجس نامیده میشدند! در پایین پلههای آبانبار دو شیر ویژه برداشت آب کار گذاشتهاند تا مسلمانان نیز از آب خنک و گوارای کویری بهره بگیرند هرچند هربار آسیبهایی نیز در بخش آبخوری زرتشتی پیش آمده است.
زرتشتیان یزد نخستین بنیادگذاران آموزشگاه و دبستان در یزد بوده که تنها برای خودشان نبوده است بلکه برای همه دانشآموزان یزدی دایر بوده و بهترین اندیشمند و دانشمندان را به ایران و جهان فرستاده است بهویژه با هزینهی انجمنها و همکیشان زرتشتی هندوستان در یزد و روستاهای آن آموزش و پرورش یزدیها را بردوش گرفتهاند. آنان در دایرکردن درمانگاه و بیمارستان نیز کوشش داشتهاند.
افسوسمندانه از آنچه در سخنان وزیر میراث فرهنگی شنیده شده چنین برداشت میشود که در این گردهمآیی زرتشتیان تنها برای تهیه فیلم و گزارش دعوت شده تا پروندهی ثبت جهانی شهر یزد خدشهدار نشود!
آنچه نیاز است به این وزیر و دولت َجمهوری اسلامی تذکر داده شود اینکه زرتشتیان که زادگاه نیاکان و پیام آور خود را ایران میدانند با پیشینهی زندگی که در شهر یزد و دیگر شهرهای ایران دارند با اینگونه نامهربانیها آشنا بوده و برایشان تازگی ندارد.
افسوس که وزیر میراث، سخنان نماینده یونسکو را نیز که از زرتشتیان یاد کرده است نادیده و نشنیده گرفته و تنها به کلیسای مسیحی و کنیسه یهودیان اشاره کردهاند.
کاش ایشان از مشاوران یزدی خود نوشتهای دریافت کرده و پشت تریبون از روی آن خوانده بودند تا بدانند مسیحیان و کلیسا در یزد پیشینه چشمگیری نداشته و یهودیان نیز تنها چند خانواده با کنیسههایی در شهر باقی مانده چون بیشتر آنان مهاجرت کردهاند ولی زرتشتیان که آگاهانه یا از روی ناآگاهی از آنان یادی نشده، این استان را با کمبودهای آب وهوا و زیستن همچنان پذیرا شدهاند.
یا کاش در پایان با نگاهی به باشندگان و دیدن موبدان زرتشتی و بانوانی که با پوشش رنگارنگ بودند، پرسش میکردند که اینان از کدام تیره هستند تا به آگاهی بیشتری درباره پیروان مزدا دست یابند.
تنها چشمداشت زرتشتیان یزد و ایران این است که وزیر در یکی از سخنان بعدی یا رسانهها از بیمهری و کملطفی خویش به آنان یاد کرده و پوزشخواهی کند تا همزیستی پیروان ادیان در ایران که پیوسته از آن یاد شده و میشود، ساختگی و نمایشی نباشد.
4 پاسخ
از قديم گفته اند كسي به سگ مرده لگد نمي زند . نگران نباشيد اين نشان از بزرگواري زرتشتيان أست و اگر اين وزير آنرا يادإوري مي كرد ، سطح سواد بالاي خود را نشان ميداد.
دوروبر سالهای 78 یا 79 بود ک برای نخستین بار شهر یزد را دیدم. سه جا برای بازدید پیشنهاد شد و رفتیم. دیدن بنا و بادگیرهای امیر چخماق ( اگه درست یادم باشه)، آتشکده، باغ دولت آباد. شهر یزد ب آتشکده اش و داشتن محله های زرتشتی نشین معروف هست همچنان ک شهرهای اصفهان و ارومیه، کلیسای معروف دارند و ب داشتن محله های ارمنی نشین ( مسیحی نشین) شهره هستند.
وزیر میراث فرهنگی و وزیر فرهنگ دو وزارتخانه معطل و مرخص ( atel O vatel ) هستند. دلیل آن هم در کشوری که فرهنگش همانند محیط زیستش مورد بی مهری و حجوم سیستماتیک قرار گرفته این دو پست صرفا” جهت تصدی و مشغولیت چند نفر به سمت وزارت در بایگانی مشاغلشان است .
با درود بر شما. نوشته جالب و تامل برانگیزی است. اگرچه شهرزاد خانم ضرب المثل را شاید درست به کار نبرده است و با این موضوع مناسبت ندارد ولی این داستان همزیستی مسالمت آمیز اقلیت های دینی با برادران و خواهران مسلمان مبحثی است که تنها در نظام های هنجارمند صدق می کند. این همزیستی دوستانه با وجود قرن ها رنج و فشار و زور و بدبختی حاکم در گذشته، به مرور بین مردمان یزد حاصل شده است و بهتر است وزرا و مسئولین محترم هم آن را پاس بدارند.