تاریخ به ویژه تاریخ ایران فرازونشیبها و تلخوشیرینهای بسیاری را از سرگذرانده و جهان همچنان بر مدار خود چرخیده و میچرخد. این روزهای دشوار که گریبان جهان را گرفته همچون بسیار رخدادهای دیگر دیر یا زود میگذرد. امید که در پس این تلخیها آگاهی و امید سربرآورد و جهان پسا کرونا جهانی نو با مردمانی آزاده و عاشق باشد. مردمانی که با طبیعت مهربانتر باشند تا پاسخی مهربانانهتر بگیرند.
اکنون که در خانه ماندهایم تا خود و دیگران را از گزند بیماری کرونا در امان نگاه داریم و بهناچار دستمان از گردش و آغوش طبیعت کوتاه است، میتوانیم بخشی از زمان را به گردشگری مجازی ویژه کنیم و با تاریخ و فرهنگ خود اینگونه پیوند بگیریم.
در گزارشهای پیشین به بازدید مجازی از «موزهی ایران باستان»، «موزهی سعدآباد»، «موزهی سینمای ایران»، «موزهی صلح تهران»، «موزهی ملک»، «موزهی تماشاگه زمان»، «موزهی موسیقی اصفهان»، «موزهی بانک ملی ایران» و «موزهی فرش ایران» پرداختیم. در این گزارش به دیدن «موزهی جواهرات ملی ایران»، «موزهی خوشنویسی ایران»، «موزهی خوشنویسی قزوین» و «موزهی آبگینه و سفالینهی ایران» میرویم.
موزهی جواهرات ملی ایران
گنجینهای بیمانند و گرانبها از جواهرات ایران در موزهای نگهداری میشود که هر قطعهی آن داستان و سرگذشتی دیرینه و خواندنی دارد. از این رو، آن جواهرات نه تنها گویای تاریخ درازدامن ایران است بلکه نشان از ذوق ورزی و آفرینشگری مردم این سرزمین دارد و نموداری است از هنر ایران. هیچ کس نمیداند بهای (:قیمت) آن جواهرات چه اندازه است. حتا کارشناسان و ارزیابان جواهرات جهان نیز نتوانستهاند ارزش آن گنجینه را با رقم و شماره برآورد کنند.
تا روزگار صفویان، به درستی دانسته نیست که پادشاهان ایران جواهرات سلطنتی را چگونه نگهداری میکردند. آن جواهرات، به گمان بسیار، در اینجا و آنجا پراکنده بود. تا آن که شاهان صفوی آنها را گردآوری کردند و در جامهها و پوششهای زرین خود به کار بردند. نادرشاه افشار نیز به شمار آن جواهرات افزود. این کوشش در روزگار شاهان قاجاری افزونی بیشتری گرفت و پادشاهان این سلسله، جواهرات زرین دیگری به مجموعهی خود افزودند.
اکنون همهی آن گوهرهای گرانبها را در «موزهی جواهرات ملی ایران» میتوان دید. اما این روزها فراگیری ویروس کرونا دست ما را برای دیدن موزهها بسته است. درهای موزهی جواهرات ملی ایران نیز برای جلوگیری از گسترش این بیماری نوپدید، بسیار زود بسته شد. تنها راهی که برای بازدید از این موزه در روزهای خانهنشینی ناگزیر ما، مانده است (و گردشی دلپذیر هم هست) از راه مجازی است. با سر زدن به تارنمای موزهی جواهرات ملی، میتوان به گونهی مجازی بخشهای بسیاری از موزه را دید و ساعتهای بسیار سرگرم شد و با هنر ایران، آشنایی افزونتری یافت. اما پیش از گردشگری مجازی در موزهی جواهرات ملی ایران، بهتر است با برخی از جواهرات آن آشنا بشویم.
در این موزه برخی از گرانبهاترین و شناختهشدهترین گوهرهای جهان نگهداری میشود؛ مانند:
– «الماس دریای نور» که از شمار بزرگترین الماسهای شناخته شده در جهان است؛
– «کرهی جواهرنشان» که بیش 51 هزار قطعه جواهر از طلای ناب بر روی آن هست. این کره به دستور ناصرالدین شاه قاجار ساخته شده است؛
– «تاج کیانی» که به دستور فتحعلی شاه قاجار ساخته شد. بد نیست این را هم بدانیم که رضاشاه نخواست این تاج را بر سر بگذارد و دستور ساخت تاج دیگری برای خود داد؛
– «تخت طاووس» که یکی از تختهای جواهرنشان سلطنتی ایران است که باز به فرمان فتحعلی شاه قاجار ساخته شده است. این تخت، در آن زمان «تختخورشید» نامیده میشد.
– و سرانجام «تخت نادری» که دربردارندهی 22 هزار سنگ و جواهر قیمتی است که هنگام سفر فتحعلی شاه قاجار از آن بهره بُرده میشد. در زمانهای دیگر تخت شاهی را در خزانهی سلطنتی نگهداری میکردند. تخت نادری همان تختی است که برای تاج گذاری پهلوی دوم در آبان 1346 خورشیدی، از آن بهره بُرده شد.
به آنها گنجینهی جواهرات دیدنی بسیار دیگری و نیز فیروزهها، سنگهای گرانبها، مرواریدهای خوش تراش، تاج و نیم تاجها، جقهها (پیش کلاهها)، تُنگهای مینا، شمعدانها، انفیهدانها، گل سینهها و بسیاری چیزهای دیگر را باید افزود. این جواهرات و قطعهها، در 36 گنجه دستهبندی شدهاند.
دیدن جواهرات و گوهرهایی که بیشتر آنها دستساز هنرورزان ایرانی است، نهتنها گردش مجازی دلپذیری است، بلکه چه بسا برای ساعتی هم که شده ویروس کرونا و خانهنشینی ملالآور را از یاد ما ببرد!
موزهی خوشنویسی قزوین
«موزهی خوشنویسی ایران» تنها جایی نیست که آثار استادان خوشنویس کشورمان را در آن جا میتوان دید. یکی دیگر از موزهها که برجستهترین نمونهی خطهای سرآمدان خوشنویسی ایران را در خود جای داده است و اکنون به شیوهی مجازی میتوان دید، «موزهی خوشنویسی قزوین» است.
قزوین جایگاه برجستهای در هنر خوشنویسی ایران دارد. استادانی که از سدهها پیش از این شهر برخاستهاند و خوشنویسی ایران را رنگورویی دیگر و دلپذیرتر دادهاند، مکتبی پدید آوردهاند که خود شیوهای ممتاز در خوشنویسی به شمار میرود. در موزهی خوشنویسی قزوین میتوان شمار بسیاری از آن هنروریها و آثار خطی آن استادان را دید.
در این موزه، آثاری از استادانی چون عمادالکتاب، از استادان خط نستعلیق؛ درویش عبدالمجید، خوشنویس نامدار سدهی 12 که چیرهدستیِ بیمانندی در خط شکستهنویس داشت؛ میرعماد هروی، خوشنویس پُرآوازهی سدهی دهم و بزرگترین خوشنویس خط نستعلیق؛ میرزا ابوتراب خوشنویس، استاد نامدار سدهی 11 مهی و از شاگردان برجستهی میرعماد؛ وصال شیرازی، شاعر و خوشنویس بزرگ سدهی 13 و نیز استادان دیگر را میتوان دید و از شیوهی و هنرآفرینی آنان بهره برد.
بیشتر آثاری که در موزهی خوشنویسی قزوین نمایش داده شده است، خطهای نستعلیق و شکسته نستعلیق است. نستعلیق بیگمان زیباترین و برترین نمونهی خط ایرانی است که استاد میرعماد تبریزی آن را در سدهی 8 مهی پدید آورد. اما نوشتن این خط نیاز به زمان و دقت بسیار داشت و به کار تندنویسی و منشیگری نمیآمد. در سدهی 11 مهی استادان خوشنویسی ایران خطی را آفریدند که به نام شکسته نستعلیق میشناسیم. به کمک این خط زیبا میشد تندتر نوشت. از این رو، برای دیوانیان و منشیها مناسب بود. در موزهی خوشنویسی قزوین نمونههایی از این دو خط، به فراوانی میتوان یافت.
اما در این موزه و گردش مجازی آن، تابلوهای تماشایی و بسیار ارزندهای از استادان خوشنویس امروز ایران هم نمایش داده شده است. از این رو، موزهی خوشنویسی قزوین یکی از پربارترین و دیدنیترین موزههای ایران، در زمینهی خط و نوشتار (:کتابت) است. بیسبب نیست که قزوین را «پایتخت خوشنویسی ایران» نامگذاری کردهاند.
موزهی خوشنویسی قزوین در کاخ-کوشک شاه تهماسب صفوی جای دارد. این کاخ در زیبایی و شکوه، همانند و همپا است با خطهای گرانبهایی که استادان خوشنویسی ایران پدید آوردهاند در آنجا نگهداری میشود. بهراستی هم جایی بهتر و زیباتر از کاخ تهماسبی برای نمایش هنر استادان بزرگ خوشنویسی ایران نمیشد یافت.
گردش مجازی در میان خطهای دلربای موزهی خوشنویسی قزوین، گذران خوش و شادیبخش زمان است.
موزهی آبگینه و سفالینهی ایران
بخش بزرگ و زیبایی از هنر ایران به سفالینهها و آبگینههایی بازمیگردد که از سدههای دور تاریخی به یادگار مانده است. دیدن هر کدام از آنها، شگفتی ما را برمیانگیزند. ناخودآگاه از خود میپرسیم که مردمان سدهها و هزارههای پیش چگونه توانستهاند چنان هنر زیبا و آفرینشگرانهای را پدید بیاورند؟
اما شگفتی ما زمانی بیشتر خواهد شد که شمار بسیار گوناگونی از سفالینهها و آبگینهها را در موزهای ببینیم که نه تنها ساختمان آن بسیار زیبا و دیدنی است بلکه طراحی موزه نیز شگفتآور و چشمنواز است.
«موزهی آبگینه و سفالینهی ایران» بیگمان یکی از دیدنیترین موزههای تهران است. این موزهی تخصصی شیشه و سفال ایران، در ساختمان تاریخی قوامالسلطنه جای دارد. اما این روزها مانند دیگر موزههای ایران بسته است تا زمانی که پیامدهای ویروس کرونا را از سر بگذرانیم و زندگی و گردشگری به سامان و روال پیشین بازگردد. با این همه، از راه مجازی میتوان این موزه را دید و در تالارهای آن گشت و گذار کرد.
در موزهی آبگینه و سفالینهی ایران، 6 تالار هست:
– تالار مینا؛ در این تالار کهنترین آثار شیشهای و سفالینهای موزه به نمایش درآمده است. یک نمونه از آثار این تالار، شیشهای بازمانده از هزارهی دوم پیش از میلاد است که در چغازنبیل یافته شده است.
– تالار بلور؛ در آنجا اشیا شیشهای نگهداری میشود.
– تالار صدف؛ آثار سفالینهای در این تالار، در دکوراسیونهایی صدفی شکل، دیده میشود.
– تالار زرین فام؛ ظرفهای زرینفام در این بخش دیده میشود این آثار در شمار ظرفهای شاهانه و اشرافی است.
– تالار لاجورد؛ آثار سفالین و شیشهای دورههای تیموری، ایلخانی، صفوی و قاجار در این تالار نگهداری میشود.
– سرانجام تالار سمعی و بصری؛ در این تالار ابزاری که همراه مردگان هزارهها پیش خاکسپاری میشد و باستانشناسان در کاوشهای خود یافتهاند، گردآوری شده است.
پا به پای تاریخ رفتن و با هنر پیشینیان آشنا شدن، حتا اگر مجازی باشد، گردشی به یادماندنی خواهد بود. از این رو پیشنهاد ما دیدن چندبارهی «موزهی آبگینه و سفالینهی ایران» از راه مجازی است.
موزهگردی مجازی در نوروز کرونایی (3)
موزهگردی مجازی در نوروز کرونایی (2)
موزهگردی مجازی در نوروز کرونایی (1)
یک پاسخ
با عرض درود و تشکر از گردانندگان تارنگار امرداد که در این زمان خانه نشینی اجباری جهانیان، در مشاهده و شناخت آثار تاریخی و فرهنگ ایرانی، یاری رسان مان می باشند.
“خط تعلیق” اولین شیوه خوش نویسی است که تحت تاثیر خطوط اوستایی و پهلوی ایرانیان پیش از اسلام، برپایه باورو فرهنگ لطیف و عرفانی ایرانی، از قرن هفتم هجری توسط ایرانیان ابداع گردید. خط تعلیق نخستین خط کاملا ایرانی می باشد که توانست به تدریج جایگزین ” خط کوفی” که بسیار تیزو برنده و خشن بود و با باور لطیف وعرفانی ایرانیان همخوانی نداشت، به رقابت به پردازد. خط تعلیق نخست در دربار سلاطین برای نوشتن فرامین به کار گرفته شد وبعدها که توسط روانشاد ” میرعماد ” خوش نویس نامی سده دهم هجری قزوینی، که از مشهورترین خوشنویسان ایرانی است، بصورت خط “نستعلیق و شکسته نستعلیق” تکامل یافت و تمام صاحب نظران خطوط اسلامی، آن را عروس خطوط نامیدند. نخست در ایران و بعدها در میان خوشنویسان کشورهای عربی و سرزمین هند نیز گسترش یافت و آرام آرم جایگزین خط کوفی در کتابت شد. بطوریکه خط کوفی بصورت های ” خط کوفی تزئینی” و” خط کوفی بنایی” تنها در ساخت مناره ها و مساجد بکار گرفته شد.