پس از انتشار خبر «پیوند دست سرباز هخامنشی پس از چند دهه» یکی از کارشناسان دورهی هخامنشی با نقد این پیوند، یادآور شد که دست سرباز هخامنشی تا سال ۱۳۹۲ خورشیدی به گونهی مرمت شده با چسب به بدنه متصل بوده است.
به گزارش خبرگزاری ایلنا، افشین یزدانی، دکترای باستانشناسی با گرایش هخامنشی، در اینباره گفته است: «پس از رسانهای شدن خبر مرمت غیرکارشناسی در نمای پلکان تختجمشید و همچنین تخریب بستر باستانی حیاط آپادانا با پیکور (:چکش برقی) در ماه گذشته، تقریبا بهطور روزانه شاهد انتشار اخباری از انجام و اجرای فعالیتهای پژوهشی، مرمتی و حفاظتی در مجموعه جهانی تختجمشید هستیم.
اخبار و گزارشهایی که از دید کیفیت و جنبههای فنی، نقدهای بسیاری بر آنها وارد است و نشان از گونهای کوشش شتابمند مدیریت و همکاران ایشان برای روغن ریختهای دارد که البته دیگر به هیچ طریقی جمع نخواهد شد. در اینجا در تلاش هستیم تا مواردی را در نقد یکی از جدیدترین خبرهای پایگاه تخت جمشید ارایه دهیم.»
سنجش درستی یک خبر
خبر «پیوند دست یک سرباز هخامنشی» درهفته گذشته رسانهای شد. برپایهی خبر منتشر شده «قطعهای از دست سرباز هخامنشی که از دههی چهل خورشیدی از جای اصلی خود جدا شده بود، بار دیگر بر پیکر پیوند یافت».
نقش سربازی که عمل پیوند دست بر روی آن انجام شد بر جرز شمالی ورودی اتاق نگهبان شرقی در ایوان شمالی بنای اندرونی خشایارشا، که مدتها اتاق بلیتفروشی موزه تختجمشید بود، جای گرفته است. با کمک همکاران مرمتگر بر آن شدیم تا به راستیآزمایی جنبههای باستانشناسانه و مرمتی خبر منتشر شده اقدام کنیم که در ادامه به جنبههای مورد توجه میپردازیم.
کاربرد واژگان نامعمول «پیوند» بهجای واژهی «وصالی»
نخستین موضوعی که توجه هر خوانندهای را در خبر منتشر شده، جلب میکند، استفاده از عنوان «پیوند دست سرباز هخامنشی» است. تو گویی سرباز نیزهدار ۲۵۰۰ ساله در نبردی جانکاه دستش را از دست داده و با انتقال به مرکز تخصصی پیوند اعضا مچ را با موفقیت به دست پیوند زدهاند. در گفتوگویی که با حسن راهساز، استاد پیشکسوت مرمت سنگ، انجام شد، وی با انتقاد جدی نسبت به کاربرد عبارت «پیوند» بهجای واژه دقیق و رایج «وصالی» برای اتصال قطعات سنگی به پیکر باستانی، به نوعی این کاربرد را بیمعنا و یک بدعت خندهدار دانستند. نکتهای که در گفتوگو با همکاران دیگر مرمتگر نیز بر آن تاکید داشتند، این مهم بود که برای آنها این پرسش مطرح بود که چرا و به چه دلیل بهجای اصطلاح رایج وصالی از واژه پیوند استفاده شده است؟
جداشدگی قطعه از بدنه و پیکر اصلی به سدههای پیش از آن بازمیگردد نه به دهه چهل خورشیدی
نکته دیگر، ادعای نادرست متصل بودن قطعه به بدنه تا دههی چهل خورشیدی است. موضوعی که بنا بر شواهد صحت نداشته و نشان از جداشدگی مچ از پیکر حتا به پیش از شروع کاوشهای علمی در تختجمشید نزدیکبه۹۰ سال پیش بازمیگردد. در پاسخ برای زمان شکستن و جداشدگی دست سرباز هخامنشی، براساس شواهد موجود بر جرز درگاهی که نقش سرباز هخامنشی قرار گرفته است، یک رخداد تاریخی که موجب تخریب بسیاری از نقشهای تختجمشید شد بایستی به عنوان محتملترین گزینه مورد توجه قرار گیرد. آن مهم ازین قرار است که در حدود سالهای ۱۶۳۳ تا ۱۶۴۲ میلادی و در زمان سلطنت شاه صفی اول، شخصی به نام «ساروتقی» که وزیر اعظم شاه صفوی بود، یک هیات ۶۰ نفره را مامور کرد تا به تخت جمشید رفته و هرچه نقش و شمایل کهن بر سنگها هست را تخریب و ویران کنند. امروزه در جای جای تختجمشید آثار این خرابی و ویرانی ددمنشانه وزیر نادان شاه صفوی به شکل خطوط موازی ناشی از ضربات دیلم به فراوانی به چشم میخورد.
تمرکز بیشتر ماموران بر تخریب چهرهها و دستان تمام آثاری بود که بیرون از خاک بودند و در دسترس قرار داشتند. اینکه این تخریب هدفمند و عامدانه چه ارتباطی به موضوع ما دارد، با نگاهی به تصویر سرباز نیزهدار هخامنشی به خوبی روشن میشود. بنا بر شواهد موجود، این سرباز به همراه دیگر نگهبان سپردار ایستاده در جلوی وی، ازجمله نقشهایی بودند که در تخریب بزرگ دوران صفوی با ضربات دیلم بر چهره و دستها مورد تخریب و آسیب قرار گرفتند و اگر نه پیش از آن که قطعا در همین رخداد تلخ، مچ دست سرباز هخامنشی از پیکره جدا و تا زمان کشف در خاکهای محل مدفون شد.
نخستین مرمت مچ دست در دهههای پیش از انقلاب انجام شده است
در همان ابتدا و با یک پرسوجوی ساده متوجه شدیم که ادعای مدیر پایگاه مبنی بر اینکه قطعه مورد نظر از دهه چهل تا به امروز در گنجینه نگهداری میشده، دقیق و درست نبوده و دست سرباز هخامنشی تا سال ۱۳۹۲ به صورت مرمت شده با چسب به بدنه متصل بوده است. به نظر حسن راهساز بیشترین احتمال برای انجام نخستین وصالی به دههی ۵۰ خورشیدی و زمانی که بنای موزه تختجمشید مورد مرمت و بازسازی گسترده قرار گرفت، بازمیگردد. کشف این قطعه نیز یا در زمان مرمتهای همان دهه بر روی کف اصلی بنا و یا پیشتر از آن در زمان کاوشهای دانشگاه شیکاگو در دهه ۳۰ میلادی رخ داده است.
نادیده گرفتن منشورهای جهانی در بخش مرمت آثار و بناهای تاریخی
درحالیکه براساس منشورها و قوانین جهانی، اقدام به مرمت تنها در صورتی مجاز است که بر چندین اصل ازجمله اصل «شناخت» و اصل «توجه به سهم و نقش تمامی رخدادهای تاریخی واقع بر اثر» توجه کافی شود. در صورتی که در مورد وصالی انجام شده این دو اصل مهم از اصول چندگانه دور مانده است و نتیجه آن شده که وصالی انجام شده با ظاهری پاک و تمیز با بدنهای که رسوبات کلسیمی و آسیبهای ناشی از هوازدگی به خوبی تاریخ کهن آن را نشان میدهد همخوانی و همگونی ندارد. سهلانگاری و سادهانگاری تا آنجا است که منجر به کاربرد نادرست واژه پیوند بهجای وصالی نیز گشته است. حال آنکه برای «پیوند» دست سرباز هخامنشی نه تنها مرمتگران مجموعه بلکه بخش باستانشناسی نیز در جریان قرار نگرفتند و این اقدام سترگ بدون حتا یک ورق طرح مدون، به کمک پیالهای از ملات مرمتی به اجرا درآمد و نتیجه آن شد که در تصویرهای منتشر شده دیده میشود.
عنوانهای ژورنالیستی را کنار بگذارید
به مدیریت پایگاه میراث جهانی تختجمشید، نقش رستم و شهر استخر توصیه میشود پیش از اقدام به هرگونه عمل و انتخاب عنوانهای ژورنالیستی برای اخبار گزارشهای مرمتی خود، نسبت به رعایت منشورهای مرمتی و ضوابط حفاظتی مصوب مجموعه میراث جهانی تختجمشید بر لزوم تهیه طرح مدون مصوب در شورای فنی پایگاه اهتمام ورزند.