واکنش‌ها پیرامون توهین به استوره‌ها و چهره‌های ایرانی در برخی برنامه‌های رسانه ملی رو به فزونی است. در برنامه‌ی خنداننده شو شبکه‌ی نسیم که 19 تیرماه پخش شد زینب موسوی که یکی از شرکت‌کنندگان برنامه بود با مسخره کردن و توهین به رستم و سهراب و نژاد آریایی ، خشم و ناراحتی ملت یکپارچه‌ی ایران را برانگیخت.
دیدن این برنامه در حالی که لبخند بر لب دشمنان فرهنگ و تاریخ ایران نشاند اشک ایران‌دوستان را از بی‌مهری به شاهنامه و پهلوانان ایران درآورد.
انجمن پایش و پالایش زبان پارسی در این باره متنی نوشته منتشر کرده و از زبان همه‌ی کسانی است که دلشان برای ایران و تاریخ و فرهنگش می‌تپد، سخن گفته است.
آنچه در بخش ایستخند(:استند آپ کمدی) برنامه‌ی خندوانه رخ داد، برای ما نیز مانند بسیاری از میهن‌دوستان و دوست‌داران شاهنامه ناخوشایند و مایه‌ی دریغ بود؛ نه از آن روی که با شوخی و خنده پادورزیم (:مخالفیم) و یا چیزی را آن اندازه سپند(:مقدّس) می‌دانیم که بگوییم نباید آن را پرژنید(:نقد کرد) و یا دستمایه‌ی شوخی قرار داد.
دریغمان از این است که شرکت‌کننده، سیده زینب موسوی، شوخی خود را بر برداشت نادرستی از داستان رستم و سهراب پایه گذاشته و این برداشت نادرست برای بیننده‌ای که از سوی صدا و سیما و آموزش و پرورش، با ارزش‌های میهنی خود بیگانه نگاه داشته شده، میتواند به فروکاست جایگاه شاهنامه و فردوسی بزرگ بینجامد.
از برنامه‌سازان، مجریان و کسانی نیز که با ادعای روشنفکری و آزادی‌خواهی و زیر نام‌هایی چون آزادی بیان از چنین برنامه‌‌هایی پشتیبانی میکنند، باید پرسید چرا نوک تیز قلم و زبانتان در این سرزمین تنها به سوی ارزش‌های میهن‌دوستانه می‌چرخد؟ همان ارزش‌هایی که قرار است مهم‌ترین نقش را در نگاهداشت یکپارچگی سرزمینی و همدلی ملی بازی میکند.
امیدواریم در این سرزمین روزی فرابرسد که در آن نقد و پرژنش اندیشه‌های پادمیهنی همان اندازه آزاد باشد که امروز دشمنی با ایران وایرانگی آزاد و رواست.
42 پاسخ
باید یه درسی به اینا داد …
کاش آقای اسفندیار اختیاری در مجلس واکنشی نشان دهند
این حرکت زشت یا از جهل و نادانی است یا از روی کینه و بخل.
اگر مورد اول باشد باید صدا و سیما و عوامل برنامه خندوانه از مردم ایران و نیاکان ما پوزش خواهی کنند، چرا که توهین به فردوسی و شاهنامه توهین به شناسنامه ایرانیان و نیاکان ماست اگر مورد دوم باشد ، باید گفت برنامه ای را دشمنان فرهنگ ایران برای ما ساخته اند.
با درود به میهن دوستان.
افسوس و صد افسوس.
قبلا هم در برنامه خندوانه از این مدل توهین ها به ارزش های ایرانی دیده ایم.
از کوته فکری مثل رامبد جوان اینگونه کارها بعید نیست.
خیلی ناراحت کننده بود برای این شبکه و برنامه متاسفم، زیرا که به تمام ایران توهین نمود به تاریخ کهن میهن توهین کرد امیدوارم بی پاسخ نماند.
درود. من این برنامه ها ی خندانده شو رو دنبال کردم جای خرده گرفتن به هنرمند نیست. باید ریشه رو پیدا کرد. زمانی که کارگردان و مربیان از خانم دهقان و آقای خطیبی این مهم رو شوخی بپندارند پایان کار چه شود خدا داند
هردم از این باغ بری میرسد….
جالب اینجاست که خودش در ابتدا به بیشعوری خود اقرار کرد. تا کی قراره به تاریخ و فرهنگ و بزرگان این سرزمین توسط رسانه ملی توهین بشه.
١- فحاشی و تمسخر علني به کوروش ذوالقرنين سوره كهف قرآن مجيد
٢- فحاشی به فرهنگ و تاریخ ایران باستان
٣- بسترسازي تجزیه زبانی- قومی ملت يگانه ایران و ملت خطاب كردن هر يك از اقوام ايران براي هدف نهايي تجزيه كشور
٤- توهین و تحقیر زبان ملی فارسی
٥- توهین و تمسخر اثر جهانی شاهنامه و فردوسی بزرگ
٦- انتقاد از پایبندی به تمامیت ارضی و حفظ خاک میهن
٧- توهین و انگ نژاد پرستی و تحقیر میهن پرستی ( صرفا برای ایرانیان و نه مردم دیگر کشورهای جهان )
٨- نامگذاري يك سگ به نام " ك..ش" توسط اميرمهدي ژوله و مهران مديري در سريال عطسه
٩- پيشنهاد بي شرمانه جايزه گذاري براي كسي كه بر روي تخت جمشيد يادگاري بنويسد در برنامه با بيننده ميليوني " دورهمي"
١٠- راه اندازي كارخانه خيارشور در حريم درجه ١ پاسارگاد و آرامگاه كوروش بزرگ
١١- احداث كارخانه رب گوجه فرنگي در حريم درجه ١ آرامگاه كوروش بزرگ در پاسارگاد و… یعنی از هیچ جایی امکان پیگیری این گونه موارد نیست یا هیچ سازمانی نمیتونه جلوی اینها رو بگیره
این خندوانه برنامه مزخرفیه
یعنی چی ؟؟؟ حال ادم بهم میخوره
هر که بیند ماه را یاد تو می افتد ولی/ من که میبینم ترا خورشید یادم میرود. با درود به کسانی که به اندیشه نیک دل بسته اند و به همه کسانی که به ایران ایرانی عشق میورزند و به بزرگان و اندیشمندان این کهن دیار آریایی مهد تاریخ تمدن و حقوق بشر افتخار میکنند . شور بختانه گروهی دانسته و ازروی غرض ورزی چندین سال است که در فیلمها وسریالها در تعاترها و …نامهای پارسی ایرانی را در تمام نقشهای منفی و مخرب بکار میبرند و بسیاری از هم میهنان و ایران دوستان را نگران واندوهگین می نماینددر حالی که جهان متمدن امروز خود را وامدار بزرگان و اند یشمندان ایرانی چون زرتشت بزرگ کورش بزرگ فردوسی بزرگ خیام حافظ و صدها تن از بزرگان ودانشمندان ایرانی میدانند وبزرگان این سرزمین سپند را ارج مینهند وتصاویر آنهارا با تندیسهای گرانبها از طلا نقره برنزو… میسازند ودر سردر دادگاهای خود ومیادین نصب می نمایند ونام خیابان بلوار و… را به نام بزرگان این سرزمین می کنند و همچنین نام فرزندان خود را .بسیار مایه نگرانی وتاسف است که این بزرگان در سرزمین خود این چنین مورد بی مهری و توهین قرار می گیرندلذا ازآقای دکتر اختیاری عاجزانه درخواست می کنیم که اعتراض خود را در مجلس شورای اسلامی بیان نماید وبه صدا سیما نیز اعلام نماید تا بیشتر از این بیخردان نام بزرگان و اندیشمندان و شاعران و نیاکان مارا مورد توهین و بی مهری قرار ندهند وبا خاطیان نیز برخورد شود و همچنین از ملت بزرگ ایران پوزش خواهی نمایند . همان بی خرد که ندارد خرد / پشیمان شود هم زگفتار بد / تنومند را که خرددار نیست / به گیتی کس او را خریدار نیست / کسی که خرد جوید و ایمنی / نیاید سوی کیش اهریمنی /با سپاس از امرداد .
با درود و ارادت
بسیار کار ناپسند و زشتی بود
مخصوصا جایی که به نژاد آریایی تاخت.
از ماست که برماست
با پوزش از اینکه بر خلاف جریان آب شنا میکنم و بر خلاف دوستان دیگر، از این برنامه ناخشنود نیستم.
به نظر من باید با هر چیزی شوخی کرد و از تقدس‌زایی برای آن جلوگیری کرد. شاهنامه یک متن ادبی است و رستم و سهراب شخصیت‌های آن و یک طنزپرداز حق دارد به یاری آن، طنز بنویسد. اینکه از یک متن ادبی، یک پدیده دست نیافتنی بسازیم، تنها در حال فروافتادن در دام کوته‌فکری و تنگ‌نظری خواهیم بود.
«نژاد آریایی» و اخلاق مردمان آریایی هم مقدس نیست. کار یک طنزپرداز به چالش کشیدن رفتارهای نادرست اجتماعی و الگوهای ذهنی بسته مانند نژاد، قومیت، ملیت و … است. در آنجایی که می‌گوید «به عنوان یک آریایی همه چیز را ارث پدرش میداند»، یک نقد اجتماعی درست و به جا است.
از این گذشته میزان امانت‌داری طنزپرداز یادشده به داستان شاهنامه به مراتب بیشتر از آن فیلم پویانمایی «رستم و سهراب» بود که در آخر داستان، رستم، سهراب را نمی‌کشد و همه با خوبی و خوشی به آغوش گرم خانواده برمی گردند. بدآموزی و آموزش اشتباه آن انیمیشن با آن همه تبلیغ و تعریف و تمجید در حالیکه داستان شاهنامه را تحریف کرده بود خیلی بیشتر از این برنامه طنز بود. ولی ما مثل یک جریان فکر می‌کنیم و فقط می‌خواهیم گروهی یک چیزی را بکوبیم یا یک چیزی را بالا ببریم. بدون آنکه بدانیم موضوع اصلا چیست یا داریم درباره چه صحبت می‌کنیم.
شوربختانه وقتی از فرهنگ و تاریخ خود بیگانه باشیم حتی با هنر هم میتوان به بیراهه رفت و از چشم فرهنگ دوستان چه ایرانی و چه خارجی افتاد و کرداری زشت است به فرهنگ و تاریخ یک قوم و یا ملتی توهین کردواین نشان آزادگی و تجدد نیست
با درود به آقای افشین.
من خودم یکی از هواداران این برنامه بودم. فکر میکنم شما یا این کلیپ را ندیدید یا به واژها دقت نکردید. برای نمونه رستم رفت برای نهار یه اسبی ، خری، شغالی شکار کنه ؟ یا زمانی که رستم برگشت و دید سهراب مرده شروع به زوزه کشیدن کرد ؟؟؟ به شما گرامی پیشهاد یکنم اون کلیپ رو یک بار دیگه نگاه کند. و در مورد باد کردن رگ آریایی ها : تا به حال برنامه ای ساخته شده که در اون از بزرگان ایران سخنی به میان داشته باشه؟؟؟ او ن پویا نمایی هم بروید و گفته های سازنده اون رو بخوانید و ببینید برای دادن مجوز چقدر نمایش نامه اون رو دست کاری کردن تا بتونه مجوز بگیره؟؟؟ یا فیلم کوروش بزرگ الان چند ساله که در انتظار گرفتن مجوز بود ؟؟؟ آیا بودجه بهش دادن؟؟؟ اینقدر این فیلم نامه رو نگه داشتن که یکی از تهیه کنندههاش از دنیا رفت و الان هم با وجود اجازه کار هنو مشخص نیست چند سال دیگر باید منتظر بود تا این فیلم ساخته شود؟؟/ پس دوست گرامی باید هم رگ غیرت آریایی برای همچین کارها و توهین ها باد کند . چون تاریخ ماست، فرهنگ ماست ، بزرگان سرزمین ما هستند. حال در پایان رستم سهراب را بکشد یا نکشد این بد اموزی نیست . بن مایه داستان رستم و سهراب این است که هر کسی که تاریخ خود را نشناسد محکوم به فناست . پس بیایم دست در دست یکدیگر از تاریخ و فرهنگ و دین و گذشته خیش پاسداری کنیم.
با یادداشت افشین موافقم!
وقتی پای میلیاردها سود حاصل از تولید برنامه و پخش تبلیغ و برنامه آپ وسط باشه توهین ها خوشمزگی اند!
جناب افشین و بهمن بنظر من طنز و شوخی با فرهنگ و زبان هر قوم و نژادی تا زمانی که تخریب شدید نباشه قابل تحمله ولی از اندازه خیلی فراتر رفت. تا کنون آیا نیاکان شما شغال و خر میل نموده اند
رستم در خود شاهنامه نیز مقدس نیست. حال نمی دانم چرا بعضی از دوستان به یک برنامه طنز که اتفاقا از دیدگاه من بسیار بیشتر از نوشته های خشک و غیر جذاب به شناساندن شاهنامه کمک کرده است ایراد گرفته می شود.
اگر نمی دانید بدانید نیاکان ما در زمان نه چندان دور(کمتر از صد سال پیش) در سال 1296 تا 1298 خورشیدی حتی علف هم می خوردند. شغال و خر که سهل است.
نژادپرستی هم که در ذات ما ایرانی ها است. ترک ها، خود را سرور فارس و کرد می دانند و فارس ها، برای کرد و ترک و لر جک می سازند. جالبه همه هم آریایی هستیم و ادعا می کنیم منشور حقوق بشر از آن ما است آنوقت به یک نفر حق انتقاد طنزآمیز را به شخصیتهایمان را نمی دهیم.
با درود. من در کانادا زندگی میکنم. تابحال ندیده ام در این سرزمین کسی به گذشته قومی دیگر و یا حتی سرخپوستها که وارثان این سرزمینند بتازد. بماند که سالی یکبار از سرخپوستان پوزش رسمی هم میخواهند. چرا در ایران اینگونه به فرهنگ ایرانیان باستان میتازند؟ شرم بر هموطنانی که پدران خویش را به سخره میگیرند. دریغ است ایران که ویران شود…
درود بر ایران و ایرانی. همینطور که فرهنگ چند هزار ساله ایران سرکوب میشود رشد و گسرش ایران هم همینطور سرکوب خواهد شد.
اصلا زشت و ناپسند نبود استند آپ کمدی ایشون.خیلی هم جای تقدیر داشت که از شاهنامه استفاده کرده بود.اتفاقا بنظرم اگرم باید خرده ای گرفت به دید سطحی متن شما باید گرفت. متاسفم برای امرداد بخاطر نشر چنین نظراتی
کامبیز خان شرایط زمان قحطی درست اما از نیاکانمان نشنیده ایم علف وشغال و خر بخورن.از نیاکانتان مطلب را به نقل از بزرگتران شنیده اید حرفی خاص است نه عام!
جناب آقای افشین این میگی آریایی ها همه چیز رو از آن میدونن بایدم این طور باشه این کشور از روز تاسیسش تا الان اسمش ایرانی ینی سرزمین آریایی
من ی چیزو ننمیدونم ک چرا وقتی این خانم زینب این جمله رو گفت رامبد هم خندید هم براش دست زد
ب نظر میرسه آقای جوان اصن دلش میخاد این طور چیزا تو برنامش اتفاق بیفته
دوس داره زبان فارسی و اسطوره های فارسی رو از بین ببره تا زبان بیگانه خودش ینی ترکی جایگزین شه درحالی ک قوم ترک اصن ایرانی نیستن با ی سرچ تو نت میشه فهمید ک با مغول وارد ایران شدنو همه چیرو نابود کردن
روشن نیست اینگونه لودگی های بی مزه و حوصله سر بَر تا چه زمانی میخواهد ادامه پیدا کند!! شوربختانه برخی از طنزپردازان گرامی میهنمان تحت هر شرایطی میخواهند مردم را که صد البته بسیار به خنده و شادی نیازمند هستند را سرگرم و بخندانند اما به چه قیمتی؟؟به قیمت توهین به اسطوره ها و بزرگان تکرارناشدنی که زبان و فرهنگ میهنی خود را مدیون انها هستیم! ایا اگر فردوسی بزرگ نبود همه ما میتوانستیم حتی خود را یک ایرانی نسبتا با فرهنگ بنامیم؟فرننگ ها را باید از خود دور کرد تا فرهنگ بی مانندمان آسیب ندیده. هر چه زودتر
حکیم فردوسی خود پاسخ این نامهربانی ها راداده است : پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و بارانش ناید گزند
اوه اوه چقدر شما رو شاهنامه تعصب دارید انقدری که شما تعصب دارید مرحوم فردوسی نداشت بگذریم من که نه از برنامه بی مزه خندوانه خوشم میاد نه از رامبد نه از زینب موسوی
براى من توهين آميز نبود. البته روحيه ها با هم فرق داره. يكى زودتر ميرنجه. شاهنامه يه بعد حماسى داره كه آدم رو به وجد مياره و حس غرور به آدم ميده كه در جاى خودش بينظيره.حالااين خانم از منظر طنز بهش نگاه كرده و از نظر من در جاى خودش خنده داره مثل سورى لند كه يه داستانش در مورد رستم و سهراب بود. ايرادى نداره به نظر من. نه شاهنامه از اعتبار افتاد نه طنز طرف. توهين فرق داره. اين از ديد من توهين نبود. شخصيتها و موضوعهايى كه دوسشون داريم رو ميشه شوخى كرد باهاشون. چيزهايى كه نشه باهاشون شوخى كرد يه جاى كارشون ميلنگه.
در پاسخ به "افشین" که اعتقاد دارد باید بشود با هر چیزی شوخی کرد از ایشان می پرسم: آیا اگر روزی شخص تهی مغزی پیدا بشود و به بهانه شوخی مشتی اراجیف و دروغ راجع به والدین شما بگوید واقعا واکنش نشان نخواهید داد و باز هم خواهید گفت باید با هر چیزی شوخی کرد؟
دوست عزیز برخی ارزشها اصلا جای شوخی ندارند.
بهنام گرامی، شما که در مورد تاریخ آمریکا مطالعه ندارید، بهتر هست در مورد تاریخ و فرهنگ ایران هم اظهار نظر نکنید! بلایی که بر سر سرخپوستان آمریکا اورده شد، بر سر هیچ کسی در این کره خاکی آورده نشده!!!
مهرداد عزيز توهين با شوخى فرق دارد و لى اينكه بتوان بين شوخى و توهين خط كشيد براى همه يكسان نيست .از لحاظ اخلاقى در كل با همه چيز ميشود شوخى كرد( منظور توهين نيست) و اگر نشود شوخى كرد يعنى پاى تحجر در ميان است.
افشین عزیز و سایر دوستان. مشکل این است که برخی از افرادی که در تلویزیون به آنها بها داده می شود و طنز پرداز به حساب می آیند اصلا چیزی در مورد طنز و آداب و اصول آن نمی دانند، بلکه لودگی و فحاشی و تمسخر دیگران را طنز می پندارند. طنز بیانی است که مشکلات جامعه را به شکلی خنده دار و گاها درد آور بیان می کند تا از یک طرف سطح آگاهی افراد از این مشکلات را بالا ببرد و از طرفی به خاطر لحن متفاوتش قابل پذیرش تر و حالت غیر جدی به خود بگیرد. گفتن سخن نادرست و توهین به یک اسطوره ملی را در هیچ فرهنگی طنز نمی گویند.
متاسفانه فرهنگ و تمدن ما در حال از بین رفتن است و مسئولین ما نه تنها کاری انجام نمیدن بلکه به اون بیشتر دامن میزنند مثل رییس سازمان صداوسیما که درمورد پخش برنامه ها هیچگونه مدیریتی نداره
لطفا این کامنت را جایگزین کامنت قبلی بفرمایید:
از نظر من خبرگزاری محترم امرداد هم اشتباهِ باقی مردم رو کرده که اولا بیش از آنچه که باید بزرگ نمایی در تاثیر یک استندآپِ 10 دقیقه ایست. و اشتباه دیگر اینه که شخصیتی که این کمدی رو اجرا کرده، در این نمایش مثل ویدیو های پیشینش با نام امپرطور کوزکو، نقشِ یک زنِ مرتجع، افراطی، ضدِ زن و ضدِ فرهنگ رو بازی می کنه. یعنی برای اینکه موقعیت طنز خلق کنه از روشِ معکوس عمل می کنه و نقش منفی رو بازی می کنه. یعنی خودش رو در جایگاه یک فرد احمق و ضد ایرانی قرار داده و داره بازی میکنه. در نتیجه کاری که می کنه توهین به شمار نمیاد. گرچه بنده کارِ ایشون رو بسیار بی کیفیت و ناشیانه می دونم. اما به نظرم کمتر و ناچیزتر از اونه که انقدر به رگ غیرتمون بر بخوره. اگر درباره داستانی از گلستان سعدی شوخی می کرد آیا انقدر به دوستان بر میخورد؟
ایران یعنی سرزمین آریایی ها، واژه ایران (ائریان) همواره در اوستا ، سنگنبشته های هخامنشی و ساسانی دیده شده .
خیلی ساده ست، اگر کسی با واژه آریا (ایران) مشکل دارد میتواند تشریف ببرد به همان انیران که نیاکانش احتمالا از انجا به ایران کوچیده اند.
از رسانه ملی و کانال های به اصطلاح خودشون روشن فکر بعیده که هیچی نمیگند شرم بر ملتی که فرهنگ باستانیشو از یاد برده درود براریایی
وقنی هنرمندا برن تو مترو بخونن و دانشنمدا برن وضعیت هم میشه همین … واقعا جای تاسف داره که می بینم کشورم اینطور داره به خودش بیگانه میشه
سلام.من اتفاقی در اینستاگرام وارد پیج روزمرگی این خانوم شدم افرادی تو پیجشون به شاهنامه توهینهای خیلی زشت کردن و این خانوم کامنتاشونو پاک نمیکنه در صورتیکه من نوشتم چرا اینجا به شاهنامه توهین میشه بلاک شدم!!!!
جای بسی تعجب است که بعضی افراد اظهار میکنند که (میشود با همه چیز شوخی کرد و اگر نشود شوخی کرد پای تحجر در میان است!!!) باید در جواب این نظریه گفته شود که چنین حرفی نه از روی ناآگاهی بلکه متاسفانه از روی حماقت است. چنین نظریه ای آنقدر سخیف است که شاید تنها یک دلقک حرفه ای بتواند آن را همراه با خنده و شوخی بسیار در جمعی به زبان بیاورد. هر چند همان دلقک هم مسلما” در شوخی های خود با هر چیز و هر کس حد نصابی قائل است. لازم به گوشزد میباشد که البته مردم جامعه ما چنین نیستند و البته همه چیز و همه کس را هرگز به شوخی نمی گیرند چون چنین مسئله ای در فرهنگ کهن ایرانی موجود نبوده و نیست…در اینجا جای شعارهای کلیشه ای رایج درباره مبحث جهل و تحجر نیست بلکه صحبت از مقوله حساس و ملزم به رعایت (حریم) در جامعه چه در بُعد هویت فردی و چه در بُعد هویت فرهنگی است. در ضمن همان شیوه طنزپردازی به اصطلاح استندآپ کمدی نیز دارای چارچوب و اصول خاص خود میباشد والبته آنچنان هم احتیاج نیست در کشور ایران با قدمت چندین هزارساله خود، در رابطه با این چنین شیوه نوظهور طنز پردازی، پیرو تمام و کمال الگوهای غربی بود. هرچند برای بعضی، مرغ همسایه مرغ نیست بلکه شترمرغ است!! ختم کلام اینکه اگر بعضی افراد در جامعه سراسر ایرانی ما برای خودشان احترامی قائل نیستند حداقل این اصل را برای دیگران و بخصوص هویت فردی و فرهنگی مردم جامعه ای که در آن زندگی می کنند، منتی گذاشته رعایت کنند.
ادبیات، فرهنگ، تاریخ کهن و تمدن کشور عزیز ایران برای هر شخصی که خود را ایرانی میداند خط قرمز محسوب میشود که شوخی با آن اصلا” جایز نیست و هیچ جای بحث هم ندارد. حال اگر عده ای بیسواد و بی هویت در قالب طنز به مسخره کردن اسطوره رستم و سهراب از ادبیات کهن این مرز و بوم میپردازند جای بسی ذلت است و خواری برای مسئولین و رسانه های ملی در کشور، که اجازه داده میشود چنین افراد به اصطلاح (طنزپرداز) در قالب دوست دروغین وظیفه دشمنان راستین وطن را به تمام و کمال انجام دهند. ما از شکسپیر و انگلستان صحبت نمی کنیم و مانند مجریان برنامه خندوانه نیز دارای ژست انگشت به چانه، ابرو به بالا (روشنفکرمآبانه) نیستیم. البته شاید رامبد جوان بی خبر از کشوری است که در آن زندگی میکند. ایران، کشوری که برای اعتقادات ملی و اساطیری مردمان خود ارزش بسیار خاصی قائل است… هرچند در اوضاع و احوال کنونی و بنا به دلایل سخت غیرمنطقی، به این عِرق ملی بسیار اندک پرداخته میشود که البته بخاطر همین مشکل، راه برای یکه تازی جمعی ضد ایرانی بی هویت باز گذاشته شده است…بهرصورت چیزی که مسلم است، اگر در برنامه خندوانه، به اندازه یک صدم آن به اصطلاح شوخی و طزپردازی که گذشت، طلحه و زُبیر به باد توهین گرفته میشدند، حال نه آقای رامبد جوان و همراهان ایشان و نه زینب خانم موسوی جرات خارج شدن از منزل را داشتند. بماند مسائل دیگر که گریبان ایشان را میگرفت. حقیقت این است که هر ایرانی واقعی وکیل مدافع مشاهیر و هویت کهن، فرهنگ، تاریخ و تمدن باستانی خویش است. اصلی که درک و فهم آن برای نفرات بی هویت سطح زی بسیار سخت است.