امروز سروش ایزد از ماه مهر سال 3758 زرتشتی، آدینه 11 مهرماه 1399 خورشیدی، دوم اکتبر 2020 میلادی
برپایه برآورد گاهشمار تاریخی؛ در اکتبر سال 500 میلادی (مهرماه) ایرانیان موفق به ساخت پولاد (آهن آبدیده) شدهاند كه نوآوری آن به نام ایران در تاریخ عمومی صنعت آمده است.
شواهد و مدارک باستانشناسی این نکته را گواهی میدهد که شمال و مرکز ایران جزو دیرینهترین مرکزهای صنایع فلزکاری جهان بودهاست. مشخص است که بشر تنها در سرزمینی میتوانست به سودمندی فلز پی ببرد که در آن فلزات و کانیهای آنها وجود داشتهباشد. ایران از لحاظ طبیعی دارای گنجینهی بزرگی از کانیهاست. رشته کوههایی که از توروس در ترکیه تا کرانههای جنوبی دریای مازندران کشیده میشد سرشار از انواع کانیها و سوخت بود و دانش فلزکاری از آنجا به مراکز دیگر در آسیا، افریقا و اروپا گسترش یافت.
پولاد قابلیت چكشخواری ندارد. ایرانیان از آن پس، جنگافزارهای خود را از آهن آبدیده (پولاد) فراهم كردند و تا انتقال این اختراع به میان دیگر مردمان برتری جنگافزاری داشتند. بهرهبرداری از آهن پیشینهی در درازنای تاریخ دارد. دیگر مردمان از دیر زمان سنگ آهن را شناخته بودند و از آن بیشتر به جای رنگ سرخ بهره میگرفتند.
سوارنظام ساسانی تنشان همه پوشیده از صفحات پولادی بود و این زره چنان بر تن نرم میلغزید و میچسبید که به راحتی مفاصل خشکش از حرکات اعضای بدن جنگجو پیروی میکردند.
در سدهی سوم میلادی از گاهنامه کوکویائو چنین بر میآید که چین در زمان ساسانیان، فولاد را از ایران وارد میکرد. این کتاب به ویژه از خطوط مارپیچی که در رویهی فولاد ایرانی بود سخن میگوید از اینرو باید گفت که آهنی که از ایران وارد چین میشد، موجدار بودهاست. این امر گمان جوزف نیدهام پژوهشگر صنعت آهن و فولاد در چین را تبدیل به یقین کرد که فن موجدار کردن از ایران پدید آمدهاست.
اینک من سروش ترا که
از همه بزرگتر است، میطلبم
روز هفدهم از هر ماه در گاهشمار زرتشتی به نام سروش ایزد پیوند یافته است. سروش به چم (:معنی) گوش دادن و فرمان بردن است به خواست خدایی و ما آن را نیوشایی معنا کردهایم تا نزدیکتر به اصل باشیم.
اینک من سروش ترا که
از همه بزرگتر است، میطلبم
تا به آرمان خود رسم
و زندگانی درازی به دست آورم
و به شهریاری منش نیک در آمده
و به راه راستی گام زده،
به جایگاهی رسم که مزدا اهورا میباشد. (۳۳_۵)
اشو زرتشت میگوید:
کسی را که مزدا دوست دارد ، نیوشایی و منش نیک به او روی میآورد (۴۴_۱۶)
زرتشت میخواهد به دستیاری نیوشایی به خواست و آرمان خود برسد (۳۳_۵)
نیوشایی راهی است که به اهورامزدای توانا میرود (۲۸_۵)
نیوشایی راه رستگاری را ، هم برای رستگار و هم برای دروغکار ، همواره روشن میسازد (۴۳_۱۲)
از این گفتهها به ویژه آنجایی که نیوشایی با منش نیک است، بر میآید، که فرمانبرداری زرتشت کورکورانه نیست بلکه از روی اندیشه و با دلی پر از مهر است.