ستاره پرفروغ موسیقی هرمزگان، خواننده انرژیک، فتوژنیک و کاریزماتیک، حسین قدسینژاد، نامور به “کارلوس” و معروف به “یار چِغلو” در وضعیت غمگینانهای غروب کرد.
هنرمند دوستداشتنی با چهرهی گرم و دلربا، خوانندهی خوشصدای گروه “لیوا” و “مامبولیوا” آفرینشگر آثار دلپذیر و بیمانند «یار چِغلو، یِ مبو سعنه، َزَک و زندگی و …» زندگی را بدرود گفت و موسیقی مرداد را نواخت هر چند حسین، با هنر زیبا اندیشانهاش همواره زنده است.
همگروه و همسفر فروردینماهی
شوربختانه سال 1397 نیز در چنین روزهایی18 فروردین ماه، هنرمند همگروهش؛ مهندس جلال اللهیاری- خالق ترانههای «دختلوک، گل کاغذی و ای پیرمرد» در 62 سالگی از میان ما پرکشید.
جای خالی کسانی که هرگز پر نمیشود
با اتفاق ناگوار درگذشت یار چِغلو و پیش از وی، علیخان حبیبزاده،ابراهیم منصفی (رامی) و ناصرعبداللهی- ناصریا (صدای ماندگار جنوب) بهراستی بهترینهای عرصهی خوانندگی و محبوبترین و مشهورترین خوانندههای هرمزگانی، ما را به دیار جاوید ترک کردند. جا خالی آنهایی که هرگز پر نمیشود.
دوران زندگانی پر فراز و نشیب
“یار چِغلو” دوران زندگانی پر فراز و نشیبی داشت. نخست در چشم برهم زدنی اوج گرفت و یک دهه طلایی را از بندر تا تهران طی کرد. سپس نزدیک به سه دهه در انزوا و فراموشی و خاموشی سپری کرد. به وقت غروب آفتاب، پشت به محله سرریگ، در جنوب این محلهی کهن و ساحلی، به صدای امواج گوش میسپرد، برای خودش زمزمهای سَرمیداد و خاطرات گذشته را مرور میکرد. پس از این با شکل گیری گروه “مامبولیوا” در میانهی دههی 80 به کوشش محمد محترمپناه و حسین گردین، دوباره شعلههای زیر خاکسترش گر گرفت و دوباره استیج را به تکان و تحسین وا داشت. اتفاقات خوش نوستالژی را تکرار کرد. تجربه، دانش و هنرش؛ نام او را بر سر زبانها انداخت و برای کنسرتش، تب هوادارانش بالا میرفت تا اینکه دوباره آن شور و اشتیاق فروکش کرد و دورهی فرود دیگری آغاز شد و سپس …
آری خوانندهای که میتوانست با حالتها، حرکات و همت اش موسیقی جهان را جابهجا کند به بارشماری در اسکله، کارگری و رانندگی با وانت رضایت داد تا رسم نامهربان روزگار کاملا دربارهاش اجرا و اعمال شود.
قدسینژاد یک افتخار و یک برند بود
این هنرمند خوشذوق بندری، خوانندگی را خوب میفهمید. فرصت فرزانگی را درک کرد و نام خود را جاودان نمود. البته وی نام “حسنی پور” شاعر ترانهی دیوانه کنندهی “یار چِغلو” را با حس و حال عجیبش نیز ماندگار کرد. کارلوس همچنین کردیت (اعتبار) دو گروه موسیقی “لیوا” و “مامبولیوا” بود. او از خوانندگان پیشگام بندری بود که نام بندرعباس را در تهران طنینانداز و موسیقی بندری را به نیکی معرفی کرد. قدسینژاد یک افتخار و یک برند بود. قهرمان و هنرمندی که همه به وجودش میبالیدند و میبالند.
سفر قدسینژاد از ایستگاه 17 سپید تا ایستگاه 17 سبز
قدسینژاد، قهرمان صحنهی دههی پنجاه، 17 دیماه 1334 خورشیدی، در محلهی سرریگ بندر پا به عرصه گیتی نهاد. این چهرهی پرهوادار، پیش از نیمروز شانزدهم فروردینماه 1400 خورشیدی، پس از ۱۳ روز بیهوشی در بیمارستان خلیجفارس بندرعباس درپی مشکلات تنفسی، در سن ۶۵ سالگی آسمانی شد و یک روز پس از آن 17 فروردینماه در قطعهی مفاخر بندرعباس با یک جهان خاطرهبازی آرمید.