شاید هیچ مفهومی همچون خاک وطن به این حد سهل و ممتنع نباشد . آنگاه که از خاک سخن میگوییم از یکسو کم ارزشترین چیزها با خاک سنجیده میشوند و از دیگر سو خاک وطن چنان پرارزش است که جان ما در قیاس با آن بیارزش مینماید . وطن چیست؟ وطن کجاست؟ آن چیست که خاک وطن را چنین پربها میکند و این چه کیمیایی است که این خاک را زر میکند.
شاید: وطن آن خاکی است که پدر بر آن گام نهاد، وطن آنجاست که در آن چشم بر جهان گشودیم. وطن آن دیاری است که آغوش گرم مادر نوازشمان کرد، وطن آنجاست بار اول در آن عاشق شدیم، شاید وطن سرزمینی است که ………. شاید همهی اینها وطن است شاید هیچیک وطن نیست من نمیدانم وطن چیست. فقط میدانم عشق به میهن چنان شعله بر جان غریبان این سرزمین زده که هر ذره از این خاک را توتیای چشم میدارند و والاترین آرزوی ایشان واپسین بوسه بر خاک وطن است. با امواج مهاجرت که این جامعه را درنوردیده بسیار کسان در آرزوی دیدار دوباره میهن خود چشم از جهان فروبستهاند و آخرین خواست ایشان آرام گرفتن در خاک سرزمین مادری بوده که هیچگاه محقق نگردیده است.
چندی است که همکیشان خارج ار کشور درخواست دارند که با دفن خاکستر درگذشتگان در آرامگاه به آنان اجازه داده شود تا سنگی بر مزار به یادبود داشته باشند. از آنجا که در فضای آرامگاه قصر فیروزه بخشهایی وجود دارد که در طی سالیان گذشته به عللی به دفن درگذشتگان اختصاص نیافته و هم اکنون نیز دیگر امکان استفاده از آن مکانها برای خاکسپاری درگذشتگان وجود ندارد با رایزنی ریاست محترم انجمن زرتشتیان تهران با ریاست محترم کنکاش موبدان امکان تحقق خواسته همکیشان دور از وطن فراهم گردید. خوشبختانه هیات مدیره محترم انجمن زرتشتیان تهران نیز با رای مثبت به این طرح موانع را از سر راه برداشتند و از این پس آرامگاه قصر فیرزوه آماده خاکسپاری و کارگذاری سنگ یادبود بر محل دفن خاکستر درگذشتگانی است که از خارج از کشور به ایران حمل میشوند.
در اورمزد روز اردیبهشتماه برای نخستین بار این خاکسپاری در مکان مشخصی از آرامگاه قصر فیروزه انجام شد، در این شرایط کرونایی روشن است که کمترین باشندگان در محل حضور داشتند اما بهسبب نخستین بودن، ریاست محترم انجمن زرتشتیان به احترام مسافری که از آن سوی اقیانوس به دیدار این خاک شتافته بود به قصر فیرزوه آمد و البته که باید میآمد چرا که بانویی را به خاک سپردیم که در زمان زندگانی خود سرپرستی دبیرخانه انجمن زرتشتیان را به عهده داشت و تنها بانویی است که تا امروز عهدهدار این سمت بوده، شایسته بود که دیگر اعضای انجمن نیز به بدرقه او میآمدند اما چه باید کرد که بواسطه سایه اپیدمی کرونا این امکان فراهم نبود.
امروز با مهربانو پرتوی بدرود گفتیم یادش جاودانه و گروسماننشین باشد. با امید به اینکه این تصمیم انجمن بتواند بخشی از آلام دور افتادگان از این خاک را تسلی بخشد.
ایدون باد — بابک شهریاری- فروردینماه 1400
فرتور از بابک شهریاری است.
1719