مجموعهی تاریخی فرهنگی «تاق وَه سان» که به نادرستی آن را تاق بستان مینامند، یکی از شاهکارهای هنر پیکرهتراشی زمان ساسانیان است که همواره از ارزش ویژهای برخوردار بوده است. این مجموعهیکی از یادمانهای بیهمتای ایران است که از دیدگاه مطالعات باستانشناسی، هنر، تاریخ اجتماعی و مِهرازی (:معماری) قابل بررسی بوده و دارای اهمیت ویژهای است.
به گزارش اَمرداد، هنگامی که فردی انگیزهی رفتن به مجموعهی تاق بستان را دارد، نخستین چیزی که به ذهنش میآید، یک مجموعهی تاریخی با نگارههای تراشیده شده بر دامان کوه است که یادآور روزگار پرشکوه و بالندهی ایران بوده و سدههای پرفرازونشیب تاریخ را پشت سر گذاشته و بهسلامت به دست ما رسیده است. مجموعهای که نشانههای آن را از هزارههای کهن داریم. اما زمانی که از میدان تاق بستان از خودرو پیاده میشوی تا بهسوی آثار تاریخی در مجموعهی تاق بستان بروی، بر سر راه بوی کباب و انواع ساندویچها و دود قلیان مایهی آزارت خواهد شد و تو را از فضا دور کرده و ذهنت را درگیر یک مجموعهی تفریحی میکند و همهی فضاسازیها از یک مجموعهی تاریخی را که پیشتر در ذهن پرورانده بودی، نقش بر آب خواهد کرد.
تاق بستان، سالهای سال است که با فراز و نشیبهای فراوانی روبهرو بوده و هر مدیری برای آن نسخهای پیچیده تا درمان دردهایش باشد، ولی هنوز درگیر چالشهای بیشماری است. وجود انبوه رستورانها و فروشگاهها در عَرصه و حریم آن، افزون بر خدشهدار شدن حریم و چشمانداز این مجموعه، بازدارندهی ثبت جهانی آن در سازمان یونسکو نیز خواهد بود. همچنین وجود خانهها در حریم این یادمان ملی که باید هرچه زودتر از سوی مدیریت شهری و سازمان میراث فرهنگی صنایعدستی و گردشگری آزادسازی شود، از دیگر چالشهای پیش روی مجموعهی تاق بستان است. اما بهتازگی سازمان میراث فرهنگی از ورودی میدان تاق بستان تا لب ورودی به مجموعهی تاریخی تاق بستان را کاشی فرش کرده است. گذری که برخی از کارشناسان آن را جزء عَرصه میدانند و با انتقاد از این کار، این پرسش را به میان میآورند که چرا بدون بررسیهای باستانشناسی کف آن را کاشی فرش کردهاند. زیرا این احتمال وجود دارد که با کاوشهای باستانشناختی آثاری در این محدوده از زیرخاک بیرون آید و با این کار درواقع به لایههای باستانشناسانهی آن آسیب میرسد. علی هُژَبری، باستانشناس در همین زمینه به اَمرداد گفت : « نخست باید بررسی شود که آیا این ساماندهی در شورای فنی میراث فرهنگی تصویب شده است و چه ضرورتی برای این کار وجود داشته است. از سویی، این گذر بخشی از عَرصه به شمار میآید و نباید برای آن شتابزده (:عجولانه) تصمیم گرفت».
مدیر پیشین پایگاه میراث فرهنگی دژ زیویه و غار کَرفتو با یادآوری نکتهای افزود : « پیش از سال 57 از جایی که امروزه به آن میدان آزادی میگویند و قدیمیها آن را «لب آب» مینامند و هماینک نبش آن هتل پارسیان ساختهشده و راه ورود بهسوی میدان تاق بستان است، پروانهی هیچگونه ساخت و سازی را ندادند. تنها بنا بود در این زمینها، مجتمعی فرهنگی که زیر نظر دانشگاه کرمانشاه باشد، ساختهشده تا نمای شهر و چشمانداز (:منظر) مجموعهی تاق بستان نیز حفظ شود. پس موضوع چشمانداز بسیار مهم است. هرچند پس از سال 57 و بدون نظارت و بیمهابا دست به ساختوسازهای افسارگسیختهای زدهاند که نتیجهاش این شده است که همهی ما میبینیم و یک چالش بزرگ را پدید آورده است. هماینک مجموعهی تاق بستان درون این بخش از شهر، گمشده و دیده نمیشود و تا زمانی که وارد محوطهی اصلی سنگنگارهها نشوید، هیچ چیزی را نمیبینید. و این یک اشتباه بزرگی بوده که انجام گرفته است و برای آن که بخواهیم تاق بستان را به گردشگران نشان بدهیم، باید امروزه دست کم پیرامون آن را آزادسازی کنیم. پس ما از جایی که هماینک هتل جمشید ساختهشده تا محوطهی ورودی تاق بستان را باید عرصهی اثر بدانیم و همهی فروشگاهها، رستورانها، کبابیها و خانهها باید برچیده شوند. اگر ما به دنبال ثبت جهانی تاق بستان هستیم و شعار جهانیشدن را سر میدهیم، باید با قانونهای جهانی نیز پیش برویم. وگرنه نمیتوان به دلخواه خود هر کاری را انجام داد. از همین روی کاشی فرش کردن گذر ورودی هیچ توجیهی ندارد و در چشمانداز عرصهی اثر انجام گرفته است. هرچند میراث فرهنگی امروزه تنها بخش فنس کشی شده را عرصه به شمار میآورد».
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنانش گفت : « هر اثری با نگرش به مکان جایگیری آن در شهر، روستا یا بیابان دارای تعریف حریم و عرصهی ویژهای است. و همیشه نیازی نیست که ما پیرامون یک اثر را تغییر دهیم و یا سنگفرش کنیم، مگر در مواقع بسیار ویژه. من نمونهای را برای شما بازگو میکنم تا موضوع روشنتر شود. زمانی که شما به دیدن «آکروپلیس» در شهر آتن یونان میروید، آثار تاریخی آن بر فراز تپهای جای گرفته است. اما مدیران این مجموعه که در سال گردشگران فراوانی را هم از سراسر جهان دارد، پیرامون محیط آن را به هم نریخته و یا تغییری در کالبد باستانی آن به وجود نیاوردهاند. تنها برای اینکه در زمان بارندگیها، گِل و شُل بر روی پوشاک گردشگران ننشیند، قلوهسنگهایی را در گذر رفتوآمد آنان ریختهاند تا گردشگران از روی آنها راه بروند. پس ما نیز باید از تجربههای کشورهای پیشرفته آموخته و از آن بهره ببریم».
اما مدیر پایگاه میراث فرهنگی تاق بستان دیدگاه دیگری دارد و با دفاع از کاشی فرش در گذر ورودی مجموعهی تاق بستان به اَمرداد گفت : « برای مجموعهی تاق بستان یک طرح هزار هکتاری در سال 1389 آماده شده است که این ساماندهی و کاشی فرش گذر ورودی نیز، بخشی از همان طرح است. درواقع این کار برای برطرف کردن موضوع ترافیک خودروها و آسانی رفت و آمد گردشگران و مسافران بوده است. زیرا این گذر آرامش و سکوت مجموعهی تاق بستان را بههمریخته و بینظمی در مجموعه پدیدار شده بود. از همین روی این موضوع در شورای ترافیک به میان آورده شد و بستن این گذر در دستور کار جای گرفت و به گونهی پیادهرو اجرا شد».
علی رضا مرادی بیستونی در پاسخ به این پرسش که برخی از کارشناسان این کار را شتابزده میدانند و این گذر را بخشی از عرصهی اثر به شمار میآورند، افزود : « این سخنان که اینجا عرصه و حریم مجموعه است، نادرست بوده و بیشتر شلوغکاری است. این طرح در شورای فنی میراث فرهنگی به میان آورده شده و طرح مصوب دارد. این موضوع هم پیوندی با آزادسازی فروشگاهها و رستورانها ندارد و طرحی جدا است و برای پیشگیری از ترافیک خودروها و آرامش مجموعه به اجرا درآمده است».
مرادی بیستونی دربارهی عَرصه مجموعهی تاق بستان گفت : « عرصه اثر کامل روشن بوده و بخشی که درون محوطه جای گرفته، حریم آن و سنگنگارهها نیز، عرصهی مجموعه است! این طرح جزء ضوابط میراث فرهنگی است و لغزشی (:تخطی) به شمار نمیآید».
سعید فلاح فر، کارشناس میراث فرهنگی نیز در همین زمینه به اَمرداد گفت : « ما باید به یک تعاملی در حریم تاق بستان برسیم. ما نمیتوانیم ایران را از دید باستانشناسان بسنجیم. زیرا آنان میگویند، همهی کشور تاریخی است و باید کاوش انجام گیرد. و آنگاه باید چندین هزار سال چشمبهراه کاوشهای باستانشناسی بود! از سویی، مردم نیز باید زندگی خود را دنبال کنند و نمیتوانیم با دیدگاه باستانشناسان همهی ایران را حریم و عرصه آثار بدانیم. پس باید میان این دو موضوع به یک تعامل برسیم. نه باید آثار تاریخی ارزشمندمان را نادیده بگیریم و نه اینکه بازدارندهی زندگی روزمرهی مردم باشیم به امید اینکه شاید در دو هزار سال دیگر در این مکان کاوشی انجام گیرد».
این استاد دانشگاه دربارهی حریم و عرصهی تاق بستان افزود : « من دربارهی جزییات حریم و عرصهی تاق بستان، آگاهی چندانی ندارم. اما همانگونه که گفتم نباید یکسویه داوری کرد. یعنی باید هم آثار تاریخی پاسداری و حفظ شود و هم مردم بتوانند زندگی روزمرهی خود را دنبال کنند. باید به زندگی شهرنشینی و اجتماعی مردم نیز نگاه کنیم و میان این دو تعامل به دست آید».
فلاح فر با بیان اینکه، باید ببینیم ضوابط شورای فنی و طرح آن به چه گونه است و حریم درجه یک و دو و سه مجموعه را بررسی کنیم، گفت : « نمیتوانیم بر این پایه که آنجا کاوش نشده است، بگوییم کاشی فرش کردن نادرست است. حتا شاید گاهی کفپوش کردن انگیزهای برای حفظ لایهی زیرین شود و همچنین بار امنیت گردشگران را بر دوش کشد. از همین روی باید بررسی شود که جنس خاک چه اندازه است، لایههای زیرین در چه سطحی جای دارد وازدید فنی بررسی شود که آیا اجرای این طرح درست است یا نه. شاید گاهی مجبور شویم یک کفپوش کاذب با بازهی (:فاصله) 20 سانتیمتری از زمین کار بگذاریم تا فشاری به آن وارد نیاید. همهی آن موارد باید بررسی شود و این به نوع آثار، ژرفای (:عمق) آثار و شرایط زمینشناسی و خاکشناسی که در آنجا پدیدار شده است، بستگی دارد».
نگارههای زیر را که هفتهی پیش گرفته شده است، ببینید :
وضعیت آب موجود در چشمه در هفته دوم مهرماه امسال
میدان تاق بستان
خانه هایی که در حریم اثر جای گرفته و باید آزادسازی شوند
هتلی که در گذشته با زیر پا گذاشتن قانون در عرصه و حریم مجموعه تاق بستان ساخته شده است
سنگ نگاره اردشیردوم ساسانی پس از نابسامانی ها که گسست در آن پدیدار شده است
بخش ورودی محوطه که به تازگی کاشی فرش شده و باستان شناسان را نگران کرده است
دست راست مجموعه تاق بستان
آب برکه روبروی سنگ نگاره ها که نسبت به دو ماه پیش کمتر شده است
دم در ورودی که کارگران مشغول کار هستند
رستوران هایی که درست روبروی در ورودی مجموعه تاق بستان جای گرفته و منظره زشتی را به وجود آورده اند
هنگام ورود به یک محوطه باستانی و تاریخی تنها چیزی که دیده نمی شود تاریخ است، و بجای آن کباب فروشی و قلیان است!؟
فرتورها از سیاوش آریا است.
6744