بیش از دو هزار سال بود که در بلندیهای کوه «مهله» در 20 کیلومتری شمال باختری (:غربی) شهرستان پُلدختر، در استان لرستان، غاری از چشمها پنهان مانده بود که گنجینهای بیمانند و شگفتانگیز را در دل خود داشت. آن کوه بلند، هزارهها بود که بردبار و خویشتندار، راز خود را در سینه پنهان داشت. آنچه درون آن غار نهفته بود اگر به دست میآمد، میتوانست پرتوهای روشنی بر تاریخ کهن ایران بیفکند و رازهایی را بگشاید که سدههای بسیار سربسته مانده بود. از آن گنجینهی پنهان شده، نه در کتابها و نوشتههای کهن خبری آمده بود و نه در کاوشهای باستانشناسی نام و نشانی از آن یافت میشد. اما یک رویداد بیاهمیت و ساده در یکی از روزهای سال 1368 خورشیدی، راز هزاران سالهی غار کلماکره را گشود.
روزی یک شکارچی برای گرفتن آهویی که جستوخیز کنان به اینسو و آنسو میدوید، در نزدیکی همان جایی پنهان میشود که راز کهنی را پنهان کرده بود. شکارچی میدید که آهو درون حفرهای باریک میرود و پس از زمان کوتاهی بیرون میآید. این کار چندبار تکرار میشود و کنجکاوی مرد شکارچی را بیشتر برمیانگیزد. دیدن حفرهای که گمان میرفت راه به تالاریهایی تودرتو داشته باشد، شکارچی را به درون آن میکشد و در همان دهانهی غار سکهای مییابد و همین سبب میشود که با کنجکاوی بیشتری گوشه و کنار غار را ببیند. سرانجام در تالار سوم و چهارم غار است که او به گنجینهای دست پیدا میکند که همتایی برای آن نمیشد شناخت. بیدرنگ از غار بیرون میآید و به سراغ یکی از دوستانش میرود و به کمک او برخی از اشیا باستانی را از غار بیرون میآورد و در جایی پنهان میکند.
بازگفتی دیگر از چوپانی میگوید که در پی بز گمشدهاش و دور افتاده از گله به این غار دست مییابد و ادامهی داستان آنچنان که آمد …
اما آزمندی مرد شکارچی یا چوپان و همدستش برای فروش بیشتر و بیشتر اشیا تاریخی به قاچاقچیان، راز آنها را آشکار میکند و خبر پیدا شدن گنجینهای گرانبها در همهجا میپیچد. سودجویان بسیاری از کرمانشاه و لرستان گرفته تا ایلام و خوزستان به غار کلماکره هجوم میآوردند و گنجینه را غارت میکنند. گزارشها میگویند که روزانه گاه 50 تا 70 تَن همزمان سرگرم کاویدن و ویران کردن غار بودهاند تا شاید عتیقهها و آثار تاریخی بیشتری به چنگ بیاورند (خبرگزاری تسنیم).
این غارتگری ویرانگر، 4 سال به درازا میانجامد تا آنکه سازمان میراثفرهنگی از خواب گران بیدار میشود و سرانجام درمییابد که چه آثار بیمانندی به باد چپاول و غارت رفته است. آنها گروهی از کارشناسان را به غار کلماکره میفرستند و پس از این دست و آن دست کردنهای فراوان، درمییابند که گنجینهی به یغما رفته شماری از بیمانندترین آثاری است که به دورهی مادها و آغاز شهریاری هخامنشیان بازمیگردد. این، برآورد و گمانهزنی نخست آنها بود.
پس از این آگاهیها، میراث فرهنگی جلو غار را با بتن مسدود میکند، به این گمان خوش باورانه که غار را از دستبرد بیشتر در امان نگاه خواهد داشت. اما با رفتن کارشناسان میراث فرهنگی، قاچاقچیان و سودجویان دوباره به غار یورش میبرند؛ دیوار بتنی را با دینامیت ویران میکنند و برای یافتن آثار باستانی دیگر، همهی غار را زیرورو میکنند. دیوارهها و سقف غار را نیز تا آنجا که شدنی بوده است، ویران میسازند.
در سال 1372 کارشناسان میراثفرهنگی بازمیگردند! اما آنچه میبینند جز دیوار بتنی ویران شده و غار به غارت رفته و سقفها و دیوارههای زخمخورده، چیز دیگری نیست. اما آنها چندان هم دست خالی برنمیگردند: قوطیهای خالی کنسرو را مییابند که از قاچاقچیان غار بهجا مانده بود! در نتیجه، تنها کاری که از آنها برمیآید بستن دوبارهی غار است.
برآوردهای پس از آن نشان میدهد که آنچه در غار کلماکره به غارت رفته بود یکی از شش گنجینهی بزرگ یافتهشده در جهان بوده است. آنچه از آن آثار به بیرون از کشور برده میشود، اکنون در موزههای لوور پاریس، سن پترزبورگ روسیه، متروپولیتن نیویورک، بریتیش میوزیوم لندن و حتا موزهی میهو ژاپن، نگهداری میشود. آثاری هم که سر از مجموعههای خصوصی درآورده است، برآورد کردنی نیست. شمار بسیار اندکی از آن آثاری نیز که سپسها از مردم بازپس گرفته شد، در موزههای ایران باستان و قلعهی فلکالافلاک نگه داشته شده است. از غار کلماکره هم ویرانهای بهجا مانده است و ستونهایی درهم ریخته و دیوارههایی نیمهویران. بدین گونه، شمار بسیار باارزشی از گنجینههای باستانی ایرانی از میان رفت و طبیعت غار نیز ویران شد.
اینکه آثار به غارت رفته به چه دوره و زمانی برمیگردد، جای گفتوگوی بسیار دارد. برخی میگویند که آن آثار در خزانهی دولت هخامنشی در شوش نگهداری میشده است. زمانی که اسکندر به ایران یورش میآورد، دولت هخامنشی تصمیم میگیرد که بخشی از گنجهای شوش را در غار کلماکره پنهان کند. چهار نگهبان هم بر درِ غار میگذارند تا پنهانی از آن آثار نگهداری کنند. اما پس از چندی نگهبانان یکی پس از دیگری میمیرند. حتا گفته شده که پس از کشف غار در سال 1368، هنوز آثاری از آن چهار نگهبان، آشکارا وجود داشته است.
برخی نیز آن گنجینه را آثاری از تمدن کاسیان (مردمان کهنی که در لرستان زندگی میکردند)، میدانند. برخی نیز بر این باورند که آثار کلماکره به تمدن ایلامی بازمیگردد. به هرروی، اگر آن آثار به غارت نمیرفت، باستانشناسان میتوانستند زمان آنها را بهدرستی دریابند و آگاهیهای ارزشمندی به دست بیاورند.
راه ورودی کلماکره را پس از پنهان کردن گنجهای باستانی، از میان برده بودند و اکنون برای دسترسی به آن باید از شیوههای سنگ نوردی بهره جست. آنچه از دهانهی غار میتوان دید، پیشانی است که 5/ 1 متر از دهانه جلوتر است. از اینرو، غار از چشمها پنهان است. از فراز آن دهانه میتوان جلگههای سیمره و کشکان را دید. بلندای غار از سطح زمین نیز نزدیکبه 650 متر است.
شکلگیری غار کلماکره از دید زمینشناسی، به سازندهای آهکی دورهی کرتاسه (سومین دورهی میانه زیستی) بازمیگردد. سراسر غار پوشیده از چکندهها و چکیدهها (استالاگتیتها و استالاگمیتها) بوده است.
تالارهای غار کلماکره فراوان است و رازآمیز بهگمان میرسد. در این غار چهار تالار به درازای 550 متر دیده میشود که پشت سر هم جای گرفتهاند. برای رسیدن به تالار دوم باید سینهخیز از میان سنگها و دیوارهها گذشت. تالار دوم تاریک است. پس از گذشتن از بلندایی 6 متری میتوان راه به تالار سوم بُرد. تالار چهارم نیز در پایین تالار سوم جای گرفته است. درون تالار پایانی، آب چالههایی دیده میشود.
غار کلماکره که به دست چپاولگران ویران شده است، در امردادماه 1384 خورشیدی، به شمارهی 13119 در شمار آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
*با بهرهجویی از: گزارش خبرگزاریهای «مهر»، «تسنیم»، «ویستا» و نیز تارنماهای «لست سکند» و «ویکی پدیا».
نام دیگر غارهای دیدنی ایران را در نشانی زیر ببینید:
یک پاسخ
صد افسوس