در خبرهای میراث فرهنگی هفتهی گذشته آنچه بیش از همه به چشم میآید ویرانی سازههای تاریخی و دستدرازی به حریم آنهاست. با آنکه کارهای مرمتی و بازسازی برخی از سازههای تاریخی انجام میشود و نباید آن کوششها را نادیده گرفت، اما همچنان تیغ بولدوزرها بر سر سازههای کهن تاریخی و فرهنگیپنجه میافکند. بیتوجهیها نیز میراث پیشینان را روبه ویرانی بُرده است.
ویرانی و رهاکردن عمارت اربابی سنگستان، سرای دادرس اهواز، بافت تاریخی شاهرود و دستدرازی به چشمانداز خانهی بروجردیهای کاشان، تنها شماری از خبرهای ناگواری است که خبرگزاریها در هفتهی گذشته بازتاب دادند. خبرهای زیستبومی نیز چندان خوشایند نبود و همچنان بریدن درختان و آسیب به تالابها، ادامه دارد.
– بریدن۱۱۰ درخت بلوط در یاسوج به دست زمینخواران: رییس ادارهی منابع طبیعی شهرستان بویراحمد از قطع ۱۱۰ درخت بلوط در جنگلهای چسبیده به شهر یاسوج به دست زمینخواران خبر داد. وی افزود: در ادامهی گشتزنیها و بازدیدهای شبانهروزی ادارهی منابع طبیعی شهرستان، صبح امروز، شنبه سوم آبانماه، از جنگلهای پیرامون شهر یاسوج بازدید کردند که متاسفانه مشاهده شد، نزدیکبه ۱۱۰ اصله درخت از گونهی بلوط، به قصد تصرف زمین، بریده شده است. (ایسنا، 3 آبان)
– کلنگهای ویرانگر بر سر خانههای تاریخی: با صدور حکمهای جداگانهی خروج از ثبت سازههای تاریخی که در سالهای گوناگون و بر پایهی معیارها و ضوابط مشخص میراث فرهنگی در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده بودند، سال گذشته مجوز ویران کردن ونوسازی دستکم هشت سازهی تاریخی از سوی مدیریت شهری در منطقههای گوناگون تهران صادر شد؛ مجوزهایی که هنوز فعالاند و کموبیش تخریبِ تاریخِ تهران را تا روزهای کرونایی کش دادهاند.
خانهی قاجاری «چوپانی» در چند ماه گذشته ویران شده و اکنون اسکلتبندی مجتمع مسکونی هفت اشکوبهی نخستیناش هم روبه آسمان قد کشیده است. اما هنوز چند بنای انگشتشمار دیگر هست که هر لحظه امکان با خاک یکسان شدنشان وجود دارد.
«چاپخانه تابان» در خیابان ولیعصر و در کوی امیریه، که خود به نام یکی از قدیمیترین چاپخانههای محلهی امیریه تهران شناخته میشود. حتا در سند خانهی قدیمیِ جایگرفته روی سقف مغازهها هم، پلاکِ همین واحدهای تجاری ثبت شده است. هر چند افزونبر چارچوب پنجره و شیشههای خانه که سالهاست نشانی از خود بهجا نگذاشتهاند، ماههای آغازین سال گذشته نیز بخشی از دیوار ضلع جنوبی خانه را ویران کردند، اما با دخالت میراث فرهنگی آن ویرانی متوقف شد. با این همه، ویرانیهای تدریجی این سازهی تاریخی همچنان به چشم میآید.
ساختمانِ تاریخی منسوب به چاپخانهی تابان، در کوی امیریه تهران، دستکم از سال ۱۳۸۹ خورشیدی، در راهروهای دادگاه این دست و آن دست میشود و هر بار زور مالک به مستندات تاریخی میراث فرهنگی چربیده که از همان آغاز نخستین رای را بر تخریب و نوسازی گرفت.
زیبایی ذاتی جدارهی بیرونی خانهی تاریخی «گلستانه» در خیابان قزوین، و به دنبال آن درخواستهای پیدرپی برای دیدنِ فضای داخلی خانه، شاید یکی از دلایل خسته شدنِ مالکِ این بنای تاریخی و تصمیم برای تغییر کاربری و فضای خانه باشد که پس از گذشت بیش از دو سال از خروج از ثبتِ این خانهی تاریخی از فهرست آثار ملی، آنهم با حکم دیوان عدالت اداری، بیش از سه ماه است بنری زردرنگ بیرون رفتن(:خروج) ثبت خانه از فهرست ملی را به گوش همه برسانند.
بنر زردرنگی که روی تراس خانه چسبانده شده و اعلام میکند که «این ملک به شمارهی دادنامه … به تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ در شعبه اول تجدیدنظر دیوان عدالت اداری رفع اثر و از فهرست آثار ملی خارج شده است».
هر چند پیش از این اعلام رسمی، کاشیهای سر در بنا به مرور غیب شدند، اما مدتی است که به گمان میرسد خانه را به حال خود رها کردهاند، تا گذر زمان هر چه خواست سرش بیارود. این را میتوان آشکارا از پنجرههای باز و شیشههای شکستهی قدیمی با تزیینات و معماری متفاوتش دید. (ایسنا، 3 آبان)
– زمینلرزه آسیبی به آثار تاریخی قزوین نزد: در پی زمینلرزهی ٥/٤ ریشترى روز شنبه سوم آبانماه 1399 خورشیدی، در مرز استانهاى قزوین و همدان و نزدیک شهرستان آوج، مدیرکل میراثفرهنگى، گردشگرى و صنایعدستى استان قزوین گفت: زمینلرزه آسیبی به آثار و سازههای تاریخی استان وارد نکرده است. (ایلنا، 4 آبان)
– عکاسخانهی قدیمی شیراز در خطر نابودی: ساختمان «عکاسخانهی مانی» پیش از آنکه تبدیل به دومین عکاسخانهی شیراز شود، دفتر بانک استقراضی روسیه بود؛ عمارتی سه اشکوبه (:طبقه) که سال ۱۲۹۵ ساخته شد و تا ۱۵ سال یعنی تا سال ۱۳۱۰، بانک بود و پس از آن، عکاسخانه شد. از آن سال تا آغاز دههی ۱۳۷۰ خورشیدی، عکاسخانه را خانوادههای چهرهنگار و اصلاحی، از عکاسان بنام شیرازی، سرپا نگاه داشتند اما به یکباره، عکاسخانه در اوج آوازه، تعطیل و رها شد. عمارت سالخوردهی مانی هر روز بیش از گذشته فرسوده شده و خطرات آن برای ساختمانهای مجاور، دکانهای زیرین و البته رهگذران بیشتر و بیشتر میشود؛ ساختمانی که ثبت ملی شده اما وعدههای شهرداری و ثبت آن، تاکنون از نابودیاش جلوگیری نکرده است. (ایسنا، 5 آبان)
– ادامهی پژوهشهای باستانشناسان ایران و ایتالیا در شهر سوخته از راههای مجازی: سرپرست کاوشهای باستانشناسی در شهر سوخته از توقف کاوش در این گسترهی باستانی به سبب فراگیری ویروس کرونا خبر داد. مجید کلانوری، مدیر پایگاه میراث جهانی شهر سوخته، با اشاره به آنکه امسال به سبب گسترش ویروس کرونا کاوشهای باستانشناسی در شهر سوخته انجام نخواهد شد، گفت: «هر چند هر سال برنامه کاوش و حفاری برای شهر سوخته تعریف میشد، اما با توجه به آن که تیم کاوش در این مجموعه دستکم متشکل از ۵۰ نفر است که معمولا باید در یک ترانشه کوچک در کنار یکدیگر به کاوش بپردازند، قاعدتا در شرایط شیوع ویروس کرونا حضور این تعداد افراد در کنار یکدیگر و رعایت فاصله اجتماعی امکان پذیر نیست».
کلانوری در ادامه گفت: «شاید بتوان در شرایط فعلی بررسی باستانشناسی انجام داد اما حفاری و کاوش به دلیل حضور چندین نفر در کنار یکدیگر و در فاصله اندک قابل اجرا نخواهد بود. بنابراین میتوان گفت کاوش و حفاری در شهر سوخته در سال جاری انجام نخواهد شد؛ اما امسال توجهات به سمت فعالیتهای پژوهشی روی یافتههای سالهای پیش متمرکز شده است».
او دربارهی کارهای پژوهشی انجام شده که تکمیلکننده کاوشهای سالهای پیش است، گفت: «با توجه به آنکه انجام این فعالیتهای پژوهشی نیازمند حضور فیزیکی نیست، پژوهشگران میتوانند مطالعات خود را روی دادههای موجود انجام دهند از اینرو تا زمان فراگیری ویروس کرونا فعالیتهای پژوهشی پیرامون یافتههای پیشین در شهر سوخته به صورت غیرحضوری انجام خواهد شد». (ایلنا، 5 آبان)
– شناسایی 38 محوطه و تپهی باستانی: در نتیجهی انجام پروژه بررسی باستانشناسی در مسیر خط انتقال گاز سهراهی دشتک به زابل، که به شناسایی ۳۸ محوطه و تپهی باستانی منجر شد، مسیر لوله گاز در مواردی که در محدوده آثار باستانی جای داشت، تغییر یافت.
بررسی باستانشناسی در مسیر خط انتقال گاز دشتک به زابل با مجوز پژوهشگاه به انجام رسید و در کاوش میدانی در یک دوره ۲۵ روزه، تیمی متشکل از ۱۰ باستانشناس، راهی به درازای ۱۱۰ کیلومتر را به صورت گامبهگام و منظم پیمایش کردند. در این بررسی در محدودهای به پهنایی نزدیک به ۲۰۰ متر، ۳۸ گستره و تپه باستانی شناسایی شد که کهنترین آثار این محدوده به هزارهی سوم پیش از میلاد و شماری از محوطهها نیز به دورههای تاریخی و اسلامی میرسد. سرپرست هیات باستانشناسی گفت: با توجه به دامنهی پراکندگی مواد فرهنگی بر روی سطح و پیرامون محوطههای باستانی، مسیر در نظر گرفته شده برای جای دادن لولههای گاز در مواردی که در گسترهی آثار باستانی قرار داشت، تغییر پیدا کرده است تا هیچگونه آسیبی متوجه آثار باستانی موجود در این پهنه نگردد. (ایسنا، 6 آبان)
– آیا مرگومیر شگفت پرندگان در خلیج گرگان تکرار میشود؟: زمستان سال گذشته، تلفات غیرعادی بیش از ۴۳ هزار پرندهی کوچرو (مهاجر) در خلیج گرگان، در محدودهی استان مازندران، آغاز شد و در ادامه به گلستان رسید؛ اکنون با آمدن میهمانان پاییزی و آن هم در روزهای کرونایی، نگرانیها دوباره بالا گرفته و چشم محیط زیستیها و پژوهشگران به چنگر و فلامینگوها، که بیشترین گونههای از میان رفته در سال گذشته بودند، دوخته شده است.
سال گذشته پس از مرگومیر شمار زیادی از پرندگان آبزی کوچرو در خلیج گرگان، گمانهزنیهای گوناگونی دربارهی علت مرگ این پرندگان وجود داشت؛ تا اینکه سازمان دامپزشکی، علت مرگ این پرندگان را بیماری بوتولیسم اعلام کرد. این روزها که در آستانه فصل کوچیدن پرندگان به خلیج گرگان قرار داریم، دوباره شایعات دربارهی علت این مرگومیرها و نگرانی از خطراتی که برای سلامت مردم منطقه دارد، نیرو گرفته است.
سال گذشته درست در زمان تلفات غیرعادی پرندگان در خلیج گرگان، تلفات پرندگان به همین شکل در کشور چین هم روی داد و همزمانی آن با شیوع کرونا، ابهاماتی را دربارهی دچارشدن پرندگان به کرونا بهوجود آورده است. البته مدیران دامپزشکی استان گلستان این موضوع را رد و بازگو کردند که احتمال میدهند با توجه به اینکه کیفیت آب خلیج گرگان تغییری نکرده، امسال نیز تلفات پرندگان مهاجر آبزی در خلیج گرگان به علت شکلگیری پدیده بوتولیسم رخ دهد. مدیرکل دامپزشکی استان گلستان گفت: با توجه به اینکه سطح آب خلیج گرگان افزایش پیدا نکرده، این احتمال را میدهیم که امسال هم رخداد مرگومیر غیرطبیعی پرندگان وحشی مهاجر را در خلیج گرگان داشته باشیم. (ایسنا، 6 آبان)
– 43 درصد گسترهی تالابهای کشور تحت تاثیر غبارخیزی قرار دارند: مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست گفت: مساحت تالابهای کشور نزدیک به ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار است که از این میزان ۱ میلیون و ۴۶۰ هزار هکتار برابر با ۴۳ درصد تحت تاثیر کم تا خیلی زیاد غبارخیزی قرار دارند و به کانونهای گردوغباری تبدیل شدهاند. البته این ۴۳ درصد دربردارندهی تالابهای ساحلی نمیشود؛ چون آب این تالابها معمولا از دریا تامین میشود؛ بنابراین خشک نمیشوند تا به کانونهای گرد و غباری تبدیل شوند. این مسوول افزود: شرایط تالابهای کشور چندان خوب نیست. عواملی همچون اجرای پروژههای زهکشی و خشکاندن دشتها و تالابهای کوهستانی، مصرف بیرویه از منابع آبی و عدم تخصیص حقابه تالابها شرایط را برای این اکوسیستمهای آبی دشوار کرده است. (ایرنا، 7 آبان)
– عمارت اربابی سنگستان در حال ویرانی است: دهیار روستای سنگستان همدان با گفتن اینکه عمارت اربابی روستا در حال ویرانی است، گفت: اداره میراث فرهنگی در مورد این عمارت کمکاری کرده است. رضا نعمتیآسا افزود: مالک عمارت هم میلی به حفظ بنا ندارد و بخش زیادی از تزیینات وابسته به معماری سازه از میان رفته یا در حال ویرانی است.
وی در ادامه گفت: با وجود دیرینگی تاریخی عمارت اربابی که بیش از ۲۰۰ سال است و ویژگیهای یگانهی، آن تاکنون در فهرست آثار ملی به ثبت نرسیده است و با وجود پیگیری در سالهای گذشته، میراث فرهنگی موضوع ثبت سازه را ادامه نداد.
دهیار روستای سنگستان ادامه داد: عمارت اربابی سنگستان افزونبر اینکه یک جاذبهی تاریخی کممانند است، دارای درختان کهنسال و جاذبههای طبیعی است که بر زیبایی آن افزوده، اما متاسفانه رها شده است و هر روز بیش از پیش ویران میشود. (ایسنا، 7 آبان)
– آیا به جای خانهی تاریخی اهواز، پاساژ میسازند؟: در مرکز شهر اهواز و خیابان عبدالحمید، خانههای بسیاری از دورههای قاجار و پهلوی وجود دارد که «سرای دادرس» یکی از آنها است. این سازه که به نام «کاروانسرای شیخ خزعل» هم شناخته میشود، در سال ۱۳۸۲ خورشیدی، در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. معماری در و پنجرههای چوبی، سرداب و سنگچینیهای بنا، از ویژگیهای درخور توجه آن بهشمار میرود. چند سالی است که این سازهی تاریخی وضعیت خوبی ندارد و بهتازگی بخشی از دالان آن ویران شده و احتمال ریزش بخشهای دیگر وجود دارد. برخی کسبه محل میگویند برخی تخریبها عمدی است تا این سازه را خراب کنند و به جای آن پاساژ بسازند. (ایسنا، 7 آبان)
– پهنکردن فرش مرگ زیر پای رودخانه کرج: نزدیک به ۱۵ سال از آغاز ساخت یک تونل ۳۰ کیلومتری در دل رشتهکوه البرز برای بُردن (:انتقال) آب از سد کرج تا تهران گذشته و اکنون با به پایان رسیدن ریزهکاریهای این پروژه، قرار است حجم زیادی از آب به جای حرکت در مسیر زیبای رودخانه کرج و جاده چالوس، مستقیم وارد تونل و به تهران منتقل شود. چیزی که از دید کنشگران زیستمحیطی و شهروندان البرزی، پهنکردن فرش قرمز مرگ زیر پای رودخانهی کرج و جاده چالوس است.
این طرح در چند سالی که در حال اجرا بوده کموبیش به گونهای کامل از سوی مجریان، مبهم گذاشته شده است و آگاهیهای زیادی از اثرات و چگونگی کارکرد آن در دسترس نیست، اما انگشتشمار آگاهیهایی پراکندهای که از آن در دسترس قرار گرفته، نشان میدهد که برای این تونل ۵۰۰ میلیارد تومان هزینه شده و میتواند سالانه ۲۵۰ میلیون مترمکعب آب سد کرج را منتقل کند. این در حالی است که سد کرج در بهترین حالت ۲۰۰ میلیون مترمکعب گنجایش دارد!
یکی دیگر از شگفتیهای تونل، انتقال آب رودخانه کرج به تهران این است که توان حجمی آن در انتقال آب ۱۶ مترمکعب در ثانیه برآورد میشود در حالی که دبی پایه رودخانه کرج پنج مترمکعب در ثانیه است.
همه این دغدغهها در چند سال گذشته از سوی رسانهها و کنشگران محیط زیست در استان البرز بازگو شده است، بسیاری از مردم در شبکههای اجتماعی در این مدت خواستار پاسخگویی وزارت نیرو و آب منطقهای تهران شدهاند، اما هیچ ارادهای برای شفافسازی این طرح وجود نداشته و همین نگرانیها را بیشتر کرده است. (ایسنا، 7 آبان)
– با ساخت یک سازهی تجاری، چشمانداز خانهی بروجردیهای کاشان به خطر افتاد: چشمانداز خانهی بروجردیهای کاشان با ساخت یک مجتمع تجاری بالاتر از گلدسته و منارههای آن به خطر افتاده است این درحالی است که از این چشمانداز برای تبلیغ گردشگری و نماد کاشان استفاده میشد.
کاشان، شهری با دیرینگی 7 هزار سال، که از گزند ویرانیهای بیضابطه در امان نبوده است. شهری که مرمت و بازسازی خانههای تاریخی آن در دههی هفتاد، الگویی برای شهرهای تاریخی ایران شد، این روزها با آسیبهای بسیار ساختوساز در حریم این آثار تاریخی روبهرو است. ساخت خانهی کلاه فرنگی در حریم تپههای سیلک در سالهای گذشته، آسیب به دو خانهی قاجاری وثقی و مقدم با ساخت پارکینگ در کنار بازار کاشان و امروز هم ساخت مجتمع تجاری در همسایگی خانه بروجردی، به تهدید منظر این خانه تاریخی منجر شدهاست.
تصویر خانهی بروجردی بر روی پاسپورت هر ایرانی یکی از افتخارات معماری کاشان است. خانهای که سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ از سوی دبیر کل کنوانسیون عمومی یونسکو بهعنوان «انتخاب برتر» به جامعهی جهانی شناسانده شد و سبب شد خانههای کاشان برای ثبت در فهرست جهانی یونسکو پیشنهاد شوند.
ساخت مجتمع تجاری در خیابان علوی تابستان 1398 خورشیدی، با جمع شدن سه ملک بدون ارزش در کنار خانهی بروجردی، آغاز به کار کرد. با نمایان شدن هرچه بیشتر نمای بادگیر خانه بروجردی، که به عنوان نماد خانههای تاریخی کاشان شناخته میشود، کنشگران میراثفرهنگی پیشنهاد کردند این چشمانداز برای گردشگران نگه داشته شود و با تبدیل به فضای سبز، فضایی برای استفاده گردشگری کاشان همچون فضای روبهروی کاخ گلستان تهران، میدان امیر چخماق یزد و نمونههای دیگر در کوی تاریخی سلطان میراحمد شود. پیش از این خیابان علوی کاشان برای کاهش ترافیک در این کوی تاریخی یکطرفه شده بود و پیشنهاداتی برای سنگفرش شدن این خیابان و رفتوآمد بدون اتومبیل نیز بازگو شده بود. اما میراث فرهنگی و شهرداری کاشان با بیان بهای بالای این املاک، از خرید آن سر باز زده و با وجود مخالفت کارشناسان میراث کاشان، مجوزی برای ساخت مجتمع سه اشکوبه (طبقه) با ارتفاع ۵/۵ متر از سوی میراث فرهنگی اصفهان صادر شد. با وجود اعتراضات رسانههای بومی تاکنون جزییاتی از نقشه و کاربری بام این مجتمع منتشر نشده و تنها خبرهای رسیده نشان از گودبرداری دو اشکوب زیرزمین و یک اشکوب همکف دارد.
ساختوساز درکنار خانهی بروجردی کاشان، بدون گذراندن ضوابط قانونی و بیتوجهی مسوولان به اعتراضات، میتواند راهی برای دیگر سودجویان آثار تاریخی کاشان باشد که بلندمرتبهسازی را در این بافت ادامه دهند. دور از ذهن نیست که پس از حذف نمای خانههای تاریخی به ویران کردن ساباطها، کوچههای آشتیکنان و نمادهای معماری کهن این شهر بپردازند. (مهر، 7 آبان)
– ویرانی پیدرپی بافت تاریخی شهر شاهرود: در حالی ویرانی بافت فرسوده و تاریخی شهر شاهرود از سوی شهرداری و شورای شهر در دستور کار قرار گرفته است، که هیچ برنامهای برای بازسازی، مرمت و گردشگری و بهرهجویی از این سازهها وجود ندارد.
ماهی نیست که رسانهها خبر از ویرانی یک بنای تاریخی در بافت کهن شهر شاهرود را ندهند. این در حالی است که شاهرود دارای بافت تاریخی ارزشمندی است که بازسازی آن میتواند به بهترین شکل انجام شده و در کنار جذب سرمایهگذاران، گردشگری را نیز رونق دهد. کلید ماجرا آنجا است که در یکی از رسانههای نزدیک به شهرداری شاهرود، نوشته شده است: «بافت تاریخی و بافت فرسوده متفاوت است» و تخریب بناهای تاریخی شهر شاهرود حرکتی روبه جلو در راستای گسترش شهری دانسته شده است! این سخنان، نشان از نگرش شهرداری شاهرود نسبت به فضاهای تاریخی میدهد؛ فضاهایی که میتوان با ایمن سازی میلیاردها تومان از راه گردشگری، بهویژه در پساکرونا، درآمدزایی داشته باشد.
شهردار شاهرود دربارهی تخریب بناهای تاریخی و بهویژه واپسین نمونهی آن، یعنی ویران کردن یک خانهی کاه گلی سنتی در باغ زندان، میگوید: «این مکان با عنایت به شکایت اهالی محلی مبنی بر عدم ایمنی ساختمان مذکور و خطر ریزش به سمت خیابان و تبدیل شدن به پاتوق افراد بزهکار، مورد تخریب قرار گرفته است».
این در حالی است که یک بافت قدیمی دیگر شهر مورد تخریب قرار گرفت؛ بافتی که علت ویران کردن آن ایمنسازی برای مردم و جلوگیری از بزهکاری عنوان میشود! بماند که بافت تاریخی ارزشمند شهری همیشه در شهر شاهرود به سبب نبود توسعه انسانمحور، بهمانند زبالهدان و یا جای گردآمدن معتادان نامیده میشود. مانند آنچه روبهروی پارک شهدای محراب و در ابتدای کوی نامور به بیدآباد دیدیم که سه سال پیش ویران شد.
شاهرود دارای هشت گرمابه درون شهر و بیش از دهها خانه تاریخی است که بسیاری آنها رها شده هستند. این خانهها در چهار بافت شهری دیده میشوند، نخست مرکز شهر حومه بازار و خیابان نامور به تهران؛ دوم به گونهی پراکنده در نزدیکی خیابان فردوسی و ۱۷ شهریور؛ سوم در محله کهن باغ زندان و چهارم در بید آباد که بسیار دیدنی هستند و میتوان آنها را در شمار بهترین مکانهای گردشگری شهری شاهرود نام برد.
اما امروز وقتی به این فضاها قدم گذاشته میشود از هر سه خانه، دستِکم یکی خراب شده است و دیگر خانهها نیز رها شدهاند تا به مرور از سوی شهرداری به بهانهی خطرناک بودن، ویران شوند. این همهی ماجرایی است که در پنج سال گذشته در مدیریت شهری شاهرود گذشته است.
بهگمان میرسد تا زمانی که گسترش شهری شاهرود بر پایهی نگرش به خودروها باشد نه انسانها، باید هم شاهد چنین نمونههایی باشیم. بافت کهنی که از عدم رسیدگی به بافت فرسوده بدل میشود و چارهای جز تخریب آن نیست و باید انتظار کشید و دید چه زمان کوی بیدآباد و دیگر سازهها از دم تیغ لودرها میگذرد. (مهر، 7 آبان)
– میراث اصفهان به دنبال کاشیهای دزدیدهشدهی سقاخانه: مدیر کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان از پیگیری این اداره کل برای دستگیری دزدان کاشیهای سقاخانهی تاریخی چهارراه نقاشی اصفهان در مجامع قضایی خبر داد.
در هفتهی گذشته پنج ردیف از کاشیهای سقاخانه چهارراه نقاشی شهر اصفهان به سرقت رفت. این سقاخانه تاریخی قاجاری، از آثار ثبتشده در فهرست ملی نیست و به این بهانه از آن نگاهبانی نشده است. سقاخانهی یادشده از دید تاریخی و فرهنگی از عناصر مهم شهر اصفهان به شمار میرود. (ایلنا، 8 آبان)
– کشف بازماندهای از دژی هخامنشی در خراسان شمالی: سرپرست گروه کاوشهای باستانشناسی محوطه ریوی شهرستان مانه و سملقان در باختر خراسان شمالی، از کشف بازماندهی (:بقایای) یک دژ تاریخی از دورهی هخامنشی در این گستره خبر داد.
سرپرست هیات کاوشهای باستانشناسی محوطه ریوی، در گزارش کارهای این فصل از کاوشها در گسترهی باستانی ریوی گفت: «تاکنون هفت فصل کاوش در سایت تاریخی ریوی بهصورت مشترک با هیات باستانشناسی کشور آلمان در ریوی انجام شده است. در بخشی از ساختار شهری در ریوی به بقایای یک دژ برخورد کردیم که پلان معماری آن کاملا مشخص و یافتههای خوبی از این سازه بهدست آمده و اعتقاد داریم این مجموعه تا دوره اشکانیان نیز رونق داشته است».
گسترهی تاریخی ریوی در پنج کیلومتری باختر شهر آشخانه، مرکز شهرستان مانه و سملقان و در نزدیکی روستای نجف و قره مصلی جای دارد. این اثر تاریخی در سال ۱۳۴۶ با شماره ۷۲۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید و در سال ۱۳۹۱ فصل اول کاوش باستانشناسی این اثر آغاز شده است. (ایلنا، 8 آبان)